برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☱ این اصطلاح را در مورد سخن بیهوده، بیارزش و ناروا به کار میبرند.
☱ در سال ۱۲۷۴ هجری قمری و در زمان ناصرالدین شاه قاجار، میرزا ملکم خان ناظم الدوله نخستین خط تلگراف را بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشید. پس از آن، با بستن قرارداد با شرکتهای خارجی، اندک اندک خطوط تلگرافی نیز میان ایالات و ولایات ایران کشیده شد؛ و ارتباطات تلگرافی میان تهران و شهرهای مهم ایران برقرار گردید.
☱ در آن زمان که تلگراف خانه در تهران افتتاح شد، مردم باور نمیکردند که امکان مخابرهی تلگرافی از شهری به شهر دیگری وجود داشته باشد و از فاصلههای بسیار دور بتوان حرف دیگران را خواند یا شنید. از این رو، با وجود تشویق دولت برای بهرهگیری از تلگراف، مردم زیر بار نمیرفتند و این موضوع را بیشتر شوخی میپنداشتند و این کارشان موجب گردیده بود که دولت که خرج زیادی کرده بود با زیان رو به رو گردد.
☱ علیقلی خان مخبر الدوله، وزیر تلگراف وقت چون از تشویق دربارهی مخابرات تلگرافی طرفی نبست، تدبیری به خاطرش رسید و با اجازهی شاه چند روزی را به مردم اجازه داد که رایگان با دوستان و اقوام خود در شهرهای دیگر گفت و گو کنند، چیزی بپرسند و جواب بخواهند، تا خود یقین کنند که تلگراف شعبده بازی یا سحر و جادو نیست.
☱ دکتر احسانی طباطبایی در «چنتهی درویش» (چاپ دوم، برگ ۳۳۰) مینویسد: «مردم هم ازدحام کردند و سیل مخابرات به ولایات روان شد». هر کس هر چه در دل داشت، از سلام و تعارف و احوال پرسی و گله و گلایه و شوخی و جدی بر صفحهی کاغذ آورده و به طرف مخاطب مخابره نمود، زیرا، که حرف «مفت» بود و پولی برایش نمیخواستند».
☱ چندی که گذشت و مراد دولت که جلب مشتری برای مخابره و تلگراف بود تأمین گردید و حالا دیگر مردم نیز به آن عادت کرده بودند، مخبر الدوله دستور داد بر صفحهی کاغذی بزرگی نوشتند: «از امروز به بعد حرف مفت قبول نمیشود» (یعنی، مردم باید برای آن پول بپردازند) و آن را بر بالای در ورودی تلگراف خانه آویزان کردند و برای هر کلمه یک عباسی (یک پنجم ریال) با مردم حساب کردند.
☱ پیدا است که برای آنهایی که به زدن «حرف مفت» عادت کرده بودند، به هیچ روی قابل پذیرش نبود که کسی به آنان بگوید که «دیگر حرف مفت نزن» چون «حرف» قیمت دارد و بیتأمل نباید به گفتار دم زد.
☱ از این روی، عبارت «حرف مفت» در اذهان مردم باری منفی پیدا نمود و در شمار عبارات ناخوشایند قرار گرفت، و رفته رفته مردم کسانی را که بدون تأمل و اندیشه سخنی میگویند با عبارت «حرف مفت نزن» پاسخ دادند.
☱ این را نیز بیفزایم که از روزی که صحبت از پول به میان آمد، و «حرف مفت» بیاعتبار گردید، مطالب تلگرافی نیز از حالت عادی و طبیعی خارج گردید و مردم برای آن که پول کمتری برای حرفهایشان بپردازند، آنها را تا آن جا که میتوانستند کوتاه و فشرده نمودند و اصطلاح «تلگرافی حرف زدن» نیز از همین جا است.
مآخذ:...
هو العلیم