فیلوجامعه‌شناسی

هیأت‌های محلی، به مثابه‌ی بازوی اجرایی شوراهای مرکزی

فرستادن به ایمیل چاپ

سعید نجیبا؛ ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ از لحاظ تاریخی، اولین نهاد اجتماعی که تشکیل شد خانواده بوده‌است. خانواده‌ها تا حد زیادی در اداره امور داخلی خود آزاد بوده‌اند و می‌‌توانستند به هر شکلی که بخواهند امور خود را در چهار دیواری منزل یا منطقه‌ای که مربوط به خود می‌دانستند تحت نظم و قاعده در آورند. سران خانواده نحوه روابط افراد خانواده را با یکدیگر معین و طبق میل و سلیقه خود در پرورش کودکان اقدام می‌نمودند. اثرات این استقلال و خودمختاری با تمام تحولاتی که در جامعه‌ی بشری روی داده، هنوز هم در خانواده‌ها دیده می‌شود و تا آن‌جا که مربوط به مسائل معنوی و در محیط خانه انجام می‌گیرد، موانع زیادی در راه تمایلات و خواسته‌های افراد خانواده وجود ندارد. مدیر و مدیره‌ی خانواده که پدر و مادر بوده‌‌اند با یک نوع خاص تقسیم کار بر محیط کوچک خانواده حکومت می‌کردند و هنوز هم می‌‌کنند به تدریج خانواده‌ها بزرگ‌تر شده و تشکیل طایفه را دادند. برای امور طایفه سران طوایف و ریش سفیدان اتخاذ تصمیم می‌نمودند. افراد طایفه در اداره‌ی امور مربوط به طایفه آزادی مطلق داشته و اجازه نمی‌دادند که فرد یا افرادی از خارج در کار آن‌ها دخالت نمایند، زیرا، این عمل یک نوع توهین محسوب می‌شد.
▬ از اجتماع طوایف مختلف، کلان‌ها ایجاد گردید که به وسیله کلانترها اداره می‌شدند. برای اداره امور این اجتماع که از اجتماعات قبلی بزرگ‌تر بود اشخاص بیشتری دخالت می‌کردند و برای این‌که انتخاب رؤسای کلان تولید عدم رضایت و مناقشه نکند، بعضی اوقات ریش سفیدان در انتخاب آن‌ها نظر می‌دادند، ولی، استقلال محلی و اداری کلان‌ها دست نخورده باقی می‌ماند و کلیه مناقشاتی که از لحاظ مسائل خصوصی و اجتماعی بین افراد ایجاد می‌شد در داخل این اجتماع و به وسیله‌ی معتمدان و ریش‌سفیدان حل می‌گردید. کلان‌ها بر طبق عرف و عادت مقررات مورد لزوم را وضع و بر اجرای آن نظارت می‌نمودند و در صورت بروز اختلاف نظر برای رفع اختلاف قضاوت و داوری می‌کردند.
▬ بشر از زندگی انفرادی به زندگی خانوادگی، سپس، به زندگی روستایی و شهری، ولایتی و ایالتی و بالاخره به زندگی در واحد ارضی بزرگی که کشور نام دارد گرایش یافت. به تدریج اجتماعات بزرگ‌تر، و سرزمین‌ها وسیع‌تر گردید. فرمانروایان مقتدری پیدا شدند که توانستند با محدود کردن یا از بین بردن استقلال و خودمختاری‌های کوچک محلی حکومت متمرکز ایجاد و اتخاذ تمام تصمیمات را به خود منحصر کنند. پیدایش حکومت‌های مرکزی قول برای ایجاد وحدت ملی بین مردمی که دارای آداب و رسوم تاریخی مشترکی بودند یک ضرورت تاریخی بود و در موقع خود فوایدی در برداشت، ولی، پیدایش این قبیل حکومت‌ها موجب انحطاط و زوال تدریجی استقلال محلی گردید. قرن‌ها قبل از این‌که سازمان سیاسی و حکومتی جماعات به این درجه از تکامل برسد به طوری که اشاره گردید حکومت‌ها در سطح واحدهای کوچک ارضی وجود