برداشت آزاد از میشل دیلون؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☱ توماس لوکمان، هماکنون، استاد عالیرتبه جامعهشناسی دانشگاه کنستانز در آلمان است.
☱ لوکمان، تحت تأثیر آلفرد شوتز، نقش مهم و کلیدی در مکتب و سبک و سیاق پدیدارشناسی جامعهشناسی داشته است.
☱ علاوه بر کار مشترکی که با خود شوتز انجام داده است، شاهکار «برساخت اجتماعی واقعیت؛ گفتارهایی در جامعهشناسی معرفت» که به همراه پیتر برگر نگاشته، و همچنین، کتاب «پدیدارشناسی و جامعهشناسی»، میدان تأملات عمیق وی بوده است.
░▒▓
☱ لوکمان دنبال تلفیقی بین رشتههای مختلف علوم انسانی بود. به باور او، شکاف فزاینده میان رشتههای علوم انسانی که آنها را ناکارآمد و ناموجه ساخته است، به واسطه «مدرنیت»، فرآیند «سکولاریزاسیون» و «نظریه اجتماعی» پدید آمده است.
☱ علاقه ویژه لوکمان به تلفیق میان جامعهشناسی، فلسفه و دین بود.
☱ ابزار تحلیلی لوکمان برای این منظور، تأکید به «زندگی روزمره و امر زیسته» (everyday life and the lived)، «میانذهنیت تأملی» (reflexive intersubjectivity) و «ارتباط در زندگی روزمره» (متأثر از نظریه کنش ارتباطی هابرماس) بوده است.
☱ از نظر لوکمان، دین، زیر بار تأثیرات ویرانگر مدرنیت و سکولاریزاسیون، نقش تلفیقگر و یکپارچه کننده خود را در زندگی روزمره و حوزه عمومی، از دست داده است. جامعهای که بیش از پیش، تمایز مییابد و تقسیم کار در آن افزوده میشود، تکه تکه میگردد و زندگی روزمره، نقش خود برای ایجاد معنای یکپارچه زندگی را از دست میدهد. زندگی به مثابه یک کل معنادار تکه پاره میشود. این، مضمون کتاب «دین ناپدید: دگرگونی نمادها در جامعه صنعتی» (۱۹۶۳؛ چهار سال بعد از آلمانی به انگلیسی برگردانده شد). او نشان میدهد که چگونه در یک جامعه صنعتی، جنبههای دینی تجربه انسانی از حوزه عمومی رانده میشوند، و به درون زندگی خصوصی و گاه ضمیر درونی فرد به انزوا میروند.
مآخذ:...
هو العلیم
نویسنده این مقاله کیست؟