برداشت آزاد از tahoordanesh؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ دانستن این نکته که دین و مسایل معنوی در زمان بروز و ظهور فنآوری مدرن مجازی و عصر اینترنت در جوامع غربی در چه وضعیتی قرار دارند و آیا جایگاه دین و معنویت در جامعه غربی نسبت به دوره قبل از این فن آوری ضعیف گردیده یا تقویت شده است، میتواند جالب توجه و قابل تأمل باشد و دیدگاه جدیدی از جامعه غربی در عصر جدید به ما بنمایاند. بر همین اساس آشنایی با نحوه تعامل این دو با یکدیگر بخصوص از دیدگاه یک عالم و اندیشمند مسیحی، خالی از لطف نخواهد بود.
▬ جهان امروز که با واژه «پسامدرن» (که بسیار هم مورد سوءاستفاده واقع شده) توصیف گردیده، جهانی «پساصنعتی» نیز هست. فضایی که در آن، ظاهراً، دین و مفاهیم دینی خود را به گونهای شگفت انگیز تحت تأثیر علم و تکنولوژی میبیند ولی آیا واقعاً اینگونه است؟
▬ واقعیت این است که ما در جهانی زندگی میکنیم، به نیایش میپردازیم و میگرییم که دارای نظامهای مخابراتی پیشرفته و تکنولوژی مدرن است، جهانی دیجیتالی و گیجکننده که در حال تغییر دادن همه چیز است. معنویت و دین، به سادگی زندگی دیجیتالی و تکنولوژی مدرن را میپذیرد و دین یک همزیستی شگفت آور با «فرهنگ مجازی» را به نمایش میگذارد. شاید، دلیل این امر آن است که (به دور از تضعیف حساسیتهای دینی) با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته ارتباطی تبلیغ معارف دینی بسیار آسان گشته و فضایی جدید فراهم آمده است: یک فضای سیبرنتیکی برای پنداشت دینی. زیرا، اگر دین، احساس ما را در خصوص واقعیت تغییر داده و موجب میشود که احساس از پیش تنظیم شده ما در خصوص امر واقعی و امر ممکن تغییر کند؛ انقلاب ارتباطاتی نیز توانسته است در مورد «واقعیت مجازی» با ضربه زدن به موس، قدرت «دیدن» پایگاههای اطلاعات رسانی در فضای سیبرنتیکی را به ما ببخشد و بر مفاهیم دینی بیفزاید. ما دگرگونی در احساس خویش را (در مورد آنچه واقعی است) آغاز کردهایم، اما، آیا این، همان چیزی نیست که هر شخصیت دینی (از انبیای یهودی تا مبلغان تلویزیونی انجیل) رویای تحقق آن را در سر داشتهاند؟ آیا ظهور این امر پایان تسلط واقعیت مادی و گشودن دیدگان ما (به گونهای دیگر) با گسترهای فراتر از واقعیت، که محدودههای تحمیل شده بر ما به واسطه «حضور» و «فعلیت» را از بین میبرد، نیست؟ آیا این همان چیزی نیست که از هنگامی که موسی (ع) تبر خویش را به دست گرفت و به سوی گوساله طلایی رفت (چون سامری سعی داشت تعالی خداوند را با موضوعی فیزیکی بیالاید) قصد انجامش را داشته است؟ اما، چگونه ممکن است که تا نهاییترین حد، به خدا عشق بورزیم در حالی که همچنان به تکنولوژی مدرن نیز عشق میورزیم و از مضامین غیرواقعی، مجازی و خیالی تکنولوژی هم لذت میبریم؟ چه نوع ارتباط باطنی فیمابین خدادوستی و تکنولوژی دوستی، فرشتگان و تکنولوژیهای کامپیوتری، دین و شرکتهای اینترنتی روی داده است؟ ارواح مجازی اگر فیلسوفان، مشاوران سرمایه گذاری بودند؛ ما همگی مفلس میشدیم. آنها از قرن ۱۹ به این سو، با اطمینان و قاطعیت ما را متقاعد ساختند که خدا پایان یافته است یا به زودی چنین خواهد شد. آنان گفتند: دست کم این است که الوهیت و خداجویی دیگر احساس نمیشود و به سختی میتوان انتظار داشت که احساس خداجویی و گرایش به معنویت به اندازه یک هفته دوام بیاورد، اما، امروز ما در سپیده دم قرن ۲۱ هستیم و دین، همچنان زنده و شاداب باقی است و بر خلاف گفته نیچه که: «خدا مرده است» نه تنها خدا نمرده است، بلکه ایمان و اقرار به خدا به رشد خویش ادامه میدهد، و امروز نه تنها در جهان سوم و کشورهای توسعه نیافته (در آنجا که روزهایی هست که تنها چیزی که شما میاندیشید، فرو افتادن بر زانوان است و دعا جهت مداخله اراده خداوند در گره گشایی از مشکلاتتان)، بلکه همچنین، در ایالات متحده جایی که مطابق آخرین نظرسنجیها، ثروتمندترین مردم (بر طبق برخی مطالعات حدود ۹۵ درصد) ادعا میکنند که معتقد به خدایند و ایمان و اعتقاد دینی در همه جنبههای زندگی آنها شکوفا است. از اعضای وصله پوش آکادمی دین در امریکا گرفته تا مردم عادی و کشیش ها. امروزه، شمار حیرت انگیزی از مردم ادعا میکنند که به فرشتگان معتقدند و آمار بینندگان برنامههای مذهبی تلویزیونی همچون «لمس شده به وسیله یک فرشته» بسیار بالاست. بیشتر مردم به خدا اعتقاد دارند و طبق نظر سنجیها بیشتر مردم همچنین، اعتقاد دارند که به آسمان خواهند رفت.
