برداشت از سعد الله زارعی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ طی یک سال گذشته تلاش زیادی برای وحدت، و هم پوشانی گروههای معارض سوری، بخصوص دستههای مسلح صورت گرفته است از بهمن ماه سال گذشته که امریکا، اروپا، عربستان، ترکیه و... معارضان را در پایتخت تونس گرد هم آوردند تا امروز صحبت از اتحاد معارضان است، ولی، در عمل این اتفاق نیفتاده و شواهد و قرائن بیانگر آن است که این اتفاق در ماههای آینده نیز نخواهد افتاد. در این میان، دستههای مسلح برای این کشورها نقش گلادیاتورهای قرون وسطی را بازی میکنند یعنی، میکشند و کشته میشوند در حالی که هیچ منافعی برای آنان متصور نیست.
▬ نه گروههای مسلحی که تحت عنوان «ارتش آزاد» فعالیت میکنند و ترکیبی از نیروهای اخوان المسلمین و سکولارها هستند و نه گروههای مسلحی که تحت عنوان «جبهه نصرت» فعالیت میکنند و تحت امر القاعده هستند، از آنچه در «پشت صحنه» میگذرد، اطلاع ندارند و با تحلیلهای سطحی گمان میکنند، جایگزین نظام کنونی سوریهاند در حالی که فهم این موضوع که نیرویی که از منظر اجتماعی «ویرانگر» و «آلت دست» قدرتهای خارجی شناخته میشوند، هیچ شانسی برای تشکیل دولت ندارند، چندان دشوار نیست.
▬ معارضان سوریه در ادعای «مذهبی بودن» نیز به رسمیت شناخته نمیشوند، چرا که، دینی که آنان در ظاهر از آن دم میزنند، به هیچ وجه توسل به قتل و کشتار مردم برای به قدرت رسیدن و ویران کردن خانهها و سایر مراکز متعلق به مردم به بهانه ضربه زدن به دولتی که در صدد تغییر آن هستند را برنمیتابد. به همین نسبت اسلام با دامن زدن به اختلافات دو طایفه و زمینهسازی کشتار بیشتر مردم میانهای ندارد و کشورهایی نظیر عربستان و ترکیه که هر کدام به نوعی این اقدامات را با وظیفه دینی پیوند میزنند، در منظر دینی شریک جنایات شمرده میشوند.
▬ در آیه ۹ سوره مبارکه الحجرات، خداوند با صراحت میفرماید: «اگر دو طایفه از مؤمنین به قتال با یکدیگر روی آوردند، پس، مؤمنین باید آنان را به ترک قتال فرا بخوانند و اگر یکی از آن دو طایفه بر ادامه قتال اصرار ورزید، مؤمنین باید به قتال با او بپردازند تا زمانی که ترک قتال را که امر خداست، بپذیرد و پس از آن که هر دو طایفه قتال را ترک کردند مؤمنین باید با داوری عادلانه (و بررسی ریشههای قتال میان آنان) قسط را برقرار سازند» . علمای برجسته اهل سنت در ذیل این آیه عبارات و احادیث جالبی را ذکر کردهاند. «ابن کثیر» در ذیل این آیه از قول پیامبر اسلام(ص) آورده است که دفع فتنه، حتی، به نفع آن طایفهای که به ظلم به قتال برخاسته نیز میباشد، چرا که، منع ظلم کمک به او نیز هست. «انس» نیز در کتاب خود (صحیح) به این حدیث استناد کرده است. «امام شوکانی» نیز در ذیل این آیه شریفه آورده است «فعلی المسلمین ان یعدلوا بین الطائفتین و یتحروا الصواب لحکم الله و یاخذوا علی یدالطائفه الظالمه حتی تخرج من الظلم و تؤدی ما یحب علیها للاخری» یعنی، بر مؤمنین است که بین دو طایفه درگیر عدالت را برقرار کرده و امر صواب برای جاری شدن حکم خداوند انجام بدهند و مانع ظلم از سوی طایفه ظالم شوند تا زمانی که از ظلم (فتنه گری) خارج شده و ادا کند آنچه را که از حقوق طرف مقابل بر گردن دارد. و، اما، احمد شوکانی یمنی (فقیه و قاضی قرن دهم هجری) یک گام از ابن کثیر و انس بن مالک جلوتر برداشته است. در عین حال، علمای برجسته شیعه، از جمله مرحوم علامه طبرسی در «مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن» معتقدند اگر در جنگ بین دو طایفه که یکی ظالم یا فاسق و طرف دیگر مؤمن بود، مؤمنین باید با نصرت طایفه مؤمن ریشه جنگ ظالم و فاسق علیه مؤمنین را بخشکانند. به هر حال، با منطق فقهی و تفسیری بزرگان اهل سنت، عربستان، ترکیه و سایر کشورهای سنی مذهب باید طرفین را به ترک قتال فرا بخوانند و، سپس، حیات داوری برای برقراری عدالت و ریشههای درگیری تشکیل دهند بنا بر این، میتوان با قاطعیت گفت عملکرد این کشورها هیچ توجیه دینی ندارد.
