برداشت آزاد از مرحوم محمد تقی جعفری در شرح نهجالبلاغه؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
• کلمه «یقین» دارای مفهومی صیقلیتر از «قطع» و «جزم» و «علم» است.
• «یقین»، آن علم به واقع است که واقعیت را مانند مشاهده عینی موضوع در اختیار آدمی قرار میدهد، طوری که یقین کننده به طور مستقیم و کاملاً روشن و بدون هیچ تزلزل احتمالی، حتی با عوض شدن موضعگیری، موضوع را میبیند.
• تأثیر «یقین» درباره یک موضوع بیش از تأثیر «قطع» و «جزم» و «علم» است. به همین جهت است که اگر برای انسان، خلاف «علم» کشف شود، موجب آن تأثر شدید نمیشود که در موقع انکشاف خلاف «یقین»، زیرا اگر چه احتمال خلاف در «قطع» و «جزم» و «علم» وجود ندارد، ولی انسانهای معمولی با مشاهده کشف خلافهایی که در سه پدیده ذهنی مزبور در خود و دیگران نمودهاند، شگفتی و تأثر عمیق در هنگام خلاف واقع بودن آنها، سطوح روانشان را فرا نمیگیرد، در صورتی که در موقع آشکار شدن خلاف آنچه که به آن «یقین» کردهاند، شگفتی و تأثر عمیقی در سطوح روانی آنان به وجود میآید.
• این «یقین» در مباحث معرفت از دیدگاه اسلام به سه مرحله تقسیم شده است:
o مرحله یکم: «علم الیقین»، جنبه آیینهای یقین است که در کمال صافی و صیقلی، واقعیت را نشان میدهد.
o مرحله دوم: «حق الیقین»، آن حالت انکشاف موضوع است که همه سطوح روانی را بر خود متوجه ساخته یا آنها را اشغال نموده است. به اضافه این که در این مرحله موضوع مورد یقین مانند کانون نور است که بر خواص و روابط موجود در پیرامون آن موضوع نیز روشنایی میاندازد.
o مرحله سوم: عبارتست از «عین الیقین»، در این مرحله مانند این است که موضوع مورد یقین جزیی از من انسانی گشته است.
مآخذ:...
هو العلیم