فیلوجامعه‌شناسی

پدیده دشوار ”احمدی‌نژاد“، به مثابه آنتروپی در ”فرهنگ نخبگان“

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓
☱ یادم هست که مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی، مکرراً در درس‌های خود، «داشی»های قدیم را تمجید می‌فرمودند.
☱ خاطره‌ای نقل می‌فرمودند از منش یکی از داشی‌های محله مولوی تهران که به حج رفته بود؛ در مسجدالحرام، خطاب به خداوند، مخلصانه می‌گفت: ما نخود/لوبیا را در هم می‌فروشیم، تو هم ما را در هم بخر؛ ما را هم قاطی خوب‌ها بخر.
☱ مرحوم مجتهدی، شیفته این حکایت بودند. مکرر این حکایت را از زبان ایشان شنیدم، و وقتی تعریف می‌فرمودند، می‌شد برق وجد را در چشمان‌شان دید. در آن لحظه می‌شد احساس کرد که دوست دارد تا تمام هستی‌اش را بدهد و لحظه‌ای از اخلاص و خاکساری آن داش مولوی را بخرد.
☱ این مضمون، شبیه همان داستان موسی (ع) و شبان مولوی بود که ذهن همگی شما مسبوق به آن هست. موسی کلیم (ع) هم حاضر بود تا تمام هستی‌اش را بدهد و لحظه‌ای از اخلاص و خاکساری آن شبان مولوی را بخرد.
☱ البته، من همیشه با این حکایت مشکل داشتم و نمی‌دانستم که چطور می‌شود برای این «التقاط»، معیار روشنی ساخت و آن را به لحاظ اخلاقی توجیه کرد؛ می‌گویم «التقاط»، از آن رو که درمی‌آمیزد، زندگی اخلاقی بر مبنای معیارهای مطلق نظری و دینی را با «فضایل فرهنگ عامه».
☱ به همین سیاق، مرحوم مجتهدی تهرانی، به شاگردان طلبه خود توصیه می‌فرمودند که همیشه یک «رگ عوامی» داشته باشید. به این معنا که هر چند که علی‌الاصول «موسی»منش (ع) هستید، ولی سعی کنید که همواره یک رگ «شبانی» هم بیفزایید. گویا مرحوم مجتهدی، این علقه و علاقه را از مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد (عارف روغن چراغ فروش) و مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان داشتند، که در عین بهره‌مندی از مراتب علمی و عرفانی رفیع، منشی عوامانه و بغایت فقیرانه داشتند.
☱ خب؛ این توصیه‌ای از آن مرحوم است که البته، من همواره به لحاظ نظری با آن مشکل داشتم، هر چند که به لحاظ عملی، کارآمدی این نسخه را بارها مشاهده کرده‌ام و آزموده‌ام.
☱ نخبگانی که مرحوم مجتهدی تربیت می‌فرمودند، ولعی داشتند در نفوذ میان عوام، و جذب و جلب فضایل فرهنگ عامه. آن‌ها زندگی با مردم عوام را با هیچ فضیلتی عوض نمی‌کردند. قدم زدن مرحوم مجتهدی با آن کیسه پارچه‌ای که به جای کیف دست می‌گرفتند، در کوچه حمام قبله را فراموش نمی‌کنم که خرد می‌کرد و نابود می‌نمود منم منم نخبگانی آن آیت‌الله را.
☱ این گرایش التقاطی، به نخبگانی که مرحوم مجتهدی تربیت می‌فرمودند، توش و توان ویژه‌ای می‌داد و می‌دهد در مقبولیت یافتن میان عامه مردم، و به جای گذاشتن تأثیر مثبت بر آن‌ها.
☱ طلبه‌های مرحوم مجتهدی، عموماً با این خصلت التقاطی‌شان از سایر طلبه‌ها قابل تمایز بوده‌اند و هستند. آن‌ها همواره می‌کوشند که از برج عاج فرهنگ نخبگان فاصله بگیرند. گاه و بی گاه، از آن‌ها کارهایی سر می‌زند که عوام، انتظار ندارند که از روحانیان ببینند. نمونه بی‌پرده این «اخلاق مجتهدی» را می‌توان در حجت‌الاسلام محسن قرائتی مشاهده کرد؛ درمی‌آمیزد، زندگی اخلاقی بر مبنای معیارهای نظری و دینی را با فضایل فرهنگ عامه.