▬ از آن طرف گروههای مسلحی که در تبلیغات «دینمدار» و «مذهبی» خوانده میشوند، در درگیری کنونی به هیچ وجه اصول و قواعد دینی را رعایت نمیکنند. این موضوع از چند جنبه قابل بحث میباشد؛ در هیچ نحله و مذهبی از اهل سنت، استفاده از سلاح برای رسیدن به «قدرت» مشروع تلقی نمیشود و هیچ مؤمنی نمیتواند به چنین گروهی کمک کند. این در حالی است که وقتی یک دولت مسلمان طرف مقابل را به گفت و گو و مصالحه فرا میخواند، نمیتوان دست بردن به سلاح را «دفاعی» قلمداد کرد در چنین شرایطی در واقع، این دولت سوریه است که موضع دفاعی دارد و گروه مسلح در موضع تعدی و تجاوز قرار دارد. نکته دیگر این است که هیچ گروه مسلمان نمیتواند در جنگ علیه طایفه دیگر، حتی، اگر کافر و مشرک باشد (که این اتهامات به دولت سوریه که در جبهه مجاهدان و مؤمنین قرار دارد، روا نیست) نیز انهدام ساختمانها و شلیک به مردم عادی توجیه کند اقدامی که هر روزه توسط عناصر تروریست انجام میشود. نکته دیگر این است که وقتی گروهی مسلمان از سوی سران کفر مورد پشتیبانی قرار گرفته و به تهاجم خونینتر و بیشتر ترغیب میشود، نمیتواند ادعای دینی بودن داشته باشد.
▬ یکی از علمای سنی سوریه (که در جریان اجلاس اخیر اساتید و علمای جهان اسلام به تهران سفر کرده بود) میگوید: «از فرزند ۵۱ ساله» شیخ عبدالله عدوان (یکی از روحانیون اخوانی مرتبط با ارتش آزاد) پرسیدم نظر پدرت راجع به علمای سنی سوریه که با تروریستها همکاری نمیکنند چیست؟ پاسخ داد اگر اخوانیها به قدرت برسند این علما را به دلیل صوفی بودنشان بلافاصله به قتل میرسانند بعد شروع کرد به نام بردن از روحانیون سرشناس سنی و از جمله نام استاد خود «شیخ عبدالله سراجالدین» را برد و گفت او را من میکشم! در واقع، منطق این گروه قتل و تعدی و نتیجه کارشان هم «هرج و مرج» است. تا امروز این گروه به هیچ نتیجهای نرسیده، اما، البته، جبهه کفر و نفاق با سردمداری آل سعود، آل ثانی، امریکا و اروپا توانستهاند خسارتهای زیادی به مردم سوریه و به طور کلی، مسلمانان بزنند و گروههای محارب در این میان جز گلادیاتورهایی نگون بخت نبودهاند.
▬ دو گروه تروریست که نتوانستهاند راه به جایی ببرند با حمایت و برنامه ریزی غربی عربی به برجستهسازی اقدامات بیارزش روی آوردهاند. تمرکز این گروهها طی دو هفته اخیر روی چند نقطه بود آنان فرودگاه، رادیو - تلویزیون دولتی و کاخ ریاست جمهوری را نشانه رفتند، اما، این نشانه روی بیش از وقوع در میدان واقعی روی صفحات تلویزیون نقش بست. آنان که قادر به تصرف فرودگاه نبودند با اقدامات تروریستی جاده فرودگاه را هدف قرار دادند و دست آخر با دادن تلفات از اطراف آن پراکنده شدند. پروژه تصرف تلویزیون دولتی هم به جایی نرسید، اما، البته، آنان CNG سیار آن را منهدم کردند و نام آن را برای چند ساعتی تسخیر تلویزیون گذاشتند. به جای کاخ ریاست جمهوری هم بمبی را جلوی وزارت کشور منفجر کردند و در نهایت با دادن بیش از ۱۰۰ نفر تلفات به اطراف دمشق متواری شدند. پس از آن پروژه تبلیغاتی دیگری را کلید زدند و آن تهدید اتباع ایرانی، روسی و اکراینی در سوریه بود و حال آن که در طول ۱۲ ماه گذشته هیچ تبعهای از این سه کشور در جنگ با آنان حضور نداشتهاند. در واقع، برجسته نمایی اقدامات کوچک خود به تنهایی از شکست مفتضحانه گروههای تروریست و حامیان غربی عربی آنان حکایت میکند.
