سعید نجیبا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☱ مارگارت هیلدا رابرتز، که پس از ازدواج با دنیس تاچر، «نام خود را از دست داد»، یک سیاستمدار صاحب سبک نولیبرال بود که کارآمدترین و نتیجهبخشترین راه حل برای بحران دولتهای رفاهی را به دست داد، طوری که قدرت خرد کننده را به دولت کوچک، اما توانمند نولیبرال بازگرداند. این دولت، در زمینه اقتصاد، لیبرال، و در زمینه فرهنگ و سیاست، عمیقاً محافظهکار، آهنین و مستبد مینمود.
☱ شاید از این بابت بود که تاچر «آهنین» نام گرفت. این عنوان، وقتی به یک بانو، در فرهنگی که زنان، حتی در حفظ «نام» خود ناتوانند، زیبا و رشکبرانگیز به نظر میرسد، اما از زاویه دیگر، او براستی نماد موفقیت دولت نولیبرال در تسخیر بیسابقه خصوصیترین حیطههای زندگی مردم بود.
░▒▓
☱ تاچر، توانست تفکر بریتانیاییها درباره اقتصاد و سیاست را به طور عمیقی تغییر دهد. او قدرت اتحادیههای کارگری را درهم شکست و راه را برای خصوصیسازیهای گسترده باز کرد.
☱ در عین حال، مارگارت تاچر یکی از تأثیر گذارترین سیاستمداران جهان در قرن بیستم بود.
☱ میراث سیاسی مارگارت تاچر بر سیاست نخست وزیرانی که پس از او در بریتانیا به قدرت رسیدند، چه از حزب محافظهکار و چه از حزب کارگر تأثیر بسیار داشت. در عین حال، دوران نخست وزیری یازده ساله او بیش از هر چیز به دلیل سیاستهای رادیکال و برخورد تند و ستیزهجویانه او به یادها ماندهاست.
░▒▓
☱ مارگارت هیلدا تاچر، در ۱۳ اکتبر سال ۱۹۲۵ در شهر گرانتهام در ناحیه لینکولنشایر متولد شد. پدر او آلفرد رابرتز بقال و مادر وی خانه دار بود.
☱ پدر او پیرو کلیسای پروتستان انجیلی، مبلغ مذهبی و در عین حال، عضو شورای شهر بود. او در شکلگیری شخصیت و سیاستهایی که خانم تاچر در دوران حکومت خود در پیش گرفت تأثیر تعیینکنندهای داشت.
☱ مارگارت تاچر بعدها در مورد پدرش گفته بود: «من تقریباً، همه چیز را مدیون پدرم هستم. آنچه که من به آن اعتقاد دارم تماما اصولی است که وی در دوران پرورش به من آموخته بود».
☱ او در رشته علوم طبیعی در دانشکده سامرویل دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد و سومین زنی بود که ریاست انجمن محافظهکاران در این دانشگاه را برعهده گرفت.
☱ مارگارت در سال ۱۹۵۱ با یک تاجر به نام دنیس تاچر ازدواج، و همزمان تحصیلات خود را در رشته حقوق آغاز کرد. در سال ۱۹۵۳ با موفقیت به درجه وکالت ارشد رسید و همزمان فرزندان دو قلوی وی به نامهای مارک و کارول متولد شدند.
☱ او یک بار دیگر در انتخابات سراسری سال ۱۹۵۵ شرکت کرد، اما، این بار نیز شکست خورد. سرانجام، در سال ۱۹۵۹ او توانست از حوزه انتخابی فینچلی که در آن زمان از مناطق تحت کنترل حزب محافظهکار بود به پارلمان بریتانیا راه یابد.
☱ به فاصله دو سال، خانم تاچر در کابینه دولت حزب محافظهکار به مقام معاونت وزیر منتصب شد، و در پی شکست انتخاباتی این حزب در سال ۱۹۶۴ او در کابینه در سایه عهده دار مقام وزارت شد.
☱ در سال ۱۹۶۵ به هنگام کنارهگیری الک داگلاسهوم از رهبری حزب محافظهکار، مارگارت تاچر به نفع نامزدی ادوارد هیث برای این مقام رأی داد و به عنوان پاداش در کابینه سایه این حزب، مسؤولیت وزارت مسکن و املاک به او سپرده شد.
☱ زمانی که ادوارد هیث در سال ۱۹۷۰ به مقام نخست وزیری رسید او به مقام وزیر آموزش و پرورش ارتقا یافته و سیاست اصلی او کاهش چشمگیر هزینههای این وزارتخانه بود.
☱ یکی از پیامدهای این سیاست، قطع شیر رایگان برای دانش آموزان بین سنین ۷ تا ۱۱ سال بود. این اقدام، باعث شد که حزب رقیب و برخی مطبوعات به شدت خانم تاچر را زیر حمله گرفته، و به وی لقب «شیر دزد» دادند. این عبارت در زبان انگلیسی برای افرادی به کار برده میشود که در هر فرصتی سعی میکنند از شرایط به بهترین نحوه بهرهبرداری یا سوء استفاده کنند.
☱ دولت محافظهکار ادوارد هیث، عمر چندانی نداشت. در پی بحران نفت در سال ۱۹۷۳، دولت وی مجبور شد تحت تأثیر کاهش فعالیتهای صنعتی روزهای کار در هفته را به سه روز تقلیل دهد، و همزمان با اعتصابهای کارگری گستردهای مواجه شد. دولت محافظهکار، بالاخره، در ماه فوریه سال ۱۹۷۴ سقوط کرد.
