فیلوجامعه‌شناسی

خودسامان

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


← ”انسان“ = ”خودسامان“ = ”امر به معروف و نهی از منکر“.
← آزادی، سلطۀ اندیشه بر خویشتن، و توش و توان اجرای تصمیمات فردی است. آزاد، کسی است که ”سرنوشت“ خود را در دست دارد و ”شرایط موجود“ خود را از طریق عمل فکری رقم می‌زند. پس، آزادی رابطه‌ای ”خودسامان“ میان اندیشه و عمل، و آرمان و واقعیت است. انسان آزاد، ”خودسامان“ است، و اهداف و وسایل و عمل خود را از روی اندیشه برمی‌گزیند. عمل انسان آزاد، از اندیشه او ناشی می‌شود؛ ”در غیر این صورت“، انسان برده است؛ و ”در این صورت“، طبقه متوسط شهری که چشم به فروش خدمات خود دارد، کم و بیش از بردگی رنج می‌برد. در مجموع، و به رغم افزونی در ریخت و پاش زندگی، از زندگی خود احساس رضایت نمی‌کند، زیرا انسان بنا به خلقت خود محتاج آزادی است، و آزادی، مستلزم از میان برداشتن رابطه انقیاد انسان نسبت به انسان است. طبقه متوسط شهری، نوکر خودش نیست.
← بیداد و سرکوب، عکس آزادی به معنای آرمانی است. وقتی کنش‌های فرد از اندیشۀ او برنخیزد، وضع ”بیدادگری“ پیدا می‌شود؛ معنای آن، محرومیت از قدرت اندیشه است. این وضع، گاه خودخواسته و خودانگیخته ”نیست“، و گاه ”هست“؛ و وقتی ”هست“، بالاترین نوع ”بیدادگری“ رخ داده است. خود، خود را سرکوب می‌کند. خودش به نگاهبانی خویش گمارده می‌شود. از بیم نداشتن مصرف و رفاه، ”امر به معروف و نهی از منکر“ نمی‌کند، و افکارش را برای خودش نگه می‌دارد.
← این سرکوب و ”بیدادگری خود نسبت به خود“، تن و روان او را فرسوده می‌سازد. پس، ”بیدادگری“، بیش از بیرون، از درون تحمیل می‌شود. بیدادگر بیرونی بدون بیداد درونی توان ستم ندارد. خودسامان نیستم، پس، بیدادگر می‌تواند بر من ستم روا دارد. ساحران فرعون، به او گفتند: هر چه می‌خواهی حکم کن، زور تو ورای این دنیای کوچک نیست. در نتیجه، ”بیدادگری“ با حضور حاکم مشروع متفاوت است. حاکم مشروع با فرایند مداوم ”امر به معروف و نهی از منکر“، ناچار، خود را معقول می‌سازد و پاسخگو می‌شود، ولی ”بیدادگری“، بیش از بیرون، از درون تحمیل می‌شود.
← بله؛ ”بیدادگری“، بیش از بیرون، از درون تحمیل می‌شود؛ مقصود از تأکید بر این جمله، بسط تصور نصفه و نیمه ما از ظلم و ستم است. به رغم تصور متعارف ما، ”بیدادگری“، تنها کار حکومت‌ها نیست، بلکه کار تک تک ما هم هست. بیداد بر خودمان و دیگران. ”بیدادگری“ نوعی روحیه است. در روزگاری که ما تهرانی‌ها، قدرت خود را به واسطه حکومت دموکراتیک بر بقیه مردم تحمیل می‌کنیم، و خود را به عنوان شهروند درجه اول، جا انداخته‌ایم، بیدادگریم. می‌دانیم که هر دولتی در هر قحطی، آب تهرانی‌ها را تأمین می‌کند، حتی اگر به قیمت خشکی اراضی ورامین تمام شود. می‌دانیم که هر دولتی باید از به تنگ آمدن ما بترسد. ما بیدادگریم، وقتی به اسراف ادامه می‌دهیم.
← بنا بر این، برای یافتن شکلی از سازمان اجتماعی که ”بیدادگر“ نباشد، نخست، باید روحیه ایجاد سرکوب، یعنی ذهنیتی را بررسی کرد که در بر گیرنده مجموعه گروه‌های اجتماعی، تقسیم کار، تقسیم نابرابر ثروت و شأن و دانش، و نحوه سازماندهی جامعه است. روحیه‌ای که تک تک ما را وامی‌دارد تا خود را بهتر از دیگران بدانیم. همان ”استکبار“. نتیجه بررسی این نوع روحیه، ما را به اینجا می‌رساند که اعمال قدرت در سازمان اجتماعی، وقتی سرکوبگرانه می‌شود که پای منازعه بر سر منافع، بدون درک متقابل به میان آید. سرکوب و اضمحلال آزادی، فرجام قدرت فاقد تفاهم است؛ قدرتی که در فضایی بدون امکان ”امر به معروف و نهی از منکر“ تحقق می‌یابد؛ وقتی جامعه به انفعال فرو می‌رود؛ وقتی دولت و قدرت، از سوی شهروندان به عنوان کارگزار انحصاری برقراری هماهنگی سراسری میان کارکردهای گوناگون اجتماع، به هر صورت توجیه‌پذیر می‌شود؛ وقتی مردم از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های خود برای ”امر به معروف و نهی از منکر“ بیگانه می‌شوند؛ وقتی نسبت به هم بی‌انصاف می‌شوند؛ آن وقت است که شرایط لازم برای ”بیدادگری“در یک سازمان اجتماعی فراهم می‌آید.
