سعید نجیبا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ فعالیت سیاسی تصنعی
▬ وقتی مخاطبان بخوبی و واقعاً در راستای تبلیغ عمل میکنند، که تبلیغ بتواند افراد را به معیارهایی برای سنجش نیک و بد مجهز کند.
▬ از این قرار، تبلیغات سیاسی واقعاً مؤثر، باید یک نظام اخلاقی، یک اخلاق و نوعی نسخه قابل اعتماد رفتار بیافرینند.
▬ وقتی رقابت سیاسی، زیادی حرفهای شود، و فعالان در آن به فعالیت حرفهای سیاسی و رسانهای دل خوش کنند، و نگاه اخلاقی را از خود کم یا بیش دور کنند، آنگاه، فعالیت سیاسی شکلی تصنعی به خود میگیرد. رفته رفته، فعالان سیاسی سبک عقل و کند ذهن میشوند. جدل میکنند و راه درست آشکار را نمیبینند.
▬ این نحو باور سیاسی که نه در تجربه شخصی ریشه دارد، و نه در گذشته و نه در یک فکر با طمأنینه اخلاقی، بیرون از هر متن اعتقادی، اعتقاد را در خود رقابت سیاسی میجوید. از این قرار، باور سیاسی به یک «خودتوجیهگری» مداوم و خستهکننده نیاز مییابد.
▬ این نوع فعالیت سیاسی، از «قدرت هست»، میرسد به این که «حق است و عدل که این قدرت بر جای باشد». از آن لحظه که فرض شد «حق است و عدل، که این قدرت بر جای باشد»، فرد فوراً میغلتد به این که «بنا بر این، تنها همان قدرت است که میتواند بر پا باشد و در نتیجه دیگران همه نامقبول و قابل حذفاند».
░▒▓ ملاحظات اخلاقی شرط موفقیت عملی است
▬ اغلب، توصیه میکنند که مردان سیاسی، خوب است که اخلاق را رعایت کنند.
▬ اغلب، فرض بر این است که فعالیت سیاسی غیراخلاقی، میسر و مؤثر است، ولی خوب و منصفانه نیست. فقط «توصیه میشود» حرفهایها باید خود را نگه دارند و تقوا پیشه کنند.
▬ ولی، در رد فعالیت سیاسی تصنعی، میخواهم چیزی بیش از آن چه معمولاً متداول است، بگویم. اساساً فعالیت حرفهای بدون ملاحظات اخلاقی، به لحاظ فنی و حرفهای هم ناقص است و جواب نمیدهد.
▬ نمیخواهم بگویم که یک ضمیمه اخلاقی به هر فعالیت حرفهای سیاسی ضرورت دارد، بلکه از این بیش، ملاحظات اخلاقی در رفتار حرفهای بخشی از خود فرآیند حرفهایست.
▬ فعالیت سیاسی غیراخلاقی در میان مدت و بلند مدت جواب نمیدهد؛ چون غیراخلاقی است، جواب نمیدهد.
░▒▓ طرح مبحث «فعالیت سیاسی پایدار»
▬ فعال سیاسی، اگر یک موضع اخلاقی خوب و درست نداشته باشد، «فعالیت سیاسی پایدار» (Sustainable Political Activity) هم نخواهد داشت.
▬ گر چه برای فعال سیاسی و روزنامهنگار، مسأله این است که چگونه روشهای ظاهراً متقن و فنی خود را اعمال کند، اما سرتاسر جریان، میباید از محتوای عقیدتی-اخلاقی برخوردار باشد، چرا که واکنش آدمی شکلی بیطرف و خنثی ندارد، و نمیپذیرد که همچون شیئی قابل دستکاری با او رفتار شود، و برای آن که به چیزی ایمان بیاورد و راه مورد نظر را بپیماید، بایستی احساس رضایتی که ماهیتاً اخلاقی است، دریافت کند.
▬ اقدام سیاسی و تبلیغی، اگر با اخلاق همراه نباشد، به لحاظ فنی هم ناقص است و در بلند مدت و گاه حتی کوتاه مدت، بیش از آن که به حال موضوع تبلیغ مفید فایده شود، مضر و آسیبزا از کار درمیآید.
▬ فعالان سیاسی، باید یک محتوا و ادعای اخلاقی را حمل و جذب و هضم نمایند. این عقیده نباید صرفاً در فکر باشد، و عمل فعال سیاسی فقط تابع مقتضیات عملی گردد. فعالان سیاسی باید مجاب شوند که خودشان، حزبشان، و هواداران، واقعاً، برحق و نماینده خیر و عدلاند، و راههای عملی را برای مجاب کردن ملت در پیش میگیرند. همین اطمینان است که جنبۀ تعیین کنندهای در فعالیت سیاسی و تبلیغات سیاسی دارد و میتواند اعتمادها را جلب کند و دلها را جذب نماید.
▬ برای قضاوت دربارۀ اخلاقی بودن فعالیت سیاسی، ابتدا باید وجود اخلاقی مبتنی بر ارزشها را پذیرفت، همچنین باید درکی عمیق و جوهری از هستی انسانی بنا نهاد و باید از معاد و آتیه انسان، تصور مشخص و معینی در سر داشت. یعنی، باید «دین» داشت.
▬ وظیفه ذاتی «فعالیت سیاسی پایدار»، آن است که پس از گذشت یک نسل، در نسل بعدی «ایمان»، و در نتیجه، ثبات قدم ناشی از «ایمان» به وجود آورد. و این، درست در صورتی شدنی است که نسلها از پی هم بیایند، اما نظام حقیقت بر پایهای ثابت و ماندگار و فارغ از زمان و عظیمتر از زمان و «خدایی» باقی بماند. این، پایندهترین فعالیت سیاسی است. این همان فعالیت سیاسی «حسینی» است، که هر چه زمان بخورد، فربهتر میشود. زمان میخورد و فربه میشود... زمان میخورد و فربه میشود... زمان میخورد و فربه میشود...
مآخذ:...
هو العلیم