فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

معماری اجرایی در فضای بدون اشتغال

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباسی معکوس از نیویورک‌تایمز؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    از قرار معلوم، مارک زاکربرگ در کنار ایلان ماسک، به خوبی چرخش پارادایمی اقتصاد را درک کرده‌اند؛...
▬    آن‌ها، به نحو گسترده و فارغ از تعارفی، از نیروی کار انسانی «عذرخواهی»، و به سمت تمرکز «شرکت» بر مشارکت با نیروی کار روبوتیک و ماشینی حرکت می‌کنند؛
▬    این، آن چیزی است که تحلیل‌گران متعارف اقتصادی و سیاسی که از نظریه مرسوم تقسیم کار اسمیتی و دورکیمی، طاقت دل کندن ندارند، درک نمی‌کنند، یا درک می‌کنند و نمی‌خواهند پذیرا شوند.
▬    پس، به رغم تحلیل نیویورک‌تایمز که در پی می‌آید، باید به این رویکرد به عنوان یک الگوی عملیاتی پیشران برای معماری اقتصاد آتی نگاه کرد؛ «معماری اجرایی در فضای بدون اشتغال»... شما هم مطلب را از این زاویه دید بنگرید...

▀█▄ مدل‌سازی «معماری اجرایی در فضای بدون اشتغال» در رفتار مارک زاکربرگ
▬    در جلسه عمومی یک ساعته شرکت متا در دفاتر مرکزی «منلو پارک» در کالیفرنیا، نیروی کار معترض، زاکربرگ را سوال‌باران کردند از جمله اینکه چرا باید به مدیریت او اطمینان داشته باشند.
▬    طبق فایل ضبط‌شده آن جلسه که به دست واشنگتن پست رسیده، زاکربرگ بدون شور و حرارت و جدیت همیشگی‌اش، پاسخ داد: «سؤال منصفانه‌ای است».
▬    حالا، امواج تعدیل نیرو که حدود ۲۱‌ هزار نفر را بیکار کرد، و سرمایه‌گذاری هزینه‌بر روی واقعیت مجازی «متاورس» که فعلاً بازدهی فوری ندارد، برخی از داخل شرکت متا می‌گویند زاکربرگ چشم‌انداز خود برای آینده و اعتماد نیروی کارش را از دست داده است. در عوض، بر اساس مصاحبه‌هایی که ده‌ها نفر از کارکنان فعلی و سابق متا (به صورت بی‌نام) انجام داده‌اند، زاکربرگ شرکت را به سوی یک بحران روحی بی‌سابقه سوق می‌دهد. یکی از این کارکنان گفته بود: «انگار به جای سریع پیش برو و همه چیز را در هم بشکن، می‌گویند آهسته پیش برو و همه چیز را در هم بشکن و بعد دانه دانه مشکلات را حل کن.»
▬    چند هفته پیش، خبر افزایش درآمد فصلی متا برای اولین بار در یک سال گذشته، ارزش سهام این شرکت را ۱۳ درصد افزایش داد. اما داخلی‌ها می‌گویند تعدیل نیرو در کنار دیگر وعده‌های زاکربرگ برای کاهش بیشتر هزینه‌ها، جو داخلی شرکت را خراب کرده است.
▬    حتی برخی افراد در بالاترین رده‌های رهبری متا، زاکربرگ را به خاطر اوضاع نامساعد شرکت سرزنش می‌کنند. به عنوان مثال، متا در دوران اوج پاندمی و در جنون سرمایه‌گذاری روی نیروی کار، ۴۱ هزار نفر را استخدام کرد. در یکی از جلسات اخیر شرکت، اندرو باسورث، مدیر ارشد تکنولوژی گفت که زاکربرگ برخی از این استخدام‌ها را با وجود «مخالفت‌های» مدیران ارشد انجام داده است. و به گفته دو نفر که نخواستند نامشان فاش شود، او گاهی حتی توصیه مدیران را در مورد اخراج افراد هم رد می‌کند.
▬    زاکربرگ خودش اذعان کرده که کاهش هزینه‌ها کاری دردناک است، اما برای آماده‌سازی شرکت در برابر کاهش رشد درآمد ناشی از بالا رفتن نرخ بهره و بی‌ثباتی ژئوپلیتیک، ضروری است. او جزو آن دسته از مدیران تکنولوژی است که با کاهش تعداد نیروهایش به تحول بازار واکنش نشان داده است.