← در سیاست ”به‌رسمیت‌شناسی“، کارگزار اصلی و مسؤول، فرد است. ”جامعه آرمانی“، که تمام تلاش‌ها باید به سمت آن معطوف شود، جامعه‌ای است که در آن، فرد در جریان تفاهم با دیگران، تنها مجری اندیشه‌های خویش است و به این معنا، آزاد است. در این صورت، هر فرد، در درون خود و در جریان تعهد خویش به ”امر به معروف و نهی از منکر“، کارکرد ایجاد هماهنگی سراسری در جامعه را ایفا خواهد کرد. در جامعه‌ای که همه بر اساس عقل و تفاهم، و نه ظلم و جور عمل کنند، ریشه عمل هر کس برای دیگری شفاف و روشن خواهد بود. اجرای چنین طرحی نیازمند گسترش دانش و آگاهی از اخلاق، و پیدایش اراده عمومی در این راستاست. در آن صورت، هر عملی با اعمال دیگری هماهنگ می‌شود. نفاق دور می‌شود. جامعه بر اساس عقل و اراده فردی اداره می‌شود. در جریان اصرار همه به تفاهم و رستگاری یکدیگر، عقل و اراده فردی جزیی از عقل و اراده عمومی می‌شود، که در آن صورت، آزادی فردی، به تفاهم میان مردم منجر می‌گردد.
← غلبه وضع فعلی آزادی فردی دوم خردادی(که نقطه مقابل ”امر به معروف و نهی از منکر“ است) از یک سوی، و نیز، افراط در منطق ناظر بر گشت انتظامی(نه گشت ”ارشاد“ی) در سوی دیگر، جامعه را بیش از پیش رو به انقراض گسیل می‌کند. هر چه می‌گذرد، بیشتر معلوم می‌شود که علت این همه تأکید اسلام به ”امر به معروف و نهی از منکر“ چیست. بدون آن، جامعه اسلامی نابود خواهد شد. جامعه انقلابی ما، بدون توسعه و رفاه و... خواهد پایید، ولی بدون ”امر به معروف و نهی از منکر“، مضمحل خواهد شد.
← ”انسان“، وجه ممتاز خود را در قیاس با سایر موجودات، در ”اراده“ می‌یابد. از این رو، ”خودسامانی“ انسان، هماهنگ با نظم عمومی جهان، ملاک فرد و جمع برتر است. سی سال پس از وقوع انقلاب اسلامی، نباید این اهداف را فراموش کنیم. نباید توسعه اقتصادی، بقای جمهوری اسلامی، یا حتی توسعه انقلاب اسلامی به سراسر جهان را با منظور انقلاب اسلامی همسان بگیریم. حتی تدارک ظهور امام عصر (عج) نیز مقصود غایی انقلاب اسلامی نیست. منظور انقلاب اسلامی همان است که رسول خدا فرمود: ”اقامه نماز، ایتاء زکات، و امر به معروف و نهی از منکر“؛منظور انقلاب اسلامی اشاعه این قسم حیات ممتاز بشری بر کره خاکی است. توسعه متعادل اقتصادی با چنین انسانی به دست می‌آید. انسانی که ”امر به معروف و نهی از منکر“ می‌کند. با ”امر به معروف و نهی از منکر“، جمهوری اسلامی نیز به عنوان میراث شهیدان پابرجای خواهد ماند؛ فکر انقلاب اسلامی در جهان بسط می‌یابد، و روزی خواهد آمد که احساس تهدیدی از کشوری نخواهیم داشت. و بالاخره، با ”امر به معروف و نهی از منکر“، زمینه برای ظهور مصلح نهایی فراهم خواهد شد. روزی خواهد آمد که ”انسان“ به معنای واقعی منتظر امام عصر (عج) خواهد بود. ”انسان“ در امام عصر (عج)، دنبال سخن تازه‌ای خواهد گشت. آنان که اساسی‌ترین آموزه انبیاء را، یعنی ”امر به معروف و نهی از منکر“ را نیاموخته‌اند، چگونه می‌توانند منتظر سخن تازه‌ای از آسمان باشند؟ آنها منتظر واقعی امام زمان نیستند.
← توضیحات بیشتری دارم كه از این پس خواهم گفت...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.