فیلوجامعه‌شناسی

یک دیدگاه: محیط زیست و اسلام

فرستادن به ایمیل چاپ

مرکز مطالعات بین‌المللی مؤسسه‌ی چشم انداز اسلامی (IPCIS) با پروفسور ریچارد سی. فولتز از دپارتمان مطالعات دین دانشگاه کونکوردیای کانادا


░▒▓ همان طور که می‌دانید جای تردید وجود ندارد که بشریت با یک بحران زیست‌ـ‌محیطی رو به وخامت رویاروی است. بسیاری از متخصصان چنین ادعا می‌کنند که مدرنیته و کاپیتالیسم (سرمایه‌داری) دو عامل عمده‌ی درگیر در این بحران هستند. تحلیل شما از عوامل عمده‌ی ایجاد این بحران زیست‌ـ‌محیطی که ما امروز با آن مواجه هستیم، چیست؟
▬ البته، این بحران جنبه‌های بسیاری دارد و نیز دلایل بسیاری که به نظر می‌رسد نمی‌توانیم از پس حل آن‌ها برآییم. اما، من فکر می‌کنم که علت ریشه‌ای این است که جوامع انسانی در سراسر جهان یک نظام ارزشی کوته‌بینانه و کم بصیرت را قبول و اقتباس کرده‌اند که مبتنی بر مغالطاتی بنیادین است. در واقع، همه‌ی جوامع در جهان، در مواجهه با مسأله‌ی چگونگی زندگی با بقیه‌ی طبیعت گزینه‌های بدی را انتخاب و پیگیری کرده‌اند. این حقیقتی است که نظام ارزشی امروزین اساساً توسط بحث‌های ایدئولوژیک سرمایه‌داری و مدرنیته شکل گرفته است، و این ایدئولوژی‌ها وعده‌های نادرست و تصورات غلطی را می‌گسترند که به توجیه گزینه‌های بد ما ادامه می‌دهند. حوزه‌ی اقتصاد که اغلب برای فراهم کردن بنیادی «علمی» برای رفتار غیرمسؤولانه‌ی ما نسبت به محیطِ زیست به کار می‌آید، در واقع، بیشتر به یک دین نزدیک است تا یک علم، آن‌چنان که امروز بسیاری بر این باورند که نظام ایمانی مسلط در جهان امروز همین دینِ بازار است. در واقع، اثبات نادرستی این دین جدید بسیار ساده است. زیرا، دینِ بازار همواره در برآوردن وعده‌هایش ناکام می‌ماند و بر فرض‌هایی مبتنی است که به وضوح نادرستاند. برای نمونه، دین بازار برای دهه‌ها وعده‌ی توزیع برابر ثروت را می‌داده است، در حالی که در واقع، ثروت در دست افراد ثروتمند طبقات بالا متمرکز بوده است. به علاوه، این ایدئولوژی مبتنی است بر اصل رشد اقتصادی بی پایان، در حالی که در یک نظام محدود رشد نامحدود ناممکن است  با وام گرفتن از تعابیر پزشکی، باید گفت این همان تعریف سرطان است. اما، از آن‌جایی که این دینِ بازار توسط قدرتمندترین نیروهای جهان حمایت می‌شود که مقدار بسیار زیادی انرژی و پول را به تبلیغات آن اختصاص می‌دهند و اغلب آن را به زور تحمیل می‌کنند، شنیده شدن نداهای خرد بسیار دشوار است. و هر کسی که جزم‌های این نظام ایمانی را زیر سؤال می‌برد آشکارا مرتد خوانده می‌شود، سرکوب می‌شود یا نادیده گرفته می‌شود.