▬    زاکربرگ با اینکه بعد از به دنیا آمدن فرزند سومش برنامه‌های کاری‌اش را محدود کرده بود، خودش شخصاً درگیر این تعدیل نیروها شد. او به گروهی از مدیران ارشد و همچنین افرادی در واحدهای منابع انسانی، حقوقی و مالی مأموریت داد که چارت‌های سازمانی را بازطراحی و روش‌هایی برای کارآمدتر کردن شرکت پیدا کنند.
▬    دیو آرنولد، سخنگوی متا، در بیانیه‌ای اعلام کرد شرایطی که منجر به این تعدیل نیروها شده، «در این صنعت عادی است.» او در ادامه گفت: «مارک در مورد اینکه چطور شرکت تکنولوژی بهتری باشیم و بازدهی بیشتری داشته باشیم و عملکرد مالی خودمان را بهبود بخشیم، شفاف عمل کرده است.»
▬    با این حال، روحیه کارکنان به شدت تضعیف شده است. قبل از این هم، جذب و حفظ بهترین استعدادهای حوزه تکنولوژی برای شرکتی که درگیر یکسری رسوایی‌ها شده بود - مثل نقش فیس‌بوک در انتشار اطلاعات غلط در انتخابات ۲۰۱۶ - کار سخت‌تری بود. در یک نظرسنجی داخلی از کارکنان در ماه اکتبر و قبل از این تعدیل نیروهای گسترده، فقط ۳۱ درصد پاسخ‌دهنده‌ها گفته بودند که اطمینان دارند رهبران شرکت آن را در مسیر درستی پیش می‌برند - این رقم کاهش ۱۱ درصدی را نسبت به نظرسنجی مه ۲۰۲۲ نشان می‌دهد.
▬    زاکربرگ همین چند هفته قبل وعده داده بود به محض اینکه تغییرات ساختاری تمام شود، شرکت به ثبات بازخواهد گشت. اما از آنجا که هفت ماه است کارکنان به طور مداوم شاهد تعدیل نیرو هستند، مشخص نیست که مدیرعامل متا می‌تواند اعتماد از دست رفته آن‌ها را بازیابد یا نه.
▬    یکی از کارکنان فعلی شرکت می‌گوید: «اگر می‌خواستیم یک نکته خاص را در مورد متا نام ببریم، «اعتمادمان» بود. واقعاً متا را شرکت خودمان می‌دانستیم و حتی وقتی کسی انتقاد تندی می‌کرد، مشتاقانه از آن حمایت می‌کردیم. اما این حس حالا از بین رفته و فکر می‌کنیم به ما خیانت شده است.»

▀█▄ موسسان امپراتوری
▬    متا سال‌ها تعداد زیادی از کارکنان را با حقوق و مزایایی سخاوتمندانه استخدام می‌کرد و کارکنان این شرکت یکی از بالاترین حقوق‌ها را در صنعت تکنولوژی دریافت می‌کردند. فرهنگ شرکت مشوق استخدام بیشتر بود. زاکربرگ هر سال با مدیران ارشد مشورت می‌کرد تا اهداف استخدام نیروهای جدید را بر اساس اولویت‌های کسب و کار تعیین کند. مدیران جاه‌طلب با پیشنهاد پروژه‌هایی که آن‌ها را ملزم می‌کرد یک تیم جدید تشکیل دهند یا زیردستان مستقیم مدیری را که در حال ترک شرکت بود برای خود جذب کنند، می‌توانستند خود را بالا بکشند. به گفته تعدادی از کارکنان، این افراد را همکاران بین خودشان «موسسان امپراتوری» می‌نامیدند. و متا استطاعت این را داشت که برای این «امپراتوری‌ها» قشون تشکیل دهد. طی سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، متا از قابلیت‌های فیس‌بوک و اینستاگرام برای دستیابی به مشتریان بیشتر بهره‌برداری کرد، چون پاندمی کرونا همه را به سوی خرید آنلاین سوق داده بود. در اوایل سال ۲۰۲۱ این شرکت اعلام کرد تجارت الکترونیک، به بزرگ‌ترین بخش تبلیغاتی آن تبدیل شده است. زاکربرگ در آوریل ۲۰۲۱ به سرمایه‌گذاران گفته بود «مدتی است تجارت خدمات ما رونق گرفته که البته پاندمی کرونا اهمیت آن را بیشتر کرده است.»
