برداشت از دکتر سعید زاهد زاهدانی
▬ از یک دیدگاه در بحث جنبشهای اجتماعی حدود ده نظریه را میتوان نظرات اصلی دانست که خود آنها به سه دسته تقسیم میشوند؛ مبنای این تقسیمبندی سهگانه، این است که یا جنبش را محصول عمل فردی، یا منسوب به ارتباطات یا حاصل رفتار جمعی بدانیم.
░▒▓░▒▓ ۱. نظریات روانشناختی
░▒▓ هانس تاک
▬ یک مسألهای در اجتماع پیدا میشود که «افرادی» نسبت به این مسأله حساس میشوند؛ این حساسیت اعتقادی به وجود میآورد و این اعتقادات اگر در ارتباط با نظام اجتماعی پاسخ داده نشوند، تبدیل به نوعی درخواست خواهند شد که اگر نظام اجتماعی این درخواست را پاسخ ندادند، تبدیل به تظاهرات و اجتماعات خواهد شد. این یک نظریه روانشناختی است که خود تاک نیز آن را روانشناسی میداند.
░▒▓░▒▓ ۲. نظریاتی که به ارتباطات اهمیت زیادی میدهند
▬ عدهای دیگر از اندیشمندان به ارتباطات اهمیت میدهند؛ مانند ایدههای جمعی، اخلاقیات جمعی، اعتقادات، ایدئولوژی، سازمانها و عناصر بسیجکننده که افراد را جمع مینمایند.
░▒▓ مایر زالدمن و جان مککارتی
▬ از جمله کسانی که نظریهشان اینچنین است مککارتی و زالدمن باشند. آنان معتقدند که سازمانها، عامل اساسی جنبشهای اجتماعی هستند. اعتراضات کارگری کارمندی یا اعتراضاتی که از طریق سازمانهای خصوصی مانند شرکتها و غیره به وجود میآیند، از عمل سازمان خود استفاده میکنند و با همان ابزار سازمانی عقاید خود را بیان میکنند.
▬ اینان تا حدی پیش میروند که یک تحلیل کاملاً ساختاری، اقتصادی از جنبشهای اجتماعی ارائه میدهند و بیان میدارند که جنبشهای اجتماعی به دنبال منافع خاصی هستند. جنبشهای اجتماعی به دلیل تأمین منافع خود اقدام مینمایند و در قالب به دست آوردن همان منفعت ایجاد جنبش مینمایند. مآلاً اگر منفعت آنها به دست آمد دیگر جنبش از بین میرود.
░▒▓ هربرت بلومر
▬ از جمله اندیشمندانی که در این دسته قرار دارند، بلومر است. او توجه زیادی به روانشناسی شرکتکنندگان در جنبشها میکند و به ابزار ارتباطی بسیار اهمیت میدهد.
او در بحث روانشناسی خود اینگونه میگوید: که عدهای باید انگیخته شوند و اعتقاد پیدا کنند تا حرکتی را انجام دهند. اینها از طریق گفتگو، رادیو، روزنامهها و… نیات خود را پخش میکنند و عدهای را جذب و حرکت را انجام میدهند.
▬ بلومر جنبشهای اجتماعی را به انواع مختلف دستهبندی میکند:
▬ جنبشهای اجتماعی ملیگرا
▬ جنبشهای اجتماعی اصلاحگرا
▬ جنبشهای مد
▬ جنبش اصلاح اخلاقی
░▒▓ چارلز تیلی
▬ از کسان دیگری که روی وسایل ارتباطی تأکید میکنند چارلز تیلی است که یکی از جامعهشناسان امریکایی در زمینه جنبشهای اجتماعی میباشد. یکی از زمینههای تخصصی او مسؤولیت چند مؤسسه، خصوصاً مؤسسهای در دانشگاه شیکاگو میباشد که یک مؤسسه تحقیقاتی است و به این اصل میتوان گفت ابزار بسیاری برای انجام مطالعات تحقیقاتی در دست داشته است.
▬ او با روشهای پوزیتیویستی تلاش میکند که جنبشهای اجتماعی را تحلیل کند؛ نظریه ایشان این است که منافع افراد را تحریک میکند و این منافع تبدیل به سازمان و بسیج میشود. وقتی به سازمان و بسیج جنبش میخواهد تبدیل شود عواملی مانند قدرت، امکانات اجتماعی، محدودیتهای اجتماعی دخالت میکنند و مقدار افرادی که بسیج میشوند را کم یا زیاد میکند. به هر صورت از طریق بسیج و سازمان است که نهایتاً جنبشهای اجتماعی شکل میگیرد و انجام میشود.
