برداشت آزاد از محمود متوسلی
░▒▓ ابعاد اقتصادی
▬ در کشورهای صنعتی، توسعه پایدار به معنای کاهش پایدار در مصرف انرژی و منابع طبیعی از طریق افزایش کارآیی و تغییر شیوه زندگی است. در کشورهای فقیر، توسعه پایدار به معنای تخصیص منابع در جهت بهبود استانداردهای زندگی است. کاهش فقر مطلق، نتایج کاربردی مهمی برای توسعه پایدار دارد.
░▒▓ ابعاد انسانی
▬ توسعه پایدار به معنی پیشرفت در جهت تثبیت جمعیت است. جمعیت موجود عاملی در جهت تخریب جنگلها و زمینها و بهرهبرداری نامناسب از طبیعت وحش و منابع طبیعی دیگر است. الگوی توزیع جمعیت نیز از اهمیت مضاعفی برخوردار است. توسعه پایدار به معنی تخصیص دوباره منابع در جهت برآوردن نیازهای اساسی انسان است. فراتر از این نیازهای اساسی، توسعه پایدار به معنای افزایش رفاه اجتماعی، حمایت از تنوع فرهنگها، سرمایهگذاری در نیروی انسانی و دیگر نیازهای لازم برای ادامه فرایند توسعه است. توسعه انسانی با ابعاد دیگر توسعه پایدار رابطه محکمی دارد. به علاوه لازم است جلوی خطرات زیستمحیطی، برای نسل آینده گرفته شود.
░▒▓ ابعاد تکنولوژیک
▬ اغلب صنایع محیط پیرامون خود را آلوده کردهاند. در کشورهای توسعهیافته کنترل بر جریان فاضلابها و پاکسازی آلودگیها مخارج بالایی را به همراه دارد و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، فاضلابها غیرقابل کنترل هستند. در کشورهای در حال توسعه، صنایع با کارایی کمتر و آلودگی بیشتری نسبت به صنایع کشورهای توسعهیافته عمل میکنند. بنا بر این، توسعه پایدار سرعت در پیشرفت فنّاوری و بهبود در عملکرد و نظارت دولتی را توصیه میکند. «همکاری در زمینه فنّاوری» شکاف بین کشورهای صنعتی و در حال توسعه را کاهش داده، افزایش بهرهوری اقتصادی را همراه با کاهش تخریب محیط زیست به همراه خواهد داشت.
▬ مبانی تاریخی. واژه توسعه پایدار نخستین بار در سال ۱۹۸۰ در گزارش انجمن بینالمللی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) تحت عنوان «استراتژی حفاظت از منابع طبیعی» استفاده شد و از طریق گزارش موسوم به «آینده مشترک ما» که گزارش برونتلند نیز نامیده میشود و توسط کمیسیون محیط زیست و توسعه سازمان ملل تهیه شده، به طور گستردهای اشاعه یافت و آثار سیاستی وسیعی خصوصاً در کشورهای توسعهیافته برجای گذاشت.
▬ مفهوم توسعه پایدار در اواخر دهه ۱۹۶۰، زمانی که تضاد رشد اقتصادی و بقای محیط زیست آشکار شد شکل گرفت؛ اما، تا دهه ۱۹۶۰ منابع طبیعی و محیط زیست در حوزه گستردهای مترادف هم در نظر گرفته میشد. در دهه ۱۹۶۰ محدودیت ظرفیت منابع طبیعی در اقتصاد به طور برجستهای مورد بحث قرار گرفت.
░▒▓ ابعاد زیستمحیطی
▬ مطرح شدن حفاظت از سرمایه طبیعی و رشد اقتصادی به عنوان فعالیتهایی در رقابت با هم، در کار «میشان» درباره هزینه رشد اقتصادی شکل گرفت و با گزارش «کلوپ رم» در سال ۱۹۷۲ تحت عنوان «رشد را محدود کنید» تکمیل گشت و پایان دادن به رشد اقتصادی به منظور حمایت از محیط زیست پیشنهاد گردید.
▬ با انتشار این گزارش تلاشهایی در جهت تطبیق رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست و به بیان دقیقتر، پیدا کردن ارتباطی مکمل بین این دو صورت گرفت؛ اما، در همین زمان در میان کشورهای کمتر توسعهیافته، نگرانی درباره آثار سیاستهای زیستمحیطی بر توسعه اقتصادی وجود داشت.
▬ کمیسیون برونتلند اگرچه اهداف اقتصادی- اجتماعی توسعه، را به تفصیل مشخص نموده است، به تعریف اهداف اکولوژیکی علاقه چندانی نداشته و صرفاً خواستار تثبیت جمعیت انسانی در یک سطح سازگار با بهرهبرداری اکوسیستمی و ادامه رشد اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و صنعتی شده است. با ارائه این گزارش، نگرش جدیدی در خصوص رشد ارائه شد: هدف باید رشدی باشد که پایداری، توزیع مساوی منافع و ادغام اهداف زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی را مدنظر قرار دهد.
فصل دوم: نقش ارزشها، فرهنگها و نهادها در توسعه اقتصادی
░▒▓ مقدمه
▬ جهانی که در آن زندگی میکنیم مملو از پیچیدگیها و ناشناختههاست و دانش بیشتر به انسان کمک میکند که دامنه وسیعتری از ناشناختهها را ببیند و بشناسد. عمق پیچیدگی مسائل زمانی روشن میشود که پژوهشگر نسبت به تأثیر متقابل و چند بعدی عوامل مختلف بر یکدیگر شناخت علمی پیدا میکند. هنر او در این است که قواعد و قوانین معین را از پدیدههای درهم تنیده برای نیل به واقعیات کشف نماید و به راز درونی موضوع مورد مطالعهاش پی ببرد. از آنجا که قضایا در روش علمی کمّی میشوند. لذا قابلیت اندازهگیری در بسیاری از روششناسیهای علمی اساس و پایه تفکر علمی است. حرکت انسان به سوی پیشرفت در طول تاریخ، در چهارچوب روش فوق همراه با پیچیدگی و ظرافتهای ویژهای بوده است. در این فصل بر آنیم که مهمترین عوامل غیراقتصادی مؤثر بر فرایند توسعه اقتصادی مشتمل بر عوامل فرهنگی و روانشناختی را در چهارچوب روش فوق تبیین نماییم.
مآخذ:...
هو العلیم