▬    متا به سرعت ابزار خود را تغییر داد تا از این تقاضا بهره‌برداری کافی کند. این شرکت سال‌ها رتبه کارکنانش را بادرصد دو رقمی بالا برد و این روند در دوران پاندمی سرعت بیشتری گرفت. تعداد نیروها هم بین سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲ تقریباً دو برابر شد. همچنین سرویس خرید فیس‌بوک و اینستاگرام به عنوان ویترین دیجیتال برای فروش محصولات (و حتی خرید عکس و فیلم برندها) در شبکه‌های اجتماعی متا معرفی شد. اما این حد از اتکا به تجارت الکترونیک پرریسک بود. شرکت‌ها به آسانی می‌توانند تبلیغات دیجیتال بخرند و اگر ببینند این تبلیغات دیگر تاثیری در فروش آن‌ها ندارد، به سرعت تغییر رویه می‌دهند.
▬    وقتی متا وارد عرصه واقعیت مجازی شد، همین پیش‌بینی خوش‌بینانه را داشت. زاکربرگ سال‌ها چشم‌اندازی دور از دسترس در مورد متاورس داشت و آن را دنیایی جذاب می‌دانست که پتانسیل تبدیل شدن به پلتفرم بزرگ دنیای کامپیوتر، بعد از گوشی‌های هوشمند را دارد انقلابی که متا نتوانست از آن بهره کافی را ببرد.
▬    اما وقتی زاکربرگ اسم شرکت را در اکتبر ۲۰۲۱ عوض کرد تا تاکید تازه‌ای بر واقعیت مجازی را نشان دهد، دلهره‌ای به جان کارکنان افتاد. آن‌هایی که در بخش واقعیت مجازی متا به نام «ریالیتی لبز» (Reality Labs) کار می‌کردند، از اینکه به مرکز ثقل جدید شرکت تبدیل شده‌اند خوشحال بودند و تنها نگرانی آن‌ها این بود که به عنوان بخشی که هنوز به موفقیت تجاری دست نیافته، بیشتر زیر ذره‌بین قرار بگیرند. یکی از کارکنان سابق این بخش گفته بود: «ما دیگر پاورقی نیستیم و به یکی از خطوط اصلی متن تبدیل شده‌ایم.» از وقتی متا شرکت واقعیت مجازی Oculus را در سال ۲۰۱۴ خرید، سرمایه‌گذاری‌اش در توسعه سخت‌افزار و تحقیقات به اوج خود رسید. متا سعی کرد چیزهای مختلفی بسازد، از عینک‌های واقعیت افزوده گرفته تا ساعت‌های هوشمند و هدست‌های واقعیت مجازی. گاهی تیم‌های مختلف را برای کار کردن روی نسل‌های مختلفی از یک ابزار به صورت همزمان به کار می‌گرفتند. یکی از کارکنان سابق شرکت گفته: «وضعمان مثل یک شرکت نرم‌افزاری شده بود که سعی داشت به جای یک شرکت سخت‌افزاری بالغ که می‌خواهد سخت‌افزار بسازد، آزمایش انجام دهد.» شرکت درگیر محصولاتی شده بود که خیلی قبل‌تر مشخص شده بود برای کاربران جذابیتی ندارند. متا از سال ۲۰۱۸ ابزارهای هوشمند تماس تصویری خود را تحت برند «پورتال» به عنوان نسل بعدی ابزارهای ارتباطی معرفی کرد. اما در پشت صحنه، کارکنان به طور مرتب با داده‌هایی مواجه می‌شدند که نشان می‌داد این ابزارها نتوانسته‌اند اهداف فروش خود را محقق کنند. کاربرانی که آن‌ها را می‌خریدند، به طور متناوب از آن‌ها استفاده نمی‌کردند. یکی از کارکنان سابق گفته: «اهداف فروش دائماً شکست می‌خورد. اما همه می‌دانستند که اهمیتی ندارد.»
