☼ اَلسَّلام عَلی الحُسَینِ ... و یا لیتَنا کنْا معَکم فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً
برداشت از جی. برادفورد دِلانگ؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اگر فکر کنید که امروزه، اقتصاد جهان از نظر دور تجاری در شرایط بسیار بدی قرار دارد، این موضوع فقط زاویهای برای بررسی جهان است.
▬ از نظر نرخ امید به زندگی جهانی، سلامت تمام جهان، سطح کلی تکنولوژی، چشماندازهای رشد در اقتصادیهای نوظهور و توزیع درآمد جهانی، امور نسبتاً مثبت به نظر میرسند؛ در حالی که در سایر ابعاد- مانند گرمایش زمین یا نابرابری درآمد داخلی و اثراتش روی حاکمیت اجتماعی کشور- امور بد به نظر میرسند. حتی، از نظر سیکل تجاری، شرایط گذشته نسبت به شرایط حال حاضر بسیار بدتر بوده است. به رکود بزرگ و بازگشت نشانههای ناتوانی ِاقتصادهای بازار توجه کنید. این اقتصادها پس از مدتی، وضعیت نابسامان خود را که ناشی از فشارِ بیکاری در طولانی مدت بود، بهبود بخشیدند. این در حالی است که ما امروز در آن نقطه نیستیم، در عین حال، شرایط رکود بزرگ بیشباهت با شرایط ما نیست، چرا که، به طور فزایندهای محتمل است که بیکاری طولانی مدت به مانعی مشابه برای بهبود وضعیت اقتصاد ما تا دو سال آینده تبدیل شود.
▬ رکود بزرگ، در زمان حضیض خود در زمستان ۱۹۳۳ شکلی از جنون اجتماعی بود. کارگران به دلیل اینکه کارخانهها، آنها را به خدمت نمیگرفتند، بیکار بودند؛ کارخانهها نیز به دلیل این که هیچ بازاری را برای فروش محصولات خود نمیدیدند، کارگران را استخدام نمیکردند؛ و چون کارگران درآمدی نداشتند تا خرج کنند، هیچ بازاری برای فروش محصولات وجود نداشت. در آن زمان، بیکاری زیاد به بیکاری طولانی مدت تبدیل شده بود که دو پیامد داشت. نخست، فشارِ ناشی از تغییرات اقتصادی نابرابری را باعث شد. چرا که، ارزش پول مصرفکنندهها سریعتر از دستمزدها افت کرد و رفاه کسانی که شاغل باقی ماندند در جریان رکود بزرگ حفظ شد، اما، کسانی که در این دوره بیکار شدند و بیکار باقی ماندند، به طور طاقتفرسایی بیشتر رنج کشیدند.
▬ دوم، اینکه برقراری دوباره این بیکاری، حتی، در یک اقتصاد بازار که به آرامی فعالیت میکند، بسیار سخت خواهد بود. با این همه، چند کارفرما ورود کارگران تازهنفس به نیروی کار را نسبت به افرادی که سالها بیکار بودهاند، ترجیح نمیدهند؟ واقعیت این است که اقتصاد به تازگی متحملِ دورهای از بیکاری تودهای شده است به گونهای که دستیابی دوباره به سطوح رشد اقتصادی و اشتغال پیشین دشوار شده است.
▬ نرخهای مبادلهای بیارزش شده، کسری بودجههای متوسط دولتی و گذر زمان، ظاهراً، همگی این موارد به طور یکسانی نوشداروهای بیهوده هستند. بازارهای کار به شدت تمرکزیافته مانند بازار کار استرالیا، به همان بیکفایتی بازارهای تمرکززدایی شده مانند بازار ایالات متحده امریکا با بیکاری طولانی مدت مقابله کردند. راهحلهای فاشیستی همگی به طور یکسان- همانند ایتالیا- ناموفق بودند، مگر اینکه با تولید دوباره تسلیحات - مانند آلمان- همراه میشدند.
▬ در نهایت، در ایالات متحده، نزدیک به جنگ جهانی دوم و افزایش تقاضای محصولات نظامی بود که منجر به این شد که کارفرمایان بخش خصوصی بیکاران را با دستمزد مورد قبول آنها استخدام کنند، اما، حتی، امروزه، اقتصاددانان نمیتوانند توضیح روشنی برای اینکه چرا بخش خصوصی نتوانست راههایی برای استخدام بیکاران فراهم کند، ارائه دهند. بیکارانی که نزدیک یک دهه، از زمستان ۱۹۳۳ تا انتقال کامل جنگ [به ایالات متحده] بیکار بودند. به رغم وجود ساختارهای بازار کار و مؤسسات ملی متفاوت، دامنه بیکاری پایدار نشان میدهد که تئوریهایی که با دقت به شکستی کلیدی اشاره میکنند، باید با شک و تردید، تعبیر و تفسیر شوند.
▬ در دوره رکود بزرگ، در ابتدا، افرادی که در طولانی مدت بیکار شده بودند با اشتیاق و پرتلاش منابع جایگزین کار را جست و جو کردند، اما، پس از گذشت شش ماه آنها دلسرد و پریشان شدند. پس از ۱۲ ماه تداوم بیکاری، کارگران بیکار عادی به طور نامنظم و بدون امید هنوز دنبال کار میگشتند. پس از دو سال بیکاری، این کارگران امید خود را از دست داده و بازار کار را ترک کرده بودند.
▬ این موضوع، الگوی بیکاری طولانی مدت در رکود بزرگ بود. همچنین، الگوی بیکاری طولانی مدت در اروپای غربی در پایان دهه ۱۹۸۰ بود و طی یک یا دو سال آینده به الگوی دوبارهای برای بیکاری طولانی مدت در منطقه آتلانتیک شمالی تبدیل خواهد شد.
▬ به مدت چهار سال، استدلال میکردم که مشکلات مربوط به سیکل تجاری ما، سیاستهای مالی و پولی انبساطی پرتکاپوتری ایجاب میکند و زمانی که چنین سیاستهایی مورد قبول واقع شوند، بزرگترین مشکلات ما به سرعت حل خواهند شد. این ایده همچنان درست است، اما، طی دو سال آینده، به دلیل احتمال وقفهای ناگهانی و غیرمنتظره در روندهای جاری، از صحت کمتری برخوردار خواهد بود.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم