دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
▬ مصر، هماکنون، کانون کلاسیکترین نمونه از تأثیر روحیه سیال جوانانی است که روزانه، هشت ساعت با اینترنت ور میروند، کار و کسب و بازی و زندگی اینترنتی دارند، در پایان روز، با همبازیهای روز، در یک میدان واقعی قرار میگذارند، شبانگاه به میدان التحریر میروند، و ضمن بازیگوشی، سعی میکنند با همان تهور و چابکی فضای سایبر و رایانه و اینترنت، در میدان واقعی التحریر، با رقبا و پلیس ضد شورش بازی کنند. البته با تلفاتی کمتر و در عین حال واقعیتر، بازی را میبرند. تا وقتی، خود، گلوله نخوردهاند، دقیقاً باور نمیکنند که این بازی، واقعی است، و آن قدر کرخ شدهاند که ضربات باتوم، ایشان را از خواب سایبر بیدار نکند.
▬ آنچه در مصر اتفاق افتاد و میافتد، بازی خطرناک قواعد سیال فیسبوکی یک بشر سیال و سایبر، همان جنبش جوانان مصری، با نظم تاریخیترین جامعه تاریخ بود و هست.
▬ فروپاشی نظم...
▬ اکنون، جوانان جنبش تمرد، همچون «پرسونا»ی یک بازی رایانهای، مشغول بازی متهورانه در فضای سه بعدی مصر، آکنده از اهرام و فراعنه و ابولهول و مبارک و مرسی و سیسی و ... هستند.
▬ و این بازی، در این نقطه، متوقف نخواهد ماند، و ترکاندن خونسرد بتها ادامه خواهد یافت، تا جایی که هیچ چیزی باقی نماند و هر آنچه سخت و استوار است، دود شود و به هوا رود.
▬ فروپاشی نظم...
▬ این پدیده بیسابقه، این بازی متهورانهی رایانهای با مشیت واقعی یک ملت، یک نقطه عطف تاریخی است. یک تراژدی است.
░▒▓ انقلاب کبیر
▬ اگر منظور از انقلاب کبیر، بروز یک نقطه عطف تاریخی، در تقارن با زیر و رو شدن سیاسی و اجتماعی باشد،...
▬ ... و اگر انقلاب فرانسه را یک «انقلاب کبیر» به حساب آورند،...
▬ ... آنگاه، به نظر میرسد که نافرجام ماندن انقلاب مصر، ضرری به کبیر بودن آن نمیزند، همان طور که انقلاب فرانسه نیز نافرجام ماند.
▬ انقلاب مصر، یک «انقلاب کبیر» است، به این معنا که...
▬ اولاً، دنیای قبل از آن، با دنیای پس از آن، کاملاً متفاوت است، و مشحون از جوانانی است که دنیای واقعی را با دنیای بازی اشتباه گرفتهاند.
▬ و ثانیاً، به یک زیر و رو شدن سیاسی بیسابقه، از نظم به سوی آنارشیسم شبکهای و سایبر منجر شده است، طوری که به یک الگوی کلاسیک برای زیر و روشدنهای سیاسی آینده تبدیل خواهد شد.
▬ و ثالثاً اینکه، نمیشود به این بهانه که نافرجام بود و «از چاله درآمدن و به چاه افتادن شد»، آن را «کبیر» نشمرد.
░▒▓ فایق آمدن جامعه متکی به بشر سایبر
▬ فایده اصرار به کبیر بودن انقلاب مصر برای ما در ایران چیست؟
▬ این که بدانیم، دنیای جدیدی آغاز شده، و همه ضوابط تحلیل اجتماعی زیر و رو گردیده است. همان طور که پس از انقلاب کبیر فرانسه، تاریخ جهان متحمل یک نقطه عطف شد، پس از انقلاب کبیر مصر هم میتوان اعلام کرد که یک نظم قدیمی راه زوال را میپیماید و دیگر انتظار حکمرانی دولتهای باثبات انتظار صحیحی نیست. دنیای سایبر و شبکهای، در آستانه فایق آمدن بر دنیای واقعی است، و آشوب، بر نظم تسلط خواهد یافت.
▬ به زودی، آشوب، همه ما را، و نه فقط مردم مصر را آزرده خواهد کرد.
▬ آیا میشود برای این درد دوایی پیدا کرد؟
▬ اگر درمانی باشد، در بدو امر، با به رسمیت شناختن حقیقت وقوع شرایط جدید میسر است. این که بشر جدید سایبر، که با ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای آنلاین، برآمده بود، اکنون، خود را به نظم اجتماعی متعلق به بشر جسمانی مسلط میسازد.
▬ آنچه در مصر اتفاق افتاد، بازی خطرناک قواعد سیال فیسبوکی یک بشر سیال و سایبر، با نظم تاریخیترین جامعه تاریخ بود.
░▒▓ تأملات جامعهشناختی در توانمندیهای نظمآفرینی و نظمگریزی انسان سایبر
▬ انسانی که با رایانه، توانمندیهای امتداد یافتهای پیدا کرده است، حواس پنجگانهاش، دورادور را لمس میکنند، ارگانیسمی متفاوت از بدنی دارد که به این سیستم متصل نیست. این چشم، آن قدر بینا شده است که رویدادهای آن سوی دنیا را میبیند. این گوش، آن قدر دراز شده است که صداهای یک معرکه جنگ در آن سوی دنیا را میشنود. مهمترین ویژگی این حواس، «پیمودن مسافتهای دور و نزدیک کردن زمانهای بعید» است. انسانی با این حواس، طوری زندگی میکند که انگار در همه زمانها و در همه مکانها، کم و بیش هست.
▬ این تغییر در گستره حواس، بر شیوه ادراک، تفکر و معناسازیهای افراد هم تأثیر میگذارد. انسان سایبر، درک متفاوتی از «حضور» دارد. این موجود، دیگر چندان تحت تأثیر مواجهۀ رو در رو نیست، بلکه درگیر «حضورهای مختلف» است، و مدام آنها را با هم اشتباه میگیرد. حضور در بازی رایانهای را با حضور در میدان مجسم التحریر عوضی میگیرد. این، نحوی احساس «گمگشتگی» و «سرگشتگی» است.
▬ یکی از عوارض روانی این وضع سرگشته، «پرخاشگری» مستمر است. موانع در دنیای بازی رایانهای بسی آسانتر از موانع در دنیای مجسم، از سر راه برداشته میشود. در واقع، فرد از فعالیت در دنیای واقعی، دیرتر و کمتر نتیجه میگیرد، و کم و بیش، «ناکام» میشود. اصلاً همین که پس از گیمآور بازی در دنیای مجسم، امکان سادهای برای شروع یک بازی جدید و موفق نیست، خود، منبع مهمی برای «ناکامی» است. و از این «ناکامی» واکنشهای ناخودانگیخته و پرخاشگرانه بروز میکند که خود، منبع جدیدی برای تشدید ناکامی و پرخاشگری، یا افسردگی و عزلت نامتعارف خواهد بود.
▬ این اغتشاش روانی، از یک آشوب اخلاقی هم آب میخورد. «بشر رایانهزده»، عملاً سه «دسته» شخصیت دارد. دسته اول، شامل شخصیت واقعی خارج از رایانه است که مزورانه هزار و یک ماسک بر صورت میگذارد و با مردم مواجه میشود. شخصیت دوم، آواتار، یا شخصیتی است که فرد از خود در محیطهای رایانهای معرفی میکند که مزورانهتر و متغیرتر است. شخصیت سوم، پرسوناها یا شخصیتهایی است که در بازیهای رایانهای آنلاین اختیار میکند و با آن با سایر کاربران و بازیگران آنلاین به مراوده میپردازد.
▬ هر جوان مصری و ایرانی، در هر یک از این سه دسته، برای خود شخصیتهای مختلفی را به تناسب موقعیتهای مختلف اختیار کرده است، که اغلب، ناسازگار هستند. اختیار شخصیتهای ناسازگار، علاوه بر آنکه احساس مزور بودن و بیصداقتی را در خود فرد تحکیم میکند، تعهدات پوک و بیمحتوا را تسهیل میکند و دیگران را قال میگذارد. هر چه میگذرد، بیشتر با کسانی افرادی مواجه میشویم که در اینترنت قال گذاشته شدهاند و فریب خوردهاند.
▬ حال، سؤال این است که چه تعداد از جوانانی که برای کودتای سیسی در مصر، امضا داده بودند و امضا جمع کرده بودند، اکنون که میبینند، سیسی به یک مبارک جدید تبدیل شده است، تغییر هویت اینترنتی میدهند و به مدافعان رزم و بازی جدید تبدیل میشوند. سهولت رنگ عوض کردنهاست که حامیان مرسی و حامیان سیسی را به ارواح تبدیل میکند. این، یک جهان آشفته است. این بازی، در این نقطه، متوقف نخواهد ماند، و ترکاندن خونسرد بتها ادامه خواهد یافت، تا جایی که هیچ چیزی باقی نماند و هر آنچه سخت و استوار است، دود شود و به هوا رود.
مآخذ:...
هو العلیم