▬    متا به جای اینکه این محصولات را کنار بگذارد، تغییر برند داد. در طول پاندمی، پورتال به یک محصول کسب و کار برای دورکاری تبدیل شد. در سال ۲۰۲۲ شرکت بالاخره از خیر این ابزارها که در آن زمان چهار نسخه مختلف از آن‌ها را تولید کرده بود، گذشت. این بلا سر هدست‌های «کوئست» (Quest) هم آمد. قرار بود این هدست‌ها راه دسترسی به اپلیکیشن واقعیت مجازی متا به نام Horizon Worlds و دیگر اپلیکیشن‌های شخص سوم باشند. اما مدیران متا متوجه شدند کسانی که این ابزار را می‌خرند، فقط چند هفته از آن استفاده می‌کنند. و کاربرانی که از این نوع هدست‌ها استفاده می‌کنند، معمولاً سراغ اپلیکیشن‌های رقیب مثل Rec Room و VRChat می‌روند. متا در تلاش برای واقعیت بخشیدن به چشم‌انداز متاورس، میلیاردها دلار از دست داده است. بخش ریالیتی لبز، سال گذشته بیش از ۷/ ۱۳ میلیارد دلار ضرر داد و این رقم در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۰ به ترتیب ۲/ ۱۰ و ۶/ ۶ میلیارد دلار بود.
▬    جان کارمک، مدیر ارشد تکنولوژی سابق Oculus و مشاور عالی‌رتبه بخش واقعیت مجازی، با وجود جایگاه بالا و قدرتی که داشت، وقتی از حل ناکارآمدی‌های این بخش ناامید شد، در ماه دسامبر شرکت را ترک کرد.
▬    کارمک در پیام خداحافظی خود نوشته بود: «به شکل مضحکی تعداد زیادی نیروی کار و منابع داریم، اما همیشه در حال خودتخریبی و هدر دادن تلاش‌ها هستیم. هیچ راهی برای ماست‌مالی کردن این موضوع نیست. من فکر می‌کنم سازمان ما با نصف کارآیی مورد نظر من فعالیت می‌کند.»
▬    در اوایل ۲۰۲۲، خوش‌بینی‌های متا شروع به کمرنگ شدن کرد. شرکت در گزارشی اعلام کرد فیس‌بوک به عنوان مهم‌ترین برندش، برای اولین بار در دهه‌ای که سهام این شرکت عرضه عمومی شد، کاربران روزانه خود را از دست داده است. در سه‌ماه پایانی ۲۰۲۱ حدود نیم میلیون کاربر، فیس‌بوک را ترک کردند. بعد از اعلام این خبر، ارزش سهام این شرکت بیش از یک‌چهارم کاهش یافت.
▬    تابستان همان سال، زاکربرگ و دیگر مدیران ارشد، بین خودشان این سیگنال را فرستادند که مدیران میانی باید کارکنانی را که عملکرد ضعیف‌تر دارند شناسایی کنند. آغاز توقف استخدام‌های جدید، کل بخش منابع انسانی و واحد جذب نیرو را دچار یک فروپاشی کرد. در ماه‌های بعد، متا هیچ‌گونه آگهی استخدامی نداشت و به افرادی هم که برای استخدام توصیه می‌شدند، توجهی نشان نداد.
▬    این موضع‌گیری شفاف زاکربرگ و دیگران رهبران شرکت، موجی از اضطراب و نارضایتی را در میان کارکنان فیس‌بوک برانگیخت. کارکنان نگران بودند هر لحظه کارشان را از دست بدهند، یا پاداش و مزایای سالانه کمتری دریافت کنند یا جو بدی که در شرکت وجود داشت، از حالا به بعد رقابتی‌تر شود.
▬    زاکربرگ در سیلیکون ولی از معدود بنیان‌گذارانی است که هنوز و مدت‌ها بعد از عرضه عمومی سهام، یک غول بزرگ تکنولوژی را هدایت می‌کند و ۶۱ درصد سهام دارای رأی را در اختیار دارد تا به قدرتش خدشه‌ای وارد نشود.