░▒▓ آیا موافقید که با وجود این‌که در حال حاضر نقش کشورهای در حال توسعه در وخامت بحران زیست‌ـ‌محیطی بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. اما، کشورهای توسعه‌یافته در خلق بحران زیست محیطی نقش اصلی را داشته‌اند؟ در واقع، برخی از متخصصین بر این باورند که گسترش نظام سرمایه‌داری توسط غرب، کشورهای در حال توسعه را به میدان رقابتی به نام جهانی شدن «کشاند»، که منجر به تخریب گسترده‌ی محیطِ زیست سیاره‌ی زمین شد. بنا بر این، نقش کشورهای در حالِ توسعه در تخریبِ محیطِ زیست در دو دهه‌ی گذشته به وضوح پر اهمیت بوده است. نظر شما چیست؟
▬ درست است که انقلاب صنعتی و نیز صورت‌بندی نظریه‌ی اقتصادی مدرن در طی قرن ۱۹ میلادی در غرب شکل گرفته است و صنعتی شدن سریعِ کشورهای غربی از طریق بهره برداری نیندیشیده و کوته بینانه از منابع طبیعی ممکن شده است. اما، باید تصدیق کرد که، صرف نظر از ادعاهای رهبران، هیچ ملتی در جهان امروز نیست که مشتاق پیروی از همین الگوی توسعه‌ی غربی نباشد. من موافق نیستم که کشورهای در حال توسعه به میدان پیروی از این مدل غربی «کشانده» شده‌اند. در واقع، بسیاری از کشورها حتی با شتابی بیشتر به درون همین نوع از بهره‌کشی ناپایدار از منابعِ طبیعی، که اغلب با آداب و رسوم سنتی که آن‌ها را برای قرن‌ها آماده‌ی زندگی در محیطِ زیست خود کرده بود تضاد دارد و آن‌ها را نادیده می‌گیرد، شیرجه زده‌اند. ملت‌های در حال توسعه اغلب گله می‌کنند که این ناعادلانه است که غرب می‌کوشد تا امکان توسعه صنعتی را از آن‌ها بگیرد، آن هم در حالی که خود قبلاً توسعه یافته است. آن‌ها حق دارند بگویند که چنین رویکردی ناعادلانه و دوگانه است، اما، شوربختانه این یک واقعیت فیزیکی است که زمین نمی‌تواند یک شیوه‌ی توسعه‌ی غربی را در سرتاسر جهان تاب بیاورد. این به اصطلاح «شیوه‌ی زندگی امریکایی» صرفاً به این دلیل ممکن است که تنها چهار در صد جمعیت جهان، مدیریت مصرف سی و پنج درصد از منابع سیاره‌ی زمین را در اختیار دارد. اگر بنا بود که امریکایی‌ها تنها با چهار درصد منابع زمین سروکار داشته باشند، دیگر «شیوه‌ی زندگی امریکایی» وجود نمی‌داشت. به همین سان برای کل جمعیت جهان ناممکن است که با سرعت امریکایی‌ها منابع زمین را مصرف کنند  اگر بنا باشد که چنین کنند، به هفت سیاره‌ی زمین نیاز خواهیم داشت! اگر بر آن باشیم که به شیوه‌ی زندگی پایداری دست پیدا کنیم که ضامن باقی ماندن بخشی از منابع زمین برای نسل‌های آینده باشد، غربی‌ها باید بیاموزند که با امکاناتی کمتر زندگی کنند و غیرغربی‌ها باید خیالِ زندگی به شیوه‌ی زندگی فعلی غربی‌ها را رها کنند.

