لودویک جوزف جان ویتگنشتاین در «دربارهی فرهنگ و ارزش»
▀ نظریهپردازی نادرست تولستوی درباره اینکه آثار هنری چگونه «احساس» برمیانگیزند، از بسیار جهات آموزنده است.
▀ اثر هنری را نه یگانه تعبیر یک احساس، بلکه لااقل یکی از تعابیر احساس، یا تعبیری محسوس، میتوان نامید.
▀ همچنین میتوان گفت وقتی مردم اثر هنری را درک میکنند، با آن هماهنگ و «همصدا» میشوند، یا به عبارتی به آن واکنش نشان میدهند.
▀ میتوان افزود: اثر هنری فقط در پی القای خود است و لاغیر. درست همانگونه که وقتی به دیدار کسی میروم، صرفاً در پی این نیستم که فلان احساس و بهمان احساس را در او برانگیزم؛ بلکه هدف هم عمدتاً دیدن کردن از اوست، هر چند که البته دوست میدارم که او همچنین از من به گرمی پذیرایی کند.
▀ و براستی بیمعنا خواهد بود که بگوییم هنرمند میخواهد خواننده اثرش، همان احساس خود او به هنگام نگارش اثر را داشته باشد.
▀ احتمالاً میتوانم تصور کنم که مفهوم مثلاً یک شعر را درمییابم، یعنی مفهوم آن را مطابق میل شاعر میفهمم؛ لیکن احساس احتمالی او به هنگام سرودن آن شعر اصلاً مورد نظر من نیست.
مآخذ:...
هو العلیم