▬    منتقدان می‌گویند زاکربرگ اغلب دور خودش را با معاونانی پر کرده که بیشتر عمر کاری خود را در سیستم متا و فرهنگ این شرکت گذرانده‌اند و این موضوع دامنه چشم‌اندازهایی که می‌تواند به دست بیاورد را محدود کرده است.
▬    شریل سندبرگ، مدیر ارشد عملیاتی سابق فیس‌بوک که او را دست راست مدیرعامل می‌دانستند، سال گذشته رفت. زاکربرگ خاویر اولیوان را که از سال ۲۰۰۷ در این شرکت کار می‌کرد جای او گذاشت، اما مسوولیت‌های مدیر عملیاتی را محدودتر کرد و وظایفش را بین چند مدیر ارشد دیگر تقسیم کرد. بیشتر این مدیران حدود یک دهه یا بیشتر بود که با زاکربرگ کار کرده بودند. مارک در آن زمان گفته بود: «همه این‌ها رهبران سازمانی مستعد و باتجربه هستند که سال‌ها از نزدیک با آن‌ها کار کرده‌ام و اطمینان دارم به کارهای عالی خود در این ساختار جدید ادامه خواهند داد.»
▬    وقتی تعدیل نیرو در ماه نوامبر شروع شد، تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کسانی باید بروند بر عهده این مدیران ارشد گذاشته شد؛ نه مدیران مستقیم. رسانه‌ها چند روز قبل از اعلام رسمی شرکت، افشا کردند که قرار است هزاران نفر تعدیل شوند و همان زمان باسورث (مدیر ارشد تکنولوژی) و دیگر مدیران ارشد متا، تصمیم گرفتند اظهارنظری در این زمینه نکنند.
▬    باسورث در جلسه‌ای که فایل صوتی آن به دست واشنگتن پست رسید، گفته بود دستوری که آمده «مبهم» است و کارکنان همچنان با بازدهی بالا کار می‌کنند و بنابراین برنامه تعدیل نیرو که از مدت‌ها پیش تعیین شده، خوب تنظیم نشده است. زاکربرگ در همان جلسه با اشاره به تخمین بالاتر از حد درآمد شرکت، گفته بود «اشتباه بزرگی کردیم. و این یعنی در آینده مجبوریم دست به عصاتر و با بازدهی سرمایه بیشتر پیش برویم.»
▬    متا ماه گذشته دومین دور تعدیل نیروی گسترده خود را اجرایی کرد و ۴ هزار شغل را حذف کرد. زاکربرگ در یک سخنرانی عمومی، دفاعی قوی از اینکه چرا بقیه کارکنان باید همچنان بمانند ارائه کرد: هیچ شرکت تکنولوژی دیگری مثل متا، تجربیات اجتماعی به میلیاردها نفر ارائه نمی‌کند. او در پایان گفته بود: «امیدوارم دلیل بودنتان در اینجا این باشد که به کاری که ما می‌کنیم ایمان داشته باشید. اینجا جای بسیار خاصی است.»
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 اردیبهشت 1402 ساعت 10:34

رصد گسترش عظیم و شتابان پدیده ChatGPT؛ فهرست رده‌های شغلی که تا سال ۱۴۰۸ نابود خواهند شد... تقریباً تمام مشاغل!

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    پدیده شبکه‌ای ChatGPT (فراتر از پدیده اجتماعی)، با شتابی که مطلقاً پیش از این برآورد نمی‌شد، از نوامبر/آذرماه ۱۴۰۱ عموماً منتشر شد، و به سرعت جنبه‌های دگرگون‌ساز خود را عیان می‌کند.
▬    تا پیش از این، برآوردهای کوبنده پژوهشگاه جان‌هاپکینز، از نابودی ۴۶ درصد از عناوین شغلی تا سال ۲۰۳۰ لرزه بر اندام تحلیل‌گران اقتصاد سیاسی می‌انداخت، و اکنون، به نظر می‌رسد که این برآورد را باید در حد بسیار فوق‌العاده‌ای تشدید کرد؛ این‌که انسان‌ها در شمار و اقشار انبوهی بازنشست یا کم‌فایده خواهند شد، وقتی این فناوری به نحو مؤثری با سایر فناوری های مکانیک و الکترونیک موجود تلفیق شود، که صد جالب آن که خودش راه های این تلفیق را نشان خواهد داد!