داشته‌اند. این حکومت‌های کوچک محلی در شرق و مخصوصاً شرق میانه‌ دارای سوابق تاریخی ممتدی بوده‌‌اند. تحول تدریجی این حکومت‌های محلی کوچک بوده است که بعداً برای اولین بار در تاریخ موجد پیدایش امپراتوری‌های بزرگی در این منطقه از جهان گردید. در اروپا نیز سابقه هیأت‌های محلی به مراتب قدیمی‌تر و ریشه‌دارتر از سابقه‌ی حکومت‌های ملی است. در عده‌ی قابل توجهی از کشورهای اروپایی وحدت ملی و پیدایش حکومت مرکزی یک پدیده‌ی کاملاً جدید اجتماعی است که در قرون اخیر حادث شده است. در یونان، قبل از این‌که وحدت ملی تأمین شود، محل‌های کوچکی وجود داشتند که برای حفظ استقلال خود سال‌ها با هم جنگ و جدال می‌کردند و قرن‌ها توانستند مانع پیدایش وحدت ملی شوند. شهرهای دوران قرون وسطای اروپا پس از رشد و نمو کافی در مدت چند قرن توانسته‌اند دوره‌ی فئودالیسم را پشت سر گذاشته و وحدت ملی را تأمین نمایند. «استقلالی که شهرها در قرون وسطی به دست آورده بودند، به منظور تأمین هدف عمومی کشور که وحدت ملی بود از آن‌ها گرفته شد» آثار سیستم حکومت محلی قدیم هنوز هم به خوبی در واحدهای مختلف ارضی امریکا دیده می‌شود. تحول تدریجی حکومت محلی به حکومت ایالتی و، سپس، به حکومت مرکزی را در نحوه‌ی ایجاد حکومت فدرال ایالات متحده به خوبی می‌‌توان ملاحظه نمود. در اواخر قرن پانزدهم، اولین دسته کوچک مهاجرین در این منطقه از جهان پیاده شدند و به تدریج دسته‌‌های دیگری به آن‌ها پیوسته یا در قسمتی از سرزمین وسیع و پهناور امریکا ساکن شدند. هر یک از این دسته‌های کوچک برای تنظیم روابط بین خود و طبق آداب و رسوم و طرز تفکر مذهبی و اجتماعی و سیاسی سازمان‌های محلی متناسب با احتیاجات خود تشکیل دادند. اساس و ریشه این حکومت‌های محلی به حدی قوی و عمیق است که پس از چند قرن که از تشکیل آن‌ها می‌گذرد، هنوز هم اثرات آن را در نقاط مختلف امریکا به خوبی می‌توان ملاحظه نمود. این حکومت‌های محلی که براساس طرز تفکر مردمی که آن را ایجاد کرده بودند تشکیل شده بود، تا امروز با وجود تمام تحولات و تغییراتی که از نظر مرکزیت در سیستم حکومتی امریکا ایجاد شده به صورت یک حکومت فوق‌العاده باقی مانده است. نه تنها قوانین ایالتی و فدرال نتوانسته‌اند احساس قدرت سازمان‌های محلی را متزلزل کنند، بلکه حکومت‌های فدرال و ایالتی، حتی، با توسل به زور برای اجرای قوانین هم هنوز موفق نشده‌اند به اساس طرز تفکر جامعه امریکایی که کاملاً محدود و محلی است و ریشه چند صد ساله دارد خلل وارد کنند. در قسمت قابل توجهی از امریکا این حکومت‌های کوچک محلی بودند که به تدریج موجب پیدایش واحدهای بزرگ‌تر شدند تا در محدوده‌ی بزرگ‌تری، بهتر بتوانند منافع سیاسی اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کنند. دنباله‌ی همین تحولات بود که در زمان جنگ‌های استقلال ابتدا از اجتماع ۱۳ کشور مستقل قبلی کنفدراسیون ایالات متحده تشکیل گردید و در سال ۱۷۸۷ کشور امریکا به صورت سیستم فدرال در آمده و امروز دارای اجزای مرکبه‌ای با ۵۲ کشور جزء (ایالت) است.