░▒▓ آلبرتو ملوچی
▬ یکی از دیگر اندیشمندان در عرصه جنبشهای اجتماعی «ملوچی» نام دارد او چون متأخر از دیگر اندیشمندان این رشته میباشد نظریات وی نیز به نوبه خود کاملتر میباشد. او میگوید نیازهای فردی و شناختی که از این نیازها به وجود میآید با شرایط محیطی ترکیب میشود که این سه به عنوان سه قطب جنبشهای اجتماعی تلقی میشوند و یک هویت جمعی به وجود میآید که این هویت جمعی در حقیقت، عامل ارتباطی میان افراد است.
░▒▓░▒▓ ۳. نظراتی که به زمینهی اجتماعی میپردازند
░▒▓ جیمز دیویس
▬ دیویس بر آن است که جنبش اجتماعی از روی کمبود به وجود نمیآیند، بلکه از روی احساس کمبود رخ میدهند. احساس کمبود وقتی پدید میآید که مردم انتظاراتشان افزایش یابد، اما، در عین حال، جامعه از پاسخ دادن به آن انتظارات ناتوان باشد یا سرباز زند و بدین طریق فاصلهای بین انتظارات مردم و امکانات آنها ایجاد میشود.
░▒▓ جان ویلسون
▬ یکی دیگر از اندیشمندان ویلسون است که او نیز جمعگرا میباشد و معتقد است که مجریان جنبش اجتماعی به وجود آورندگان یک ایدئولوی نیز میباشند. ایدئولوژی حرکت را توجیه میکند و اهداف را نشان میدهد؛ یعنی، به قول ویلسون همه چیز را ایدئولوژی نشان میدهد، ولی، علت اصلی را شرایط اجتماعی میداند.
░▒▓ نیل اسملسر
▬ از دیگر اندیشمندان اسملسر است که معتقد است تشنج ساختارهای اجتماعی التهابی را به وجود میآورد و این التهاب ساختاری است که جنبشهای اجتماعی را شکل میدهد. در کتاب رفتار جنگی آمده است که گاهی اوقات این التهابات ساختاری در ارزشها اتفاق میافتد و گاهی در هنجارها. در ارزشها که اتفاق میافتد، یعنی، ارزشها جوابگوی نیازهای مردم نیستند. و اگر در هنجارها اتفاق میافتد قوانین و مقررات و راهکارهای اجتماعی پاسخگو نیستند و مردم دست به آشوب میزنند.
░▒▓ آلن تورن
▬ تورن از دیگر کسانی است که اختلاف طبقاتی برای او مهم است، ولی، آن را در ساختار فرهنگ میآورد نه ساختار اقتصادی.
▬ به عنوان مثال، میگوید تضاد بین سنت و مدرنیسم. این تضاد به وجود میآید و زمینه را برای مخاصمهی این دو گروه فراهم میآورد؛ در این حال، گروه اقلیت به عنوان جنبش اجتماعی شناخته میشود.
▬ او انواع و اقسام جنبشهای اجتماعی را معرفی میکند. در حقیقت، میتوان گفت بحث تورن جنبشهای اجتماعی نیست. یعنی، نمیگوید که چگونه جنبش اجتماعی اتفاق میافتد؟ بلکه او بیشتر زمینهها را توضیح میدهد.
░▒▓ آلن اسکات
▬ اسکات در کتاب «ایدئولوژی و جنبشهای اجتماعی جدید» معتقد است که منافع گروهی و فردی عامل اصلی جنبشهای اجتماعی را تشکیل میدهند؛ آنها یک هویت طبقاتی به وجود میآورند و بر اساس این هویت طبقاتی جنبش اجتماعی اتفاق میافتد.
▬ اسکات سیر نظریات جنبشهای اجتماعی را بیان میکند؛ از منظر او جنبشهای اجتماعی در نیمه اول قرن بیستم و قبل از نوع «جنبشهای کارگری» هستند و دائم بر سر مسایل اقتصادی اتفاق میافتند. در این دوره به نوعی، شورشها و اعتراضات و مشکلاتی که در اروپا وجود دارد از همان سبقهی اقتصادی برخوردار است.
▬ به آن دلیل که در نیمه دوم قرن بیستم بهانههای اختلافات طبقاتی اقتصادی تقریباً، از بین میرود، جنبشهای اجتماعی به جنبشهای منفعتطلبانه تبدیل میشوند و منفعتهای خاصی را در بر میگیرند. مانند جنبش زنان جنبش مبارزه با سلاحهای هستهای، جنبش سبز و…. از طریق این منفعتهای خاص جنبشهای اجتماعی جدید شکل میگیرند.
▬ این جنبشهای اجتماعی جدید بر اساس نظریه اسکات طبق یک ایدئولوژی عمل مینمایند و این ایدئولوژی عامل اتحاد و انسجام آنها میشود.
مآخذ:...
هو العلیم