▬    فهرستی از مشاغلی که بلاموضوع می‌شوند، چیزی شبیه این خواهد بود:

•    اغلب مشاغل مشاوره‌ای و تشخیصی اعم از ...
•    مشاوره و تشخیص پزشکی
•    مشاوره و تشخیص روانپزشکی
•    مشاوره و تشخیص پاراکلینیک
•    مشاوره و تشخیص حقوقی
•    مشاوره و تشخیص اقتصادی
•    مشاوره و تشخیص مالی
•    مشاوره و تشخیص سیاسی
•    مشاوره و تشخیص عمرانی و فنی-مهندسی
•    مشاوره و تشخیص...
•    اغلب مشاغل تصمیم‌سازی و مدیریت
•    اغلب مشاغل آموزشی اعم از...
•    معلمی مدارس در رده‌هایی فراتر از مربی سطوح پایه...
•    مدرسین آموزش عالی
•    اغلب مشاغل پژوهشی
•    ...

▬    نه.... با فهرست بی‌پایانی مواجهیم... شاید بهتر باشد ببینیم که از فهرست مشاغل موجود، چه انگشت‌شمار مشاغلی باقی خواهند ماند!: «کارشناس امور اداری»، «مسئول خدمات اداری»، «کارگزین»، «مسئول دفتر»، «کارشناس بررسی اسنادومدارک»، «متصدی امور دفتری»، «مدیر اداری ومالی»، «رئیس دفتر»، «کارشناس ارزشیابی و رسیدگی به شکایات»، «کاردان بررسی اسنادومدارک»، «کارشناس بررسی عملیات»، «کاردان برنامه و بودجه»، «کارشناس برنامه و بودجه»، «بازرس»، «مترجم»، «مسئول گزینش»، «تحقیقگر»، «مسئول خدمات مالی»، «حسابدار»، «حسابرس»، «پژوهشگر»، «مسئول چاپ وانتشارات»، «ماشین نویس»، «اموراجتماعی»، «کارشناس بازاریابی خارجی»، «مددکاراجتماعی»، «کاردان حقوقی»، «کارشناس حقوقی»، «کارشناس روابط عمومی»، «کاردان روابط عمومی»، «متصدی روابط عمومی»، «کارشناس روابط بین المللی»، «کارشناس امورخبری»، «کاردان امورخبری»، «کارشناس آمارموضوعی»، «تکنیسین آمار»، «کاردان آمار»، «کارشناس مطالعات اجتماعی»، «کارشناس برنامه ریزی»، «بهداشتی ودرمانی»، «منشی»، «مددکاربهداشتی ودرمانی»، «کارشناس ارتباط و عملیات»، «محقق»، «پژوهشگر سلامت»، «کارشناس بینائی سنجی»، «کارشناس بهداشت خانواده»، «کارشناس بهداشت محیط»، «کاردان بهداشت محیط»، «کارشناس حشره شناسی ومبارزه با ناقلین»، «کاردان مبارزه بابیماریها»، «تکنیسین مبارزه بابیماریها»، «کارشناس بهداشت حرفه ای»، «کاردان بهداشت حرفه ای»، «کاردان بهداشت خانواده»، «تکنیسین بهداشت خانواده»، «مربی خدمات بهداشتی»، «مربی بهداشت مدارس»، «کارشناس بهداشت مدارس»، «کارشناس مبارزه بابیماریها»، «کاردان بهداشت حرفه ای»، «کاردان بهداشت خانواده»، «کاردان بهداشت محیط»، «کارشناس بهداشت دام و فرآورده‌های دامی»، «کارشناس پیشگیری و مبارزه با بیماری‌های دامی»، «کارشناس مبارزه و پیشگیری بابیماریها»، «کاردان مبارزه و پیشگیری بابیماریها»، «کارشناس امورروانی»، «روانشناس»، «کارشناس بهداشت روانی و اعتیاد»، «کارشناس شنوایی شناسی»، «تکنیسین شنوائی سنجی»، «بهداشتکاردهان ودندان»، «کاردان دندانسازی»، «کارشناس پروتز دندانی»، «کاردان پروتز دندانی»، «کاردان بهداشت دهان»، «پرستار»، «تکنیسین دیالیز»، «مسئول امورانتقال خون»، «کارشناس سلامت سالمندان»، «کاردان سلامت سالمندان»، «کاردان