تامس هابز در «لویاتان»؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
[قبلاً، در این وبگاه، فهرست چهاردهگانه هابز از قوانین طبیعی را آوردیم و اکنون جمعبندی نهایی او:]
▬ اینها قوانین طبیعت بودند که صلح را به سان وسیلهای برای حفظ آدمیان در جماعات بشری، مقرر میدارند و فقط به آیین اجتماع مدنی مربوطند. برخی کارها هست که موجب نابودی افراد خاص و معین میشود، مانند مستی و همه گونههای بی اعتدالی که میتوان آنها را همچنین، در زمره چیزهایی به شمار آورد که قانون طبیعت ممنوع کرده است؛ ولی، ذکرشان ضرورتی ندارد و به موضوع بحث ما زیاد مربوط نیست.
▬ و هرچند ممکن است بیان قوانین طبیعت [در شکل ساده و خلاصه ذیل] قیاسی دور از دقت و قاطعیت باشد، لیکن چون قوانین طبیعت قوانینی هستند که همه مردم باید بدان توجه داشته باشند، یعنی، مردمی که قسمت اعظمشان بیش از آن گرفتار غم معاش خویشند که بتوانند به قوانین طبیعت عنایت ورزند و بقیه افراد هم بیش از آن سهل انگارند که آن قوانین را درک کنند، به جهت آنکه هیچکس [در عدم رعایت قوانین طبیعت] عذر خواهی موجهی نداشته باشد، همه قوانین را میتوان در یک قانون خلاصه کرد به طوری که، حتی، برای کم شعورترین افراد هم قابل درک باشد و آن این است:
■□■□■□ ”روا مدار بر دیگران، آنچه را که بر خود روا نمیداری“.
▬ این قانون، به آدمی نشان میدهد که شناخت قوانین طبیعت، تنها کاری که باید بکند، آن است که هرگاه در سنجش اعمال دیگران با اعمال خود، اعمال دیگران بسیار سنگین به نظر آید، خود را به جای آنها قرار دهد و از دیدگاه ایشان اعمال خویش را بنگرد؛ آنگاه، ملاحظه خواهد کرد که شهوات و خودپرستی او از شهوات و خودپرستی دیگران کمتر نیست، و آن زمان هیچیک از این قوانین طبیعت به نظر وی معقول نخواهد بود. ...
▬ آدمیان را عادت بر این است که فرمانهای عقل را به نام قانون بخوانند، ولی، این درست نیست: زیرا، آنها فقط نتیجهگیریها و قضایایی هستند که به آنچه مایهی صیانت و دفاع از نفس است، مربوط میشوند.
مآخذ:...
هو العلیم