▬ به طوری که در نحوه‌ی پیدایش حکومت ایالات متحده دیده می‌شود، اساس و ریشه این کشور سازمان‌های محلی بوده‌اند، و پیدایش هیأت‌های محلی همان طور که در طول تاریخ همیشه مقدم بر تشکیل حکومت‌های محلی بوده‌‌اند، در این مورد هم به همان ترتیب عمل شده است. آثار و بقایای سیستم حکومت محلی قدیم در سیستم جدید را، حتی، در سلسله مراتب اداری نیز می‌توان دید. در تاریخ انگلستان، شریف در مدت متجاوز از یک هزار سال تحت سیستم‌های مختلف فئودال و رژیم سلطنتی مطلقه و رژیم دموکراسی به عنوان یک مأمور مهم محلی باقی ماند؛ شریف که امروز به عنوان مأمور اجرا در بعضی از دادگاه کانتی‌های امریکا خدمت می‌کند، همان مأموری است که در قرن نهم در شابرهای انگلستان خدمت می‌کرد. کرونر که وظیفه اساسی او در کشورهای انگلوساکسون بررسی درباره مرگ‌های غیر عادی و مشکوک بوده است در فرانسه قدیم مأمور بیوتات سلطنتی و محافظ املاک شخصی پادشاه بود. کرونر در عین حال، یک مأمور کانتی یا شهرداری محسوب می‌شد. در بسیاری از ایالات متحده امروز جای کرونر را مأمور بهداشت گرفته است. اسامی بسیاری از واحدهای ارضی اروپا نیز دارای ریشه‌های قدیمی محلی می‌باشد. مثل کانتی که از لغت لاتین کومی تاتوس (هیأتی از اجتماع) و شهر که از سیته‌تاون که از نونیک (حفاظت کردن) و شهرداری که از مونیسیپا (در روم قدیم شهرهای آزاد) مشتق شده‌‌اند.
▬ در بسیاری از کشورهای در حال توسعه هنوز هم سازمان‌های محلی که متنفذین محلی بر آن‌ها حکومت می‌کنند دیده می‌شود و به همین جهت این کشورها تاکنون، موفق نشده‌اند یک حکومت ملی به معنای واقعی تشکیل دهند. قسمتی از کشمکش‌هایی که در سال‌های اخیر در کشور کنگو دیده می‌شود از مظاهر برجسته وجود نفوذهای محلی است.
▬ در کشور ما، تا قبل از مشروطیت و، حتی، سال‌ها پس از مشروطیت حکومت متمرکز قوی که بتواند نفوذ خود را به سراسر کشور گسترش بدهد، وجود نداشت و در قسمت قابل توجهی از کشور رؤسای عشایر و سایر قدرت‌های محلی بدون توجه به سیاست و تمایلات حکومت مرکزی به هر نحو که صلاح می‌دانستند، امور داخلی سرزمین تحت نفوذ خود را اداره می‌کردند. والی و فرمانفرما که از طرف شخص پادشاه از بین اشراف و شاهزادگان و متنفذین انتخاب و به ایالات فرستاده می‌شدند در مقابل، وجوهی که به پادشاه پرداخت می‌کردند، اختیار اداره ایالات را به دست می‌گرفتند. والی با انتصاب مأمورینی به نام حاکم و نایب‌الحکومه که مستقیماً تحت نظر او انجام وظیفه می‌کردند و مستقیماً از او دستور می‌گرفتند، به دلخواه خود امور ایالت را اداره می‌کرد.
▬ تقسیمات ارضی که در قانون اساسی ایران، به نام ایالات و ولایات و بلوک پیش‌بینی شده و، حتی، انواع مأمورین محلی که در این سطح‌ها انجام وظیفه می‌کردند، کم و بیش شبیه همان وضعی است که قبل از مشروطیت وجود داشته است.