انتقال خون»، «ماما»، «بهیار»، «کمک بهیار»، «بهدار»، «کمک بهیار»، «بهورز»، «کاردان فوریت‌های پزشکی»، «کارشناس فوریت‌های پزشکی»، «مسئول امورفوریتهای پزشکی»، «کارآزمای اورژانس پزشکی و هدایت عملیات بحران»، «کارآزمای هماهنگی اورژانس»، «پزشک اورژانس ۱۱۵»، «اوپراتور ۱۱۵»، «کارشناس امورتوانبخشی»، «تکنیسین امورتوانبخشی»، «کارشناس توانبخشی فیزیکی»، «کارشناس اعضای مصنوعی»، «کارشناس ارتوپدی»، «کاردان توانبخشی فیزیکی»، «کارشناس امورداروئی»، «کاردان امور داروئی»، «تکنیسین امورداروئی»، «داروساز»، «کارشناس تغذیه ورژیم های غذایی»، «کارشناس موادخوردنی وآشامیدنی وآرایشی وبهداشتی»، «کارشناس تغذیه و رژیم درمانی»، «کارشناس کنترل مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی»، «کارشناس آزمایشگاه غذا و دارو و بهداشتی»، «کاردان آزمایشگاه غذا و دارو و بهداشتی»، «کارشناس تغذیه»، «کارشناس رادیولوژی»، «کاردان رادیولوژی»، «تکنیسین رادیولوژی»، «کارشناس پرتو درمانی»، «کاردان پرتو شناسی»، «کاردان پرتو درمانی»، «کارشناس پزشکی هسته ای»، «کارشناس پرتو شناسی»، «تکنیسین نوارنگاری»، «کمک تکنیسین نوارنگاری»، «کارشناس آزمایشگاه»، «کاردان آزمایشگاه»، «تکنیسین آزمایشگاه»، «کارشناس آزمایشگاه تشخیص طبی»، «کاردان آزمایشگاه تشخیص طبی»، «کارشناس آزمایشگاه واکسن و سرم»، «کاردان آزمایشگاه واکسن و سرم»، «مامورسالن تشریح»، «کارشناس اموربیمارستانها»، «کارشناس امور اجرایی بیمارستان»، «مسئول پذیرش ومدارک پزشکی»، «کارشناس پذیرش ومدارک پزشکی»، «کاردان پذیرش ومدارک پزشکی»، «کارشناس آمار و مدارک پزشکی»، «پزشک»، «دندانپزشک»، «پزشک متخصص»، «کارشناس هوشبری»، «کاردان هوشبری»، «تکنیسین هوشبری»، «کارشناس تجهیزات پزشکی»، «کارآزمای پیشگیری از آسیب‌ها و ارتقا ایمنی در حوزه سلامت»، «کارآزمای مدیریت سلامت»، «کارآزمای امور بین الملل سلامت»، «بازرس سلامت»، «کارشناس تعالی سازمانی سلامت»، «کارشناس سلامت و رسانه»، «کارشناس اقتصاد سلامت»، «کارشناس اتاق عمل»، «تکنیسین اطاق عمل»، «کاردان اطاق عمل»، «خدمات»، «نگهبان»، «پیشخدمت»، «تلفنچی»، «راننده وسائل نقلیه تندروسبک»، «راننده وسائل نقلیه تندروسنگین»، «رختشوی واطوکش»، «مکانیسین»، «نامه رسان»، «متصدی چاپ و تکثیر»، «آشپز»، «نظافتچی»، «مسئول امور نقلیه»، «فناوری اطلاعات»، «کارشناس شبکه»، «کارشناس تحلیل گر سیستم»، «برنامه نویس سیستم»، «کاردان شبکه»، «کارشناس امور سخت افزار رایانه»، «تکنسین فرابری داده‌ها»، «کاردان امور سخت افزار رایانه»، «کمک کارشناس فرابری داده‌ها»، «اپراتور»، «فنی ومهندسی»، «تکنیسین فنی وسایل سمعی وبصری»، «کارشناس علوم وفنون هسته ای»، «آرشیتکت»، «کاردان راه وساختمان»، «مهندس راه وساختمان»، «نقشه کش»، «کارشناس عمران»، «تکنیسین برق»، «تکنیسین تاسیسات»، «تکنیسین مکانیک»، «کاردان تاسیسات»، «مهندس برق»، «مهندس تاسیسات»، «کاردان برق»، «تکنیسین تجهیزات پزشکی»، «مهندس