░▒▓ همان طور که می‌دانید چشم انداز سنت به طور کلی و چشم انداز ادیان الهی نسبت به طبیعت و محیطِ زیست به طور خاص، با نگاه مدرنیستی نسبت به این دو موضوع متفاوت است. در ادامه‌ی پاسخ شما به سؤال اول، مایلم تفسیر شما را از این تفاوتِ در چشم اندازها بدانم. یک سوال مرتبط این است که آیا با پذیرش چشم اندازِ ادیانِ الهی خواهیم توانست انتظارِ وقوع یک توسعه‌ی گسترده را توسط انسان داشته باشیم؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا می‌توانید توضیح دهید که چه کلان‌ـ‌الگوهایی توسط ادیان الهی‌ای چون اسلام ارائه می‌شود؟
▬ جنبه‌های متعددی وجود دارند که این مسأله را بغرنج می‌کنند. یکی این که ادیان موجود، همگی در شرایطی متفاوت از شرایط امروز به وجود آمده‌اند: پیش از این، هرگز ممکن نبود که نوع بشر بتواند به اندازه‌ی انسان معاصر چنین آسیب گسترده‌ای به اکوسیستم وارد کند. بنا بر این، چندان واقع‌گرایانه نخواهد بود که از یک سنت انتظار داشته باشیم به ما یک اخلاق زیست محیطی ازـ‌پیش‌ـ‌مدون که بتواند مشکلات امروزی‌مان را حل کند، ارائه نماید. نکته دیگر آن‌که رهبران و پیروان هر کدام از این دین‌های بزرگ امروز، بیشتر می‌کوشند تا باورها و اصولشان را با نظامِ ارزشی اقتصادـ‌محورِ مسلط وفق دهند، تا با آن چالش کنند یا جایگزین‌های واقعی‌ای ارائه دهند. در واقع، هیچ رهبر بزرگی در هیچ سنت دینی‌ای در جهان امروز درباره‌ی حمایت از محیطِ زیست به عنوان یک موضوعِ جدی صحبت نمی‌کند و به واقع بسیاری از آن‌ها اهمیت و محوریت آن را رد می‌کنند. حتی کسانی که اهمیت محیطِ زیست را تصدیق می‌کنند، عمدتاً تنها شعار آن را می‌دهند. دست آخر باید بگویم که بسیاری از مردم جهان دین‌دار نیستند و بسیاری دیگر که اکثریت را تشکیل می‌دهند، بیشتر از دین برای توجیه تصمیم‌های اتخاذ شده‌ی خود استفاده می‌کنند تا به عنوان منبعی برای هدایت. گذشته از همه‌ی آن‌چه گفته شد، اگر جویای تفسیری هستیم که حامی محیطِ زیست باشد، به درستی می‌توان گفت که هر دینی می‌تواند چنان تفسیر شود که نظارت مسؤولانه از محیطِ زیست را بیاموزاند، گر چه باید اذعان کرد که شق مقابل آن نیز درست است.

░▒▓ و به عنوان آخرین سوال، مایلم از شما بخواهم تبیینی از نقطه نظرهای اساسی اسلام نسبت به محیطِ زیست ارائه دهید، و توضیح دهید که چگونه می‌توان پارادایمی مقدس را برای رویارویی با بحران زیست محیطی به کار بست؟
▬ اگر اسلام را پیش و بیش از هر چیز آن‌چه که در قرآن و حدیث گنجانده شده تعریف کنیم، می‌توان اصولی را از این منابع استخراج و معرفی کرد که بتوانند آموزنده‌ی مسؤولیت‌پذیری زیست محیطی باشد. قرآن تأکید می‌کند که خلقت متعلق به خالق است، نه به ما، و این‌که منافع خلقت متوجه همه‌ی مخلوقات است و نه تنها نوع انسان. بسیاری از احادیث به منابع زیست محیطی پراکنده‌ای اشاره دارند که در دسترسِ اعرابِ زمانِ پیامبر بودند و تصریح می‌کنند که این منابع باید به طور عادلانه توزیع شوند و در مالکیت خصوصی هیچ کسی قرار نداشته باشند. متأسفانه در جهان امروز نمی‌توان جامعه‌ای این‌چنین را یافت که در حال گسترش شیوه‌ی برخورد پایداری نسبت به طبیعت یا کاربست چیزی شبیه یک اخلاق زیست‌ـ‌محیطی اسلامی در سیاست‌اش باشد. به علاوه، اغلب مسلمانان عمدتاً درگیر موضوعات سیاسی و اجتماعی هستند و به نادرستی محیطِ زیست را چیزی حاشیه‌ای می‌دانند، در حالی که محیطِ زیست در واقع، همان بستری است که این موضوعات دیگر در پهنه‌ی آن رخ می‌دهند. از نظر کسی که وابستگی مطلق ما به اکوسیستم‌های سالم را می‌فهمد، همه‌ی نزاع‌های انسانی دیگر، مانند جنگ بر سر صندلی‌های آفتاب‌گیر عرشه‌ی کشتی تایتانیکِ در حال غرق شدن است.
مأخذ: ipso
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.