فیلوجامعه‌شناسی

مرور رنسانس: اومانیسم

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از کتابخانه مرجع انکارتا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓
▬ اومانیسم، جنبش فکری مسلط بر دوره‌ی رنسانس بود. در اومانیسم، انسان، در اصل، موجودی عقلانی تلقی می‌شود.
▬ رنسانس، بر منزلت و فضیلت فردی اصرار می‌ورزید، و این تلقی، در تمام سرزمین‌هایی که رنسانس بسط یافت، حضور داشت.
▬ اومانیسم، ریشه در زمینه‌های فرهنگی کلاسیسیم داشت، و به نظر می‌رسید این عنوان را از دوره‌های باستان گرفته است.
▬ دروس اومانیست‌ها، شامل دستور زبان، بلاغت، تاریخ، شعر و اخلاق بود. این موضوعات، همگی، تا جایی که امکان مطالعه‌ی آن‌ها در متون کلاسیک اصلی یونانی وجود داشت، خوانده می‌شدند.
▬ برنامه‌ی درسی اومانیست‌ها، مستقیماً در تقابل با آموزش و پرورش سنتی قرار داشت که از حکمت مَدرَسی متأثر بود.
▬ نظام تعلیم و تربیت مَدرَسی بر مطالعه‌ی منطق، فلسفه‌ی طبیعی (علم) و متافیزیک متمرکز بود.
▬ اغلب پژوهش‌گران، با تقابل دو نظام آموزشی اومانیستی و مَدرَسی مواجه بودند.
▬ با این حال، آن چه اغلب در دانشگاه‌ها موضوع بحث قرار می‌گرفت، مشاجرات و مجادلات صوری، و نه بحث بر سر محتوای عمیق آموزشی بود.

░▒▓
▬ نظام آموزشی مَدرَسی، دانشجویان را برای کار در حوزه‌هایی مانند پزشکی، قانون و الهیات تربیت می‌کرد.
▬ در مقابل، اومانیست‌ها معتقد بودند که این رشته‌های مَدرَسی، بیش از حد بر مشاغل خاص تأکید داشتند. آن‌ها مدعی بودند که این نظام آموزشی، به اندازه‌ی کافی مبتنی بر علوم عملی یا نیازهای جامعه نیست، بلکه به شدت بر تفکر انتزاعی اصرار می‌ورزد.
▬ اومانیست‌ها ابرام داشتند که افراد بایستی به طور کلی، آموزش ببینند، و تأکید نه بر فرهیختگی فکری، بلکه بر بسط عینی و اخلاقی آموزه‌ها قرار گیرد.
▬ اومانیست‌ها، بر مسؤولیت‌های عمومی شهروندان و رهبران اجتماعی تأکید اصرار می‌ورزیدند. ظن اومانیست‌ها بر این بود که فارغ‌التحصیلان مَدرَسی، از سهیم شدن در زندگی سیاسی جامعه، غفلت ورزیده‌اند. از منظر آنان، اصول خاص تفکر مَدرَسی، برای القاء محترم شمردن وظایف عمومی به جامعه ناتوان است.
▬ در سایه‌ی تمایزات این دو نظام فلسفی، اعتقاد راسخ اومانیست‌ها بود که جامعه، خواستار طرد شیوه‌های کهنه تفکر است.
▬ به عقیده‌ی اومانیست‌ها، این شیوه‌های تفکر، در تأملات انتزاعی گیر کرده بودند و به شدت بر آموزه‌های مسیحی مبتنی بودند.
▬ بسیاری از اومانیست‌ها از اهالی شهرهایی بودند که مستقیماً با کلیسا رابطه نداشتند.
▬ ساکنین شهرها قصد داشتند نسبت به نظام آموزشی اعتراض کنند که به شدت به روحانیون اختصاص یافته بود و صرف رفع نیازهای اقشار روحانی گشته بود.
▬ اومانیست‌ها، به هر نوع تغییر، فعالیت‌های ملموس زندگی شهری، و طرد سیستم‌های سخت و بسته تفکر انتزاعی عادت داشتند.

░▒▓
▬ در مجموع، اومانیسم، گویای فضای جدید رنسانس بود.
▬ سهم اساسی اومانیسم برای جهان مدرن نه علاقه‌اش به دوره‌ی باستان، بلکه انعطاف‌پذیری و قبول تمام شقوق مختلف زندگی است.
▬ اومانیسم رنسانس، پیچیده و همراه با وجوه یکپارچه‌کننده‌ای بود که بر اساس آن، انسان و جامعه می‌توانستند از طریق نوع جدیدی از نظام آموزشی مبتنی بر دوره کلاسیک، پیشرفت کنند.
▬ اومانیست‌ها، تنوع زیادی داشتند و این ایده‌ها را در حیطه‌ها و سطوح مختلفی به کار می‌گرفتند.
▬ برخی اومانیست‌ها اساساً به بلاغت و نثر لاتین علاقه داشتند، در حالی که دیگران، متون دوره‌ی باستان را برای تعیین معانی دقیق آن‌ها مورد تحلیل قرار می‌دادند.
▬ گروهی دیگر می‌کوشیدند بر پیشرفت کلی جامعه تأکید ورزند، و اومانیست‌ها مسیحی، تکنیک‌های پژوهشی متأثر از اومانیسم را در مطالعه‌ی اسناد و متون مسیحی، بالاخص انجیل به کار می‌گرفتند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.