░▒▓
☱ در طول تاریخ پس از انقلاب، و خصوصاً پس از دوران صدارت آقای محمد هاشمی، سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا.، با این گرایش التقاطی شناخته شده است. و به نظر من، یکی از دلایل توانمندی و نفوذ قابل ملاحظه این سازمان رسانه‌ای، به رغم محذورات و محدودیت‌های بسیار، این گرایش التقاطی در فضایل و گاه، رذایل فرهنگ عامه است.
☱ این گرایش التقاطی، هر از گاهی، صدای اعتراض نخبگان دینی و سیاسی و علمی را نسبت به مظاهر «ابتذال» در صدا و سیمای ج.ا.ا. بلند می‌کند، ولی صدا و سیمای ج.ا.ا. همواره توانسته است، راه خود را ادامه دهد. سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا.، همواره متهم بوده است به عدم مراعات خطوط قرمز در زمینه‌هایی مانند ملی‌گرایی، موسیقی، حرکات موزون، روابط زن و مرد، حجاب، طنز، روحوضی، و... .
☱ مدیریت سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا.، چه در دوران دکتر علی لاریجانی، و چه در دوران آقای سید عزت الله ضرغامی، این گرایش التقاطی را در خود داشته است، و همینطور مدیران موفق سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا. اعم از دکتر حسن خجسته (معاون اسبق صدا و مشاور ریاست سازمان)، آقای علی اصغر پورمحمدی (مدیر اسبق شبکه سوم سیما و مشاور ریاست سازمان)، اسفندیار رحیم مشائی (مدیر اسبق شبکه جوان و پیام صدا) و دکتر شهرام گیل آبادی (مدیر اسبق شبکه جوان صدا).
☱ من، همواره، به لحاظ نظری با این گرایش‌های التقاطی «موسایی (ع)/شبانی» در سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا. مشکل داشتم، هر چند که به لحاظ عملی، کارآمدی این نسخه را بارها مشاهده کرده‌ام و آزموده‌ام.

░▒▓
☱ دکتر محمود احمدی‌نژاد، خصوصاً با چهار مشاورش شناخته می‌شود که هر یک از آن‌ها، چهره‌های ویژه و جالبی هستند؛ مهدی کلهر، دکتر علی اکبر جوانفکر، اسفندیار رحیم مشائی، و مجتبی ثمره هاشمی.
☱ از این چهار مشاور، سه تن، یعنی مهدی کلهر، اسفندیار رحیم مشائی، و مجتبی ثمره هاشمی، از سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا. با او همراه شده‌اند. دکتر علی اکبر جوانفکر هم سابقه طولانی رسانه‌ای در خبرگزاری و رایزنی فرهنگی ایران در اسپانیا دارد و در جریان مطبوعه «خاتون»، گرایش خود به این التقاط را نشان داد.
☱ من، همواره، به لحاظ نظری با گرایش‌های التقاطی «موسایی (ع)/شبانی» در اقدامات دکتر محمود احمدی‌نژاد و تیم مشاوران قدر قدرتش، مشکل داشته‌ام، هر چند که به لحاظ عملی، کارآمدی این نسخه را بارها مشاهده کرده‌ام و آزموده‌ام.

