برداشت از tahoor؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ به اعتقاد بسیاری، ریشههای مهمترین تحولات در الهیات امروزی کلیسای کاتولیک روم در دورهای است که بلافاصله پیش از شورای دوم واتیکان (۱۹۶۲-۱۹۶۵) واقع است. دور از انصاف است که کلمات «چندان اتفاقی نیفتاد» را علیه تاریخ الهیات کلیسای کاتولیک روم طی قرن هیجدهم و نوزدهم به کار بریم. با این حال، شرایطی که کلیسای کاتولیک روم در اروپا در این دوره با آن مواجه شد، برای تأملات الهیاتی بخصوص مناسب نبود. در شمال اروپا که بیشتر پروتستان بود، کلیسا معمولاً، خود را در حالت دفاعی میدید. به گونهای که الهیات جدلی بیشترین اهمیت را داشت نه الهیات سازنده. حتی، در قرن نوزدهم نیز قضیه از همین قرار بود و این همان زمانی بود که بیسمارک جنگ فرهنگی خود علیه کلیسای کاتولیک روم در آلمان را آغاز کرد. با این حال، نیروهای سکولار نیز اهمیت بسیاری داشتند. انقلاب فرانسه و پیامدهای آن مانعی نیرومند بر سر راه کلیسا قرار داد و بار دیگر آن را در موضع دفاعی قرار داد. با این حال، فقدان خلاقیت، دلایل الهیاتی نیز داشت. آیین کاتولیک روم عمیقاً تحت تأثیر اندیشههای بوسوئه بویژه تأکید او بر یکپارچگی سنت کاتولیک بود. الهیات اغلب بر حسب تکرار مؤمنانه میراث گذشته فهم میشد و این روندی بود که شورای اول واتیکان (۱۸۶۹-۱۸۷۰)آن را ترغیب کرده بود. یکی از این تحولات که در این زمینه بخصوص دارای اهمیت است، تصمیم پاپ لئوی سیزدهم برای اعطای موقعیتی ممتاز به آثار توماس آکویناس بود که در عمل (اگر نگوییم به عمد) توماس آکویناس را در موضوعات الهیاتی به مثابه معیار تثبیت کرد.
░▒▓ گرایش به سوی احیای الهیات
▬ با این حال، در قرن نوزدهم میتوان مقدمات آشکار گرایش به سوی احیای الهیات را ملاحظه کرد. آیین کاتولیک روم در آلمان عمیقاً با ظهور ایدهآلیسم جنبش رمانتیک تماس داشت که موجب توجه به بسیاری از جنبههای ایمان و عمل کاتولیکی، از جمله جنبههای تجربی آن، شد. این توجه جدید به تجربه را میتوان در ظهور مکتب کاتولیکی توبینگن در دهه ۱۸۳۰ ملاحظه کرد و این به هنگامی بود که نویسندگانی مانند یوهان سباستین فون دری (۱۷۷۷-۱۸۵۳) و یوهان ادام مولر (۱۷۹۶-۱۸۳۸) به تدریج بر اندیشه سنت به مثابه صدای زنده کلیسا تأکید کردند. جان هنری نیومن (۱۸۰۱ـ۱۸۹۰)، که در ابتدا انگلیکن بود، به الهیات کلیسای کاتولیک در اواخر قرن نوزدهم اعتماد و شم الهیاتی بخشید؛ گرچه نفوذ او مسلماً در قرن بیستم بیش از عصر خودش بود. شاید مهمترین سهم او در تحولات الهیات کاتولیک روم مربوط به حوزههای تحول اعتقادی و نقش غیرروحانیون در کلیسا است.
░▒▓ نشانههای تجدید حیات در الهیات کلیسای کاتولیک
▬ نشانههای از تجدید حیاتی بزرگ در الهیات کلیسای کاتولیک را میتوان در دوره پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵) دید. یکی از مهمترین محورهای اساسی، عبارت است از احیای میراث آبایی و قرون وسطایی آیین کاتولیک روم، که در آثار آنری دو لوباک و ایو کونگار مشاهده میشود. در شورای دوم واتیکان، بحث از ماهیت و نقش کلیسا و آیینهای مقدس و نیز ایجاد محیطی مطمئنتر برای فعالیت الهیدانان کاتولیک بسیار مورد توجه قرار گرفت. آثار هانس کونگ و پیت شوننبرگ و ادوارد شیلبکس حاکی از شور و هیجان تازهای در الهیات کاتولیک از هنگام برگزاری این شوراست.
░▒▓ الهیدانان برجسته قرن بیستم در کلیسای کاتولیک روم
▬ اجماع بر این است که دو الهیدان بسیار برجستهای که در قرن بیستم در کلیسای کاتولیک روم پا به عرصه گذاردند، یکی هانس ارس فون بالتازار (۱۹۰۵-۱۹۸۸) و دیگری کارل رانر (۱۹۰۴-۱۹۸۴) بودند. عنوان اثر عمده بالتازار که در سالهای ۱۹۶۱تا ۱۹۶۹ منتشر شد، Herrlichkeit( شکوه خداوند) است. این کتاب، اندیشه مسیحیت به عنوان پاسخی به مکاشفه شخصی خداوند را مطرح میکند و تأکید خاصی بر مفهوم ایمان به مثابه پاسخی به مشاهده زیبایی خداوند دارد.
░▒▓ دستاوردهای کارل رانر در عرصه الهیات
▬ یکی از تحسینبرانگیزترین دستاوردهای کارل رانر، احیای مقاله نویسی به عنوان ابزاری برای سازندگی در عرصه الهیات است. مهمترین منبع در تفکر رانر کتابی بزرگ در باب الهیات جزمی نیست، بلکه مجموعه مقالاتی نسبتاً پراکنده و فاقد انسجام است که در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۸۴ منتشر شد و در زبان انگلیسی به جستارهایی در زمینه الهیات معروف است. مقالات یاد شده به زبان اصلی آلمانی در شانزده مجلد و نسخه انگلیسی آنها، که هم اکنون، ناتمام است، در بیست مجلد فراهم آمده است، شیوهای را عرضه میکنند که در آن رویکرد نسبتاً غیر نظاممند در الهیات در عین حال، میتواند موجب پدید آمدن برنامه منسجم الهیاتی شود. شاید مهمترین جنبه برنامه الهیاتی رانر «روش استعلایی» باشد که وی آن را واکنش مسیحیت به فقدان دنیوی تعالی خدا میداند. در شرایطی که نسلهای متقدمتر میکوشیدند تا با این مانع در ضمن استراتژیهای سازشکارانه لیبرالی یا مدرنیستی مواجه شوند، رانر معتقد بود که بازیافت احساس تعالی تنها در ضمن تصاحب دوباره منابع کلاسیک الهیات مسیحی، بویژه آگوستین و توماس آکویناس، امکانپذیر است. رویکرد خاص رانر مستلزم آمیختن تومیسم با جنبههای اصلی ایدهآلیسم و اگزیستانسیالیسم آلمان است.
░▒▓ کتاب کاتشیسم کلیسای کاتولیک
▬ در سال ۱۹۹۴ سندی منتشر شد که اهمیت بسیاری داشت. کتاب کاتشیسم کلیسای کاتولیک فشرده روشنی از بعضی از موضوعات اساسی در تفکر مدرن کلیسای کاتولیک روم عرضه میکند که در پرتو شورای دوم واتیکان روزآمد گشته است. این کتاب فشرده سهلالوصولی از تفکر معاصر در کلیسای کاتولیک روم را ارائه میدهد و ما در این کتاب به مناسبت، نقل قولهایی از آن خواهیم داشت.
مآخذ:...
هو العلیم