با توجه به آثار نیچه، او را باید دشمن درجه یک انسانیت دانست و فلسفه او جز برای لمپنیسم مدرن کارکردی ندارد.حتی به سختی می توان آثار و زبان او را فلسفی تلقی کرد. ستایش نیچه از خشونت مستقیم است و با محرومان سر ستیز دارد. او منکر انسان در معنی یک وجود اندیشنده است. نیچه در ایران محبوب است چون ما ایرانیان ... هستیم. چگونه ممکن است او را اینگونه تفسیر کرد.آیا سرخوردگی ما ایراتیان او را که ،تندترین لفاظیها علیه عقل و خرد و آزادی ارائه داده ، توجیه میکند؟