▬ شاید فروش کتاب «استیون کینگ» در خصوص حوادث خارقالعاده و ماوراءالطبیعه که چندین بار اورا میلیونر ساخت جالب توجه باشد. هر کس که ذائقهای برای این گونه امور داشته باشد، میتواند پیدرپی داستانهای قابل توجهی درباره همه نوع حوادث نامتعارف و مداخله در زندگیهای مردمان، از زبان کسانی بشنود که مهمان میزگردهای هر روزه تلویزیونی هستند. از هر کتاب فروشی زنجیرهای مثل «بوردرز» یا «بارنز و نوبل» که بازدید کنید، تقریباً، به همان اندازه که در مورد آخرین و جدیدترین نسخه ویندوز مایکروسافت، کتاب پیدا میکنید، به کتابهایی در مورد مسایل معنوی و مذهبی نیز برمی خورید. حاصل پژوهش جدیدی که در موضوع «فرشتگان» از پایگاه اطلاعاتی آمازون به عمل آمد، ۲۴۱۶ عنوان بود که همگی به سادگی بر سر یک ریزتراشه نصب میشوند. به علاوه، میتوانید تنها با یک تقه بر موس کامپیوترتان، هر یک از این کتابها را بیدرنگ خریداری کنید. با این تقه بر موس، سیگنالی از این سو به آن سوی فضای مجازی، برای یک فروشگاه مجازی کتاب میفرستد که «حاوی» میلیونها کتاب است! سرعت ارسال پیام نیز به اندازه سرعت نور یا سرعت خارج شدن روح از جسم است. بدینسان، ما با یک وضعیت حیرت انگیز یا بهتر بگوییم غیرممکن روبه رو میشویم: شکوفایی همزمان علم و دین.
▬ ما در جهانی زندگی میکنیم که پیچیدهترین دستاوردهای علمی و تکنولوژی مدرن، نه تنها با دین سنتی، بلکه همچنین، با خشکترین عقاید دینی یا با معنویت عصر جدید و عقیده به همه انواع پدیدههای باورنکردنی نیز همزیستی دارند، اما، این موج تزهد به این اندازه محدود نمیشود. هر چند بیشتر مردم به خداوند معتقدند و عده زیادی از آنها عقایدی سنتی دارند، اما، ظهور و انتشار این همه مشربها و فرق غیرسنتی و غریب دیگر که رخ داده، نیز پدیده جالبی است. همزیستی حیرت انگیز دین و علوم تکنولوژی در جهان پساسکولار بر طبق نظر فیلسوفان اثبات گرای قرن ۱۹، هیچ کدام از این امور، سنتی یا حاشیهای (جریانهای دینی اصلی یا ناشناخته) نمیبایستی تا به امروز ادامه حیات میدادند. رشد و گسترش سریع علم و تکنولوژی قرار بود که فرجام دین کهنسال را اعلام نماید، اما، چرا با پیشرفت سریع تحقیقات علمی، هم ادیان سنتی وجدید گوناگون شکوفایند. همه اینها همچون تداوم یک امر در مقابل، مدرنیته است. هنگامی که به دین میرسیم، میبینیم که دو جریان رقیب مدرنیته (یعنی، روشنگری و رمانتیسیسم) هر دو بر خطایند. فلسفه روشنگری با سرخوردگان و دلسردان توده، دچار سرخوردگی و دلسردی شد. آن مردان روشنگر سرسختی که مطمئن بودند تصورات دینی به مانند قارچهایی هستند که در نور عقلانیت علمی، فاسد خواهند شد و از بین خواهند رفت، اما، رمانتیکها که نمایانگر روی دیگر سکه روشنگری بودند نیز کمتر بر خطا نبودند. رمانتیکها، هراسان و سوگوار «فرار خدایان» در حمله تکنولوژی مدرن بودند. نکتهای که مجدداً در قرن بیستم، مارتین هایدگر (فیلسوف آلمانی) مطرح کرده بود، اما، هایدگر و رمانتیکها هر دو در فکر «تکنولوژیهای دودآلود» چرکین بودند نه در فکر جهان مدرن پساصنعتی «تمیز» که به روشنی الکترون است و به تلاشی بیش از تقه بر یک موشواره نیاز ندارد.
▬ رقابت کهن تکنولوژی و دین، در معادن خاکآلود و کارخانههای کثیف انقلاب صنعتی شکل گرفته نه در جهان فضای مجازی پساصنعتی، اما، آنچه امروز سلامتی ما را جداً با تهدید مواجه میکند، بیماری ریوی نیست، بلکه بیماری سندرم حاد درد مچ یا ضعف بینایی است که به واسطه نشستن در مقابل، کامپیوتر (در سراسر روز) ایجاد میگردد. امروزه، هنگامی که ما بر امواج الکترونیکیای سوار میشویم که از سیمهای غیرقابل مشاهده جهان وسیع مجازی نشأت میگیرند، به مانند ارواح پاک اوج میگیریم، به سهولت سفر مینماییم و با سرعتی خیرهکننده تمام فاصلههای حیرت آور را میپیماییم. ما تصور قدیمی در خصوص «ماده» را با عنوان اینکه ماده چیزی است متراکم، گنگ، سخت و پر سر و صدا که فضا را اشغال میکند و بیکار و منتظر نشسته تا جنبانندهای حرکتش دهد (ارسطو)، یا چیزی که آن قدر به شکلی احمقانه و بیمعنی حرکت میکند تا چیز دیگری متوقفش نماید (نیوتن) (و در هر مورد فاقد هوش و حواس برای انجام عملی قائم به خویش است) احمقانه و بیارزش جلوه میدهیم. امروزه، ما میآموزیم که چگونه از شر ماده خلاص شویم. ما دیگر نیازی به فروشگاههای خرده فروشی فیزیکی که به فروش اجناس خود میپردازند، نداریم. همچنین، محتاج آن نیستیم که در جست و جوی ماشینی با قیمت بهتر، خود را با زحمت فراوان از اینجا بدان جا کشیم، و نیز لزومی ندارد که تند و تند به کتابخانه برویم، از پلکانهای آنجا بالا و پایین رویم و قفسههای متعدد و گرد گرفته آنجا را جهت یافتن کتابی زیرورو نماییم. خیر، هنگامی که ما میتوانیم در عرض چند ثانیه سوار بر امواج اینترنت شویم و تنها با یک تقه کتابی را سفارش دهیم، یا، حتی، متن مورد نظر خویش را از یک پایگاه دادههای الکترونیکی بارگذاری نماییم، دیگر آن کارها را نخواهیم کرد. فرهنگ لغات طبقهبندی شده انگلیسی آکسفورد، اکنون، آنلاین است، در حالی که هر چیزی که دانشپژوهان در خصوص آبای کلیسا نیازمند دانستنش هستند، تنها با یک تقه بر کامپیوترشان به بانک اطلاعاتی مسیحی Patrologia Latina و Patrologia Greeca دسترسی مییابند.