▬ به طوری که فوقاً دیده شد، در طول تاریخ بر اثر ضرورت زندگی سیاسی و اجتماعی وضعی پیش آمد که کم‌کم استقلال محلی که تا حد زیادی در دست خان‌ها و فئودال‌ها یا متنفذین بود از بین رفت و حکومت در پایتخت مملکت متمرکز گردید و اساس طرز تفکر بر این فرضیه قرار گرفت که چون حکومت متمرکز نظر خاصی نسبت به محل مخصوصی ندارد و تمام واحدهای ارضی و مردم را به یک چشم می‌نگرد، بهتر می‌تواند حافظ منافع مردم در محل‌های مختلف باشد. با این استدلال، با ایجاد حکومت مرکزی قوی استقلال محلی از بین رفت و رتق و فتق تمام کارها به عهده‌ی حکومت مرکزی واگذار گردید. ولی، این استدلال طرفداران حکومت مرکزی در برابر چند قرن تجربه که درباره صحت و اصالت حکومت‌های محلی وجود دارد توان مقاومت نداشت، مخصوصاً در کشورهای وسیع و پهناور یا در نقاطی که حکومت‌های آن‌ها دارای سازمان اداری مجهز نبودند مأمورین آن‌ها نمی‌توانستند خاصه در سرزمین‌های دور جواب احتیاجات و خواسته‌های محلی را بدهند، تدریجاً بر اثر تراکم کارهای سراسر کشور برای هر کار کوچک محلی حکومت مرکزی را مقصر بشناسند و او را مسؤول عدم انجام خواسته‌های خود بدانند و به سازمان‌های حکومت مرکزی با نظر بغض و کینه بنگرند و به جای آن‌که کارها و برنامه‌های حکومت را تأیید و تقویت نمایند نسبت به بی‌اعتنایی و ابراز مخالفت کنند. پیدایش این روحیه موجد انقلابات متعدد مخصوصاً در کشورهایی که تمرکز در آن‌ها شدیدتر بود گردید که نظایر این جنبش‌ها را در قرون اخیر در کشورهای فرانسه و روسیه می‌توان دید و حال آن‌که این انقلابات در کشورهایی مانند انگلستان که سازمان‌های محلی متعددی در آن‌ها وجود داشت بسیار کمتر بود؛ زیرا، این کشورها با دادن اختیارات محلی در سطح محل، نه به تمام مردم، بلکه فقط به کسانی که به سبب داشتن مال و ثروت و القاب حق اظهار نظر نسبت به امور محل را پیدا نمودند تا حدی خود را از تحمل بار امور محل سبک نموده و در سطح محل مسؤولیتی در مقابل، مردم قرار دادند. نتیجه پیدایش وضع جدید این شد که دولت‌های متمرکز قوی مجدداً به این فکر افتادند که با تفویض اختیار به مردم در سطح محل یا تفویض اختیار به مأمورین در سطح‌های مختلف ارضی مردم را در کار حکومتی شریک و نسبت به محل سکونت خود علاقه‌مند نمایند به همین جهت از اوایل قرن نوزدهم کشورهای اروپایی شروع به تفویض اختیار در سطح محل و ایجاد هیأت‌های محلی نمودند. کار ایجاد و توسعه سازمان‌های محلی که ابتدا به کندی پیش می‌رفت در اوائل قرن حاضر با علاقه و جدیت خاصی تعقیب شد به طوریکه اکنون، حتی، کشورهای جدید الاستقلال به محض ایجاد حکومت ملی کوشش برای ایجاد هیأت‌های محلی و توسعه آنان می‌نمایند واکنون، به زحمت می‌توان کشوری در جهان یافت که به اهمیت وجود هیأت‌های محلی واقف نباشد.
▬ موضوع مهمی را که در این امر باید در نظر گرفت این است که سازمان‌های محلی که در ابتدای پیدایش جوامع بشری وجود داشتند و دارای استقلال و واقعیت بودند، بعداً که حکام محلی به نام خان و لرد و کنت و فئودال بر مردم حکوم و یک نوع حکومت محلی ایجاد کردند در واقع، هیأت‌های محلی به معنای واقعی نبودند. در سازمان‌های محلی اخیر اداره‌ی امور محل در سطح محل حل و فصل می‌گردد، اما، نه به وسیله مردم محل، بلکه به دست متنفذین محلی. امور مختلف محل بدون توجه زیاد، حتی، به روش حکومت مرکزی اداره می‌گردید بدون این‌که نظر و خواسته و میل مردم در نحو این اداره در نظر گرفته شود میل و خواسته متنفذ محل حاکم بود نه آن‌چه را که مردم مایل بودند. به این ترتیب، اختلاف مهمی در سازمان‌های محلی که سابقاً وجود دارد دیده می‌شود. در نقاطی که هیأت‌های محلی به معنای تقریباً، حقیقی وجود دارند، افراد محل تا حدود زیادی تصمیمات مرتبط با خود را می‌گیرند. در قبل از انقلاب اسلامی هیأت‌های محلی که غالباً در چهارچوب راهبری‌های روحانیت اقدام می‌کردند، نهادهای قدرتمندی با مشارکت بالا فراهم آوردند که از عوامل مهم بسیج سیاسی در جریان انقلاب اسلامی و اداره‌ی آن طی سالیان نخستین و در جریان جنگ بودند که بعدها رو به زوال گذاردند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.