ویکتور گینسبورگ؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ انگلیسی زبان مرسوم مورد استفاده در اینترنت و دنیای تجارت و کسب و کار است. آیا ما به زبان دیگری نیز نیاز داریم؟ این نوشتار از دید یک اقتصاددان به این سؤال جواب میدهد.
▬ «من انگلیسی صحبت نمیکنم. من به زبان کردی، ترکی و رومانیایی صحبت میکنم، اما، من به زبان بیگانگان صحبت نمیکنم».
▬ «زبان بیگانگان؟»
▬ «آری. انگلیسی، آلمانی، فرانسوی. تمام اینها بیگانه هستند».
▬ - یاسر کمال، نویسنده ترک تبار که گفتههایش توسط پل تروکس در سفرنامهاش با نام بازار راهآهن بزرگ نقل شده است.
▬ در سال ۲۰۰۵، لری سامرز، رییس وقت دانشگاه هاروارد، ادعا کرد که زنان به اندازه مردان در علوم عمومی و ریاضیات با استعداد نیستند و با این حرف باعث رنجش ۵۰ درصد ساکنین کره زمین شد. این بار او ادعای جدیدی کرده است: انگلیسی زبانهای جهان لازم نیست زبان جدیدی یاد بگیرند، زیرا، در آیندهای نزدیک باقی ساکنین زمین نیز انگلیسی صحبت خواهند کرد. این گفته او نیز باعث رنجش ۹۴ درصد ساکنین زمین شد. انگلیسی زبان مادری حدود ۴۰۰ میلیون نفر در دنیا است (که حدود ۶ درصد از ساکنین زمین را تشکیل میدهند) و همچنین، خیلیهای دیگر نیز در سطوح مختلف به این زبان صحبت میکنند.
▬ زبان، یک نمود ضروری از فرهنگ است (و فرهنگ، طبق نظریه سپیر- وورف، توسط زبان مادری شکل میگیرد). نمایشنامه ریچارد دوم شکسپیر را بخوانید تا متوجه شوید که چه بر سر توماس موبرای، که شاه ریچارد او را به ونیز تبعید کرده بود، آمد («آیا من سزاوار بلندمقامی شما هستم/ زبانی که من در این چهل سال فرا گرفتم/ زبان مادریم انگلیسی بود، و من باید آن را ترک گویم و بروم/ و حال زبان من دیگر به من تعلق ندارد/... مرگی که از سخن گفتن باز مانده است چگونه میتواند سخت بگوید/ چه چیز زبان مرا از نفس کشیدن در هوای زبان مادریم بازداشت؟»). نگاهی هم به کتاب «وطن من، زبان من است» بیندازید، گوگی وا تیونگو نیز اینچنین گفته است: «انتخاب زبان و استفاده از آن در مرکز تعریف انسان از خودش در رابطه با کل جهان هستی قرار دارد».
▬ نگاهی به تجربهای که سریلانکا از سر گذرانده است نیز میتواند جالب باشد، تعداد زیادی انسان جان خود را از دست دادند، تنها به خاطر اینکه یک گروه با زبانی متفاوت از دو زبان اصلی کشور، تصمیم گرفتند زبان خود را در کشور مسلط گردانند. عکس این مسأله نیز مشکلساز است، برای مثال، میتوان به تلاش مضحک اتحادیه اروپا برای دفاع از ۲۴ زبان موجود در این اتحادیه (که در ۲۸ عضو این اتحادیه صحبت میشود و شامل زبان کروات نیز است) اشاره نمود که بر اساس آن تمام اسناد رسمی این اتحادیه به تمام این زبانها ترجمه میشود. کاری نامعقول که عمل به آن بسیار هزینهبر است و اتحادیه اروپا به همین دلیل، سالانه بیش از ۴/۱ میلیارد دلار را صرف انجام امور ترجمه متون میکند. زمانی که شما در راهروهای ساختمانهای اتحادیه اروپا در بروکسل راه میروید متوجه میشوید که غیرانگلیسی زبانهایی که در این ساختمانها کار میکنند به سختی متوجه صحبتهای انگلیسی زبانها میشوند و زمانی که انگلیسی زبانها بحثهای سنگینی انجام میدهند و از لغات غیرمعمولتر استفاده میکنند، دیگر کسی نیست که بتواند به حرفهای آنها گوش دهد و متوجه منظور آنها بشود. آیا این آن چیزی است که پروفسور سامرز میپسندد؟
▬ در سطح جهانی، در روابط بینالمللی و تجارت، در بیشتر موارد، از زبان انگلیسی استفاده میشود. ژاکس ملیتز روابط زبانی بین تجار را در عرصه بینالملل به دو گونه تقسیم کرد و سعی کرد که اثرات آنها را بر زبان تبیین کند. ملیتز میگوید این، تنها زبان انگلیسی نیست که در دنیای تجارت استفاده میشود. یک نوع ارتباط، «ارتباط مدار باز» است که زبان مورد استفاده در این نوع کانال ارتباطی باید هم رسمی باشد، و هم اینکه تعداد زیادی از جمعیت دو کشور از آن استفاده کنند (حداقل ۲۰ درصد جمعیت از آن استفاده کنند). برای مثال، زبان اسپانیایی میتواند یک زبان برقراری «ارتباط مدار باز» بین بولیوی (که ۴۴ درصد جمعیتش اسپانیایی صحبت میکنند) و مکزیک (که ۸۸ درصد جمعیتش اسپانیایی صحبت میکنند) باشد. کانال ارتباطی دیگر با نام «ارتباط مستقیم» شناخته میشود. این نوع کانال ارتباطی در مورد ارتباط معمول بین دو کشوری که حداقل ۴ درصد جمعیتشان به یک زبان صحبت میکنند، استفاده میشود. خلاصه کلام ملیتز این است که باید بین دو کانال ارتباطی که روی تجارت تأثیرگذار هستند، تفاوت قائل شد: یکی ارتباط مدار باز، که متکی به ترجمه است (و این ترجمه مادامی که در دو کشور انسانهایی هستند که زبان کشور دیگر را بلدند ادامه پیدا میکند) و دیگری ارتباط مستقیم (که به تجار و بازرگانان این اجازه را میدهد که به صورت مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند). ملیتز متوجه شد که «ارتباط مستقیم» بیشتر از «ارتباط مدار باز» بر تجارت اثر مثبت بر جای میگذارد: اگر احتمال هم زبانی دو طرف تجارت از دو کشور مختلف ۱۰ درصد افزایش یابد، معاملات تجاری آنها نیز ۱۰ درصد افزایش مییابد، اما، استفاده از کانال ارتباطی مدار باز در اروپا کمتر مثمر ثمر واقع میشود. جالب اینجاست که ملیتز همچنین، نشان داده است که زبان انگلیسی به عنوان یک زبان «ارتباط مدار باز» دیگر به اندازه دیگر زبانهای اروپایی در برقراری روابط تجاری موثر نیست و همچون گذشته باعث پیشرفت اقتصادی اروپا نمیشود.
▬ مشکل میتوان گفت که دانستن چه تعداد زبان برای یک فرد نیاز است. در واقع، یک راهحل واحد برای این مسأله وجود ندارد. روشن است که صدای ناقوس جهانیسازی به گوش خیلی از ما نیز خورده است. آیا ما با رفتن به سمت یک زبان واحد جهانی، بیشتر به سمت جهانیسازی پیش میرویم؟
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم