چارلز رایت میلز در ”نخبگان قدرت“
▬ فساد بالابالاییها را نه میتوان به حوزهی سیاسی محدود کرد، و نه به عنوان امری که در درجه اول به افراد فاسد موجود در نهادهایی که اصولاً مطلوب و خوب هستند فهمید؛ فساد سیاسی یک جنبهی عامتر فساد است. سطح حساسیت اخلاقیای که امروزه، متداول است، صرفاً در اثر انسانهای فاسد نمیباشد. فساد بالابالاییها ویژگی نظامیافتهی نخبگان امریکاست؛ مقبولیت عام این غیراخلاقیگری بالابالاییها ویژگی ضروری جامعهی تودهای است.
▬ قطعاً این امکان هست که انسانهایی فاسد در نهادهای مطلوبی وجود داشته باشند، ولی، وقتی نهادها فاسد باشند، بسیاری از افرادی که در آنها زندگی یا کار میکنند آلوده به فساد خواهند بود. در عصر شرکتی، روابط اقتصادی، غیر ضروری میگردند (و قوهی مجریه احساس مسؤولیت شخصی کمتر میکند). در عالم سلطهی شرکتهای تجاری و جنگ افروزی و سیاست، وجدان فردی کم ارزش شده و فساد بالابالاییها نهادینه گردیده است. مسأله صرفاً مدیریت فاسد در شرکتها، ارتش یا دولت نمیباشد، بلکه این امر ویژگی بارز ثروت حاصل از شرکتها به عنوان یک لایهی سرمایهداری و عمیقاً درهم تنیده با سیاستهای دولت نظامی میباشد.
▬ از این دید، مهمترین مسأله مثلاً، در مورد منابع مالی مبارزات انتخاباتی سیاستمداران جوان بلندپرواز، این نیست که آیا این سیاستمداران تعهد و حساسیتی نسبت به اخلاق نشان میدهند یا نه؛ بلکه موضوع این است که آیا امروزه، هیچ جوانی در سیاست امریکا که از گرد راه میرسد، میتواند قواعد بازی مذکور را بدون آنکه تعهد اخلاقیای به خرج دهد یا در مورد آنها حساسیت اخلاقی پیدا کند به خوبی به جای آورد یا خیر. بسیاری از مشکلات «جرایم نژاد سفید» و اخلاق اجتماعی بیتفاوت، جرایم سنگین، و محو شدن قابلیت اعتماد شخصی برخواسته از مشکلات فساد ساختاری هستند. اینها صرفاً مشکل ویژگیهای کوچکی که توسط محیط اجتماعی فرهنگی دوچندان شده باشد نیستند، و بسیاری از مردم حداقل، به طور تقریبی، از این مطلب آگاهند. همان گونه که اخبار فساد بالابالاییها اعلام میشود، معمولاً، مردم میگویند: «خب؛ امروز یک نفر دیگر دستگیر شد». و با این گفته، مآلاً، بیان میدارند که موارد انشاء شده، حوادث منفردی شامل خصوصیات اتفاقی نیستند، بلکه نشان از زمینههای گستردهای دارند. شواهد تجربی خوبی مبتنی بر صحیح بودن گفتهی آنها وجود دارد. ولی، چه چیزی زمینهها و شرایطی را مشخص مینماید که همهی این ویژگیها «نشانههایی» از آن هستند؟
مآخذ:...
هو العلیم