☱ با رفتن حزب محافظهکار به موضع اپوزیسیون و تشکیل دولت در سایه، این بار، مقام وزارت محیط زیست به خانم تاچر سپرده شد. او که به شدت از چرخش ادوارد هیث و رها کردن اصول سیاست اقتصادی محافظهکاران خشمگین بود در انتخابات سال ۱۹۷۵ برای تعیین رهبر جدید حزب در مقابل، رییس سابق خود کاندیدا شد.
☱ وقتی که مارگارت تاچر به دفتر کار ادوارد هیث رفت تا تصمیم خود را به او اطلاع دهد ادوارد هیث، حتی، سر خود را بلند نکرد و فقط گفت: «شما شکست میخورید. روز خوشی داشته باشید». اما، در کمال تعجب همگان در نخستین دور رایگیری خانم تاچر بر ادوارد هیث پیروز شد و بنا بر این، او از مقام رهبری حزب استعفا داد. در دور دوم رایگیری مارگارت تاچر بر ویلی وایتلاو پیروز شد و به این ترتیب، اولین زنی شد که در تاریخ بریتانیا به رهبری یکی از احزاب سیاسی اصلی رسید.
☱ او با سرعت به بیان دیدگاههای خود پرداخت و بنا بر این، از همان زمان میزان نفوذ و تأثیرگذاری خود را نشان داد. در جریان یک سخنرانی در سال ۱۹۷۶ او به شدت از اختناق حاکم بر اتحاد شوروی انتقاد کرد. یکی از روزنامههای شوروی در واکنش وی را «بانوی آهنین» لقب داد که مایه مسرت شخصی خانم تاچر بود.
☱ در اواخر سال ۱۹۸۱ میزان محبوبیت تاچر به ۲۵ درصد تنزل پیدا کرده بود. این، نازلترین میزان محبوبیتی بود که تا آن زمان برای یک نخست وزیر ثبت شده بود. ولی، در همان مدت کوتاه او توانسته بود مسیر اقتصاد کشور را دگرگون کند.
☱ از اوایل سال ۱۹۸۲ اقتصاد بریتانیا به سمت احیا گام برداشت و به موازات آن موقعیت و محبوبیت خانم تاچر در میان رأی دهندگان نیز بهبود یافت. محبوبیت او در آوریل سال ۱۹۸۲ به دنبال جنگ فالکند به اوج رسید.
☱ هدف اصلی در سیاست خارجی مارگارت تاچر احیای جایگاه و موقعیت ویژه بریتانیا در عرصه روابط بینالمللی بود. او معتقد بود که دولتهای قبلی از حزب کارگر این مسأله را نادیده گرفتهاند.
☱ کابینه تاچر بسیاری از صنایع دولتی را خصوصی کرد. تاچر همچنین، در زمان جنگ بریتانیا و آرژانتین در سال ۱۹۸۲ که بر سر جزایر فالکند – که لاتین زبانها به آن مالویناس میگویند- رخ داد، قدرت را در اختیار داشت.
☱ تاچر نزدیکترین متحد رانلد ریگان رییسجمهوری وقت و محافظهکار ایالاتمتحده به شمار میرفت.
☱ مارگارت تاچر، حتی، با میخاییل گورباچف، رهبر وقت اتحاد شوروی، توانست روابط بسیار خوبی برقرار کند. در یک جمله بسیار مشهور خانم تاچر گفت: «ما میتوانیم با هم کار کنیم».
☱ جفری هاو، یکی از سیاستمداران ارشد حزب محافظهکار، توسط مارگارت تاچر از مقام وزارت خارجه برکنار شد. او که به این دلیل از نخستوزیر کینه به دل گرفته بود از موقعیت استفاده کرد و همزمان با استعفا از کابینه در یک نطق بسیار تند علیه خانم تاچر، خواستار آن شد که رهبری او به چالش کشیده شود.
☱ روز بعد، مایکل هسلتاین یکی دیگر از چهرههای مهم حزب محافظه کار، خود را برای رهبری حزب نامزد کرد. مارگارت تاچر با به دست آوردن دو رأی کمتر از میزان لازم ناگزیر شد در دور دوم با رقبای خود مبارزه کند، ولی، اعلام کرد که با تمام قدرت به این مبارزه ادامه خواهد داد.
☱ اما به دنبال توصیه گروهی از همکاران نزدیک که به وی گفتند در صورت شرکت در دور دوم رایگیری بازنده خواهد شد، مارگارت تاچر در اولین جلسه کابینه استعفای خود را اعلام کرد.
☱ بعدها او در مورد این حوادث با تلخی چنین یاد کرد: «درست مثل خیانت با لبخندی بر صورت بود».
☱ جان میجر به عنوان جانشین مارگارت تاچر برگزیده شد و نخست وزیر به جایگاه نمایندگان حزب محافظهکار در پارلمان تنزل یافت. بالاخره، در انتخابات سراسری سال ۱۹۹۲ که باز هم با وجود همه پیشبینیها حزب محافظهکار به قدرت رسید مارگارت تاچر از نمایندگی در مجلس عوام استعفا داد.
مأخذ: مرور تاریخی برگرفته از دنیای اقتصاد است
هو العلیم