فیلوجامعه‌شناسی

تأمل‌درحکمت‌فرهنگ‌عامه: ”آتش به یار معرکه“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    این اصطلاح را برای کسی به کار می‌برند که در ماهیت و اصل دعوا و مشاجره‌ی میان چند تن شرکت ندارد، اما، کارش تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگاه داشتن آتش اختلاف در میان آنان است.
▬    در گذشته موسیقی و طرب، فن مهجوری بود. معدود گروه‌های مطربان، تشکیل می‌شد از یک کمانچه کش، نی زن، ضرب گیر، دف زن، خواننده. یک نفر دیگر هم که اصلاً از کار مطربی سررشته‌ای نداشت همیشه همراه این گروه بود که وظیفه‌ی خاصی بر عهده داشت. این شخص را «دایره نم کن» یا «آتش به یار» می‌نامیدند.
▬    دو سازِ ضرب و دف از چوب و پوست تشکیل شده است. پوست این دو ساز، در بهار و تابستان خشک و منقبض و در پائیز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب و منبسط می‌گردد. در بهار و تابستان لازم است که این پوست هر چند ساعت یک بار مرطوب و تازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند.
▬    این وظیفه در این فصول به عهده‌ی «دایره نم کن» بود که ظرف آبی جلوی خود قرار می‌داد، و ضرب و دف را نم می‌داد و تازه نگاه می‌داشت. در پائیز و زمستان همین شخص که حالا «آتش به یار» نامیده می‌شد، پوست‌های مرطوب شده را روی منقل آتش می‌گرفت و با حرارت دادن خشک می‌کرد.
▬    این شخص که از موسیقی چیزی نمی‌دانست، نه می‌توانست ساز و ضرب و دف بزند، و نه به آواز و خوانندگی آشنایی داشت، اما، وجودش به قدری موثر بود که اگر دست از کار می‌کشید، دستگاه طرب می‌خوابید و بساط معرکه و شادی مردم برچیده می‌شد؛ ...
▬    و چون افراد سخن چین و فتنه انگیز که در اصل مشاجرات شرکت ندارند، با بدگویی کردن و ایجاد شبه آتش اختلافات را دامن می‌زنند آن‌ها را به «آتش به یار معرکه» تشبیه می‌کنند.
مآخذ:...
هو العلیم

 

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.