▬ از سوی دیگر، اگر قطعات پازل درگیریهای سوریه و اهداف شناخته شده کشورهای حامی تروریسم ضد سوری را کنار هم قرار دهیم، درمی یابیم که تنها دو نقطه اتفاق میان آنان وجود دارد یکی از این دو منزوی کردن ایران از طریق ایجاد درگیری سنی- شیعه و دیگری نجات رژیم صهیونیستی از شرایط سختی که طی ۲۱ سال گذشته و بخصوص طی دو سال گذشته با آن مواجه است. در واقع، در این صحنه امریکاییها امنیت رژیم غاصب اسرائیل را نقطه اصلی همکاری در طرح ضد سوری و پرداخت هزینه برای آن قرار داده و تضمین آن را نه فقط از عربستان و ترکیه که از گروههای تروریستی که همان گلادیاتورهای صحنهاند و خواب سیطره بر سوریه را میبینند دریافت کردهاند و از این رو، یکی از مسؤولان ارشد اخوان المسلمین سوریه با صراحت از موافقت این جریان با برقراری رابطه همه جانبه با رژیم غاصب سخن گفت. در این میان سعودیها از طرفهای درگیر خارجی و داخلی در سوریه برای قرار داشتن در جبههای ضدشیعی با محوریت ریاض تضمین گرفته است و صد البته، درباره این که کشورهایی نظیر ترکیه چنین تضمینهایی را به سعودی دادهاند، تردیدهایی وجود دارد. حتی، اگر در لفظ چنین تضمینی هم داده شده باشد در عمل درباره پایبندی ترکیه و... تردید جدی وجود دارد. نکته دیگر در این میان «هم پیمانی» چه حول محور حفظ رژیم غاصب صهیونیستی و چه حول محور ضدیت با شیعه در زمانی موضوعیت دارد که به تضعیف و اسقاط نظام کنونی سوریه بیانجامد، اما، وقتی این هم پیمانی راه به جایی نبرد، پرداخت هزینه از سوی این کشورها بیمعنی خواهد بود. بر این اساس از یک سو تکلیف ایران، و هم پیمانان آن در ناکام گذاشتن آن جبهه هم پیمان مشخص است و پرداخت هزینه در این رابطه انطباق کامل با منافع و امنیت ملی کشوری نظیر ایران داشته و کاملاً استراتژیک به حساب میآید و از سوی دیگر، از همین الآن میتوان شکست هم پیمانی غربی عربی حول محور اسقاط نظام سوریه را پیش بینی کرد مگر نه این است که طی دو دهه گذشته همواره جبهه مقاومت بر جبهه استکبار و ارتجاع پیروز شده است.
▬ دربار آل سعود در تبلیغات سنگین سیاسی که با ظاهری مذهبی و از طریق دهها شبکه تلویزیونی ارائه میشود، تلاش دارد تا اهل سنت را متقاعد کند که باید برای آزادسازی دو پایتخت تاریخی خود یعنی، بغداد (پایتخت عباسیان) و دمشق (پایتخت امویان) حول محور ریاض جمع شوند و البته، بعضی شبکههای مشکوک شیعه نما نظیر «الانوار» ، «الزهرا»، «فدک»، «سلام» و... هم در خدمت این طرح قرار داشته و مستندات شبکههای سعودی را فراهم مینمایند.
▬ این در حالی است که از یک سو بغداد و عباسیان ارتباطی با برادران اهل سنت ما نداشتهاند و حکومتهای جائر امویان، مروانیان و ثقفیان که با اصل اسلام و نه فقط تشیع به ستیز برخاسته و علمای برجسته همه مذاهب شیعی و سنی آن دوران را دوران تاریک میدانند، ربطی به اهل سنت ندارند و از اینها گذشته وهابیهایی که همین امروز هم اهل سنت سوریه را صوفی خوانده و آنان را مهدور الدم میدانند. چگونه میتوانند قبای مذاهب اربعه پوشیده و به جنگ شیعیان بیایند. آل سعود یک بار دیگر شکست میخورد، چرا که، گرم کردن نزاع بین مذاهب به نفع هیچ کشوری در منطقه نیست. قطعاً ترکیه که در خود ۳۲ میلیون علوی را جای داده و کویت که ۳۰ درصد جمعیت شیعه را دارا میباشد و یمن که حدود ۵۵ درصد شیعه دارد و... به جبهه سعودی مدد نخواهند رساند و این یعنی، این که مأموریت ویژه سعودیها از همین حالا باطل است.
▬ مردم سوریه در این میان به درستی میدانند که سعودی، امریکا و... دستاندرکار طرحی خطرناک برای امت اسلام و بخصوص سوریه میباشند و از این رو، به رغم آن که در معرض جنگی ۱۲ ماهه قرار گرفتهاند صفوف خود را در مقابل، تروریستها حفظ کردهاند و در واقع، بر یک جنگ جهانی غلبه نمودهاند.
مأخذ: کیهان
هو العلیم