▬ حتی دایرهالمعارف بریتانیکا نیز در قالب جریان الکترونها فشرده شده و در فضای مجازی اینترنتی قرار گرفته است. این دایرهالمعارف اینترنتی با قفسههای بلوطی رنگ حیرت انگیزی جابهجا شده که همه ۹۰ جلد کاغذی آنرا در بر میگیرد. هنگامیکه شما در یک نوشتار اینترنتی با یک متن hypertext مواجه میشوید، فیالواقع دعوت شدهاید به اینکه پهنه فضای مجازی اینترنتی خود را بگسترانید، صفحهای که در حال خواندنش هستید را ترک کنید، خویشتن را از محدوده اتاقی که در آن نشستهاید فراتر برید، در طول دریاها سفر نمایید، وارد یک کتابخانه قدیمی شوید یا برخی سایتها را کشف کنید که تنها به اندازه یک نقطه یا یک تقه بر موشواره از شما دور هستند. ما میتوانیم بدون اینکه، حتی، یک سانتی متر بدنهای سنگین و پرچربی خویش را حرکت دهیم، از این سو به آن سوی فضا سفر نماییم، به درون لیست کرکرهای برویم، نسخ خطی قدیمی لاتین را از کتابخانههای دوردست فرا بخوانیم، یا صدای مردمی را بشنویم که با سیستم واژه پرداز خودمان دربارهشان مینویسیم یا چهرهشان را هم ببینیم. ما تلفنهای همراه خود را به دست میگیریم، به جایی میرویم که سیگنالها به راحتی از دیوارهای ضخیم عبور میکنند و ما را بلادرنگ با سرتاسر قارهها و اقیانوسهای پهناور پیوند میدهند و اینها همه در حالی است که ما در حال گشت و گذار در مراکز خرید هستیم یا سعی میکنیم با دست دیگرمان فرمان اتومبیل را بگیریم (تعجبی ندارد که میزان تصادف هم بالا میرود). این تکنولوژیهای ماهوارهای از فضا به احساس ما جریان یافتهاند: آنها احساسی از کار و زندگی را در خصوص یک سیاره چرخان برانگیختهاند که به دور خورشید میچرخد. آنها احساس ذاتی ماقبل کوپرنیکی ما در خصوص اینکه زمین ثابت و مسطح است را برمی آشوبند. ما بدون زحمت لیسیدن یک تمبر، برای مردم سرتاسر جهان که در مکانها و زمانهای مختلفی واقع شدهاند، نامه الکترونیکی e-mail میفرستیم.
▬ آرام آرام از فربهی واقعیتهای مادی میکاهیم، و این کار را به واسطه امواج الکترونها که با شتاب به این سو و آن سو میروند، انجام میدهیم. این امواج با یک سیلیکون کوچک و غیرقابل تصور که بدنهای متراکم و سنگین ما را تا بینهایت با خود به جاهای دوردست در سوی دیگر کره زمین، بالا یا پایین آن میبرند. ما انقباض بدنهایمان را به زمین زیر پایمان و فضای احاطه کنندهای که ما را در بر گرفته است، درهم شکستهایم و به آنها اجازه دادهایم که با سرعتی الکترونیکی در سراسر فضا به پرواز درآیند. اگر هایدگر دوست داشت مصرعی را از «فردریش هولدرلین» (شاعر رمانتیک آلمانی) نقل کند: «انسان، شاعرانه بر زمین سکنی گزیده»؛ ما امروزه، به جریان بزرگتری از سفر مجازی اینترنتی در اطراف زمین دست یافتهایم. ما روشی را برای تقلید از فرشتگانی که برای آزادی پولس مقدس و پطروس رسول از زندان مداخله کردند (اعمال رسولان، باب ۵ عبارت ۱۹، باب ۱۲ عبارت ۷) پیشگویی میکنیم و بدنهای خویش را در قالب رشتههای نازکی که از جسم جامد دیوارها عبور میکنند، عرضه مینماییم. به مانند مشاهده رستاخیز عیسی که حواریون را وحشت زده کرد.
▬ نتیجه آنست که مجادله کهن میان ذهن و ماده به سرعت کهنه میشود. عصری که در شرف تکمیل پروژه ژنوم انسانی است، چگونه میتواند همچنین، شاهد نظریه تکامل به عنوان یک درس اجباری در برنامههای زیستشناسی دبیرستانها باشد، همگی این مطالعات بدین منظور است که جایی را برای آموزش آفرینش باوری و نیز داستان نحوه نشأت گرفتن ما از دو انسان که در پرتو فریب ابلیس ترغیب شدند میوه ممنوعه را بخورند، باز کند؟ امروزه، روشنفکران شگفت زده شدهاند که مردم چگونه این عقاید و مفاهیم را در مغزهایشان فرو میکنند؟ چرا خدا نمرده است (با آنکه تصور میرفت که چنین شود) چرا خدا به سرنوشت هیأت و نجوم بطلمیوسی دچار نشد؟ بخشی از پاسخ شاید این باشد که تکنولوژیهای ارتباطی پیشرفته، عملاً به تضعیف ماتریالیسم کهن پرداخته و به میزان زیادی از ثبات و پایداری جدی، فشرده و سنگین جهان مادی کاستهاند.
مآخذ:...
هو العلیم