فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: داروین دربارۀ تکامل نظریۀ تکامل انواع

فرستادن به ایمیل چاپ

چارلز داروین در «دربارۀ منشأ انواع به وسیله انتخاب طبیعی»؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ در این‌جا، شرح مختصری از تحول عقاید درباره منشأ انواع می‌آورم.
▬ تا این اواخر، اکثر طبیعت‌شناسان، معتقد بودند که انواع موجودات، فرآورده‌هایی تغییر ناپذیرند و جدا جدا آفریده شده‌اند.
▬ بسیاری از نویسندگان، سخت پایبند این نظریه بوده‌اند.
▬ از سوی دیگر، شمار اندکی از طبیعت‌شناسان، اعتقاد داشته‌اند که انواع، تحول و دگرگونی می‌یابند و اشکال موجود حیات اخلاف اشکال ماقبل‌اند و از آن‌ها تکامل یافته‌اند.
▬ اگر از اشارات نویسندگان قدیم به این موضوع صرف نظر کنیم، باید گفت نخستین نویسنده‌ای که در دوران جدید به شیوه‌ای علمی بدان پرداخته است، بافون [Georges-Louis Leclerc de Buffon, 1707-1788] بوده است، اما، چون عقاید او در ادوار مختلف دچار نوسانات بسیار شد، و چون وی به علل یا عوامل تحول انواع نپرداخته است، پس، نیازی به ذکر جزئیات نظر او نیست.
▬ لامارک [Jean-Baptiste Lamarck, 1744-1829]، نخستین کسی بود که نظرات و استدلال‌هایش درباره این موضوع توجه بسیاری را جلب کرد. این طبیعت‌شناس که بحق، شهرت و اعتبار یافته، نظرات خود را نخست در سال ۱۸۰۱ منتشر کرد؛ سپس، آن‌ها را در کتاب «فلسفه جانورشناسی» و بعدها، در سال ۱۸۱۵ در مقدمه بر کتاب «تاریخ طبیعی حیوانات بی‌مهره» بسط داد.
▬ وی در این آثار، بر این نظر بود که همه انواع، از جمله انسان از انواع دیگر تکامل یافته‌اند.
▬ وی، برای نخستین بار، خدمت شایانی کرد، و توجهات را به احتمال وقوع همه گونه تغییرات در جهان موجودات زنده و غیرزنده جلب کرد، و آن تغییرات را نه نتیجه مداخلات معجزه آسا، بلکه حاصل قوانین شمرد.
▬ به نظر می‌رسد که لامارک به واسطه مشکل تمیز انواع از اقسام و مشاهده تحول تدریجی تقریباً، کامل اشکال برخی از موجودات، و نیز بر اساس تمثیل زاد و ولد داخلی به نتیجه‌گیری خود در خصوص تحول تدریجی انواع رسیده باشد.
▬ وی، عوامل تحول در انواع، را بعضاً در تأثیر مستقیم شرایط مادی حیات، بعضاً در تداخل اشکال موجود حیات و نیز بعضاً در فعالیت یا عدم فعالیت عادات و اثرات آن‌ها جست و جو می‌کرد.
▬ به نظر می‌رسد که وی همه سازگاری‌های زیبا با طبیعت، هم‌چون پیدایش گردن دراز زرافه برای تغذیه از برگ درختان را به عامل اخیر نسبت داده باشد، اما، وی هم‌چنین، به وجود قانون تکامل و ترقی اعتقاد داشت؛ چون همه اشکال زندگی تمایل به تکامل و ترقی دارند، وی به منظور توضیح وضع وجود موجودات ساده در حال حاضر، بر آن بود که این اشکال به طور خودجوش تولید می‌شوند.
▬ آقای هربرت اسپنسر در مقاله‌ای (که نخست در مارس ۱۸۵۲ در مجله «لیدر» و، سپس، در سال ۱۸۵۸ در مجموعه مقالات او منتشر شد) ، با مهارت و قوت چشمگیری نظریات خلقت و تکامل موجودات اندام‌وار را با یکدیگر مقایسه کرده است.
▬ وی براساس تمثیل زاد و ولد داخلی، تحول در نطفه بسیاری از انواع، دشواری تمییز انواع و اقسام و اصل درجه‌بندی کلی انواع، استدلال می‌کند که انواع تحول یافته‌اند و این تحول را به تغییر در شرایط نسبت می‌دهد. این نویسنده هم‌چنین در سال ۱۸۵۵ روانشناسی را براساس اصل ضرورت تکوین هر یک از توانایی‌ها و قوای فکری به موجب تکامل تدریجی، توضیح داده است.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.