░▒▓
☱ آن‌چه، باید در مواجهه با پدیده خارق‌العاده دکتر محمود احمدی‌نژاد مراعات کرد، همین توجه به فرمول «موسایی (ع)/شبانی» اوست.
☱ چرا می‌گویم باید «مراعات کرد»؟
☱ زیرا، ممکن است در بهترین حالت به خطای «موسایی (ع)/شبانی» گرفتار شویم و گاه خدای نخواسته به بی‌عدالتی و بی‌انصافی آلوده گردیم. دکتر محمود احمدی‌نژاد، به دلیل حفظ نفوذش در فرهنگ عامه، اصرار می‌ورزد که گاهی خصال «شبانی» یا به قول مرحوم مجتهدی «داشی» را در کار خود همراه کند، و این، حساسیت موسایی (ع) را نزد برخی نخبگان برمی‌انگیزد که مبادا التقاطی در یک فرهنگ نخبگی خالص پدید آید.
☱ می‌پذیرم که شبان و خضر (ع)، لحظات دشواری را برای تصمیم‌گیری موسی (ع) فراهم می‌آورند، ولی شرط نخبگی و پختگی، سربلندی در این هماوردی است.
☱ برداشت من این است که نحو برخورد نخبگان با دکتر محمود احمدی‌نژاد، و سمت و سو و انتقادات آنان به ایشان، آن‌ها را بارها و بارها به خطا و بی‌عدالتی و بی‌انصافی کشانده است.
☱ فی‌المثل، در حالی که تأکید دکتر محمود احمدی‌نژاد بر ملیت و ایرانیت، وزن معتدلی و متعادلی دارد، او و اسفندیار رحیم مشائی به ملی‌گرایی افراطی متهم می‌شوند، در حالی که وقتی گرایش‌های شدیدتر و آشکارا نادرست‌تر از سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا. سر می‌زند، همان زعمایی که دکتر محمود احمدی‌نژاد را هدف تهاجم کوبنده خود قرار می‌دهند، از اندرز به سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا. استنکاف می‌کنند. این، نابرابری، رفتار زعما را در ذهن جوانان حامی دکتر محمود احمدی‌نژاد با سؤال مواجه می‌کند.
☱ در حالی که استعمال مفهوم «مکتب ایرانی» از سوی دکتر محمود احمدی‌نژاد و آقای اسفندیار رحیم مشائی، بر ملی‌گرایی افراطی حمل می‌شود، فراموش می‌شود که مفهوم «مکتب ایرانی» سال‌ها قبل توسط هانری کربن در عنوان یک کتاب سه جلدی به کار رفت و مورد تمجید افرادی چون مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی و شهید مرتضی مطهری قرار گرفت.
☱ این موضوع را می‌توان در ماجرای هفته‌نامه «خاتون»، ماجرای حرکات موزون اطفال و مردان در این و آن مراسم، ماجرای جشن‌های استقبال از بهار، و... هم مشاهده می‌شود. مسأله این است که نخبگان در انتقاد و تهاجم به دکتر محمود احمدی‌نژاد مکرراً در ذهن اقشار حامی او، متهم به بی‌عدالتی و بی‌انصافی شده‌اند، و این در کوتاه‌مدت و بلندمدت، یک مظلومیت و یک امتیاز برای دکتر محمود احمدی‌نژاد و خط فکری او فراهم آورده است.
☱ آن‌چه نخبگان ایرانی در برخورد با پدیده دشواری به نام دکتر محمود احمدی‌نژاد باید مراعات کنند، اجتناب از گرفتاری در تناقض، و اصرار بر یک مواجهه اصولی با این پدیده واقعاً دشوار است.
☱ من، همواره، به لحاظ نظری با این گرایش‌های التقاطی «موسایی (ع)/شبانی» در اقدامات دکتر محمود احمدی‌نژاد و تیم مشاوران قدر قدرتش، مشکل داشته‌ام، هر چند که به لحاظ عملی، کارآمدی این نسخه را بارها مشاهده کرده‌ام و آزموده‌ام.
مآخذ:...
هو العلیم

 

  • عنصری

    تیتر عالی است : آنتروپی در فرهنگ نخبگان
    قلمتان گرم

  • تشکیک  - تشکیک

    سلام
    تصور شخصی ام این بود که نخبگان حرف را مفت نمی زنند و حرف مفت نمی زنند اما برایم ثابت شد که هم این و هم آن را بعضا بکار می‌گیرند؛ برایم عجیب است که چرا کسانی که در بین مردم ما نخبه به حساب می‌آیند نیز گرفتار این معضل هستند یعنی معضلی که تب و تاب زمانه و زمینه باعث سخن گفتنشان شود. این روزها همه - لا اقل غالب - به‌اصطلاح نخبگان همه یا لااقل اکثر مناقب و مکاره دولت را به سخره و استهزاء می‌گیرند و از دشنام و توهین و تهمت إبا ندارند. تمام کسانی که در حمایت از جریان اصلاح طلب قلم می‌زدند امروز در بی بی سی فارسی مشاهده می‌شوند حتی با وجود این برخی آسیب جریان احمدی نژاد را جدی تر از جریان خاتمی ارزیابی می‌کنند
    به نظرم اگر بی انصافی نباشد ریشه این ارزیابی ها برمی‌گردد به تبعیت از مد
    بله مد ، امروز نقد و تخریب و توهین و ... احمدی نژاد و جریانش مد شده است و مدگریزان و مد ستیزان دیروز امروز به طرز ناباورانه‌ای تابع این مد شده اند
    می‌دانید چطور پاسخ خود را داده ام ؟؟؟
    بدین نحو که بسیاری از نخبگان، نخبه نما هستند نه نخبه؛ بسیاری از نخبگان بجای اعمال ایدئولوژیک رگ عوامی، من حیث لایحتسب خود عوامند و کالانعام گرفتار موج مد می‌شوند اینها روشنفکر نیستند که شاهد و ناظر و ناقد خواب گردی عوام مردم باشند بلکه خود مشغول خواب گردی‌اند و مشعوف از آن
    البته مقصودم هرگز بی نقص بودن جریان احمدی نژاد نبود

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.