فیلوجامعه‌شناسی

کارل مارکس: یک جامعه پر از انسان‌های واقعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از جرج مک‌کارتی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ مارکس با انکار تمایز جامعه و دولت، تمایز حقوق و نیازها، و تمایز تولید و مصرف، و پیشنهاد تفسیری عینی و عملی از حقوق و دولت، بستر گسترده‌تری را برای تحلیلش از عدالت اجتماعی در نظریه‌اش درباره‌ی سوسیالیسم و دموکراسی فراهم می‌آورد.
▬ او در نامه‌هایی که برای آرنولد روگه، در سپتامبر ۱۸۴۳ نوشت، بیان می‌دارد که «داشتن آزادی، برای تحقق اعتماد به نفس انسان، اولین مسأله است که دوباره در قلب‌های این انسان‌ها [ژرمن‌ها] به ظهور رسیده است. ... فقط این احساس است که از جهان یونانیان و همچنین، از مسیحیت محو شده بود، می‌تواند دوباره جامعه را به اجتماعی از موجودات انسانی بازگرداند که برای اهداف متعالی‌ترشان، برای یک دولت دموکراتیک متحد شده‌اند».
▬ مارکس از کار روشن‌فکرانه‌ی اولیه‌اش، دموکراسی را با قانون اساسی سیاسی آتنی مرتبط می‌سازد.
▬ او در گروندریسه، بالاخص، با ارجاع به دیدگاه ارسطویی در باب معنای عقلانی و سیاسی انسانیت، می‌گوید «انسان در معنایی کاملاً لفظی، مدنی بالطبع (zoon politikon) است، نه صرفاً حیوانی جمعی، بلکه حیوانی است که می‌تواند خودش را صرفاً در میانه‌ی جامعه متشخص سازد».
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.