تجهیزات پزشکی»، «کشاورزی ومحیط زیست باغبان»، «آموزشی و فرهنگی»، «کارشناس همکاری‌های بین المللی»، «کمک کارشناس همکاری‌های بین المللی»، «کارشناس امورپژوهشی»، «کاردان برنامه ریزی آموزشی»، «کارشناس انتشارات آموزشی»، «کتابدار»، «کارشناس سمعی وبصری»، «کاردان سمعی وبصری»، «کمک کارشناس سمعی وبصری»، «متصدی سمعی و بصری»، «کارشناس امور ورزشی»، «مربی ورزش»، «کمک کارشناس امور ورزشی»، «مدیرامورتربیت بدنی»، «کارشناس امورفوق برنامه»، «کاردان امورفوق برنامه»، «کمک کارشناس امورفوق برنامه»، «متصدی امورآموزشی»، «کاردان خدمات آموزشی»، «کمک کارشناس خدمات آموزشی»، «کاردان اموردانشجویان»، «کمک کارشناس امور دانشجویان»، «کارشناس امور آموزشی»، «کارشناس خدمات آموزشی»، «کارشناس امور فرهنگی»، «کارشناس امور دانشجویان»، «کارشناس امور آموزش عالی»، «کارشناس امورهنری»، «کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی»، «کمک کارشناس امور آموزشی»، «کارشناس تحقیق وبرنامه ریزی درسی»، «کارشناس تحقیق وارزشیابی امتحانات»، «کاردان تحقیق وارزشیابی امتحانات»، «مدیرامورآموزشی»، «مدیرامورفرهنگی»، «کاردان امورفرهنگی»، «کاردان امور آموزشی»، «کودکیار»، «اداری و مالی»، «مأمور امنیت و حراست».
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 03 فروردین 1402 ساعت 11:34

رصد گسترش عظیم و شتابان پدیده ChatGPT؛ از سد آزمون استاندارد طلایی پزشکی عبور کرد

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از انتخاب و پیلاس دیجیتال هلث؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    پژوهشگران در جدیدترین بررسی، این فناوری را روی ۳۵۰ پرسش از آزمون ژوئن ۲۰۲۲ USMLE آزمایش کردند. دو پزشک، نتایج را ارزیابی کردند و مغایرت‌ها توسط متخصص سوم بررسی شد. در نتیجه، ربات «ChatGPT»، آزمون استاندارد طلایی مورد نیاز برای طبابت در آمریکا را گذرانده است و اکنون نگرانی‌های فزاینده‌ای در مورد این موضوع وجود دارد که هوش مصنوعی ممکن است کارکنان حوزه پزشکی را بیکار کند. این برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی توانست بین ۵۲.۴ تا ۷۵ درصد امتیاز را در آزمون مجوز پزشکی سه قسمتی «USMLE» کسب کند. آستانه قبولی هر سال حدود ۶۰ درصد است. پژوهشگران شرکت فناوری «آنسیبل هلث» (AnsibleHealth) که این بررسی را انجام دادند، گفتند: دستیابی به نمره قبولی برای این آزمون تخصصی دشوار و انجام دادن این کار بدون هیچ گونه کمک انسانی، نقطه عطف قابل توجهی در بلوغ هوش مصنوعی بالینی به شمار می‌رود.
▬    ربات «ChatGPT» در یک آزمون پزشکی توانست امتیاز قابل قبولی را به دست آورد.
▬    به گزارش دیلی میل، ربات «ChatGPT»، آزمون استاندارد طلایی مورد نیاز برای طبابت در آمریکا را گذرانده است و اکنون نگرانی‌های فزاینده‌ای در مورد این موضوع وجود دارد که هوش مصنوعی ممکن است کارکنان حوزه پزشکی را بیکار کند.
▬    این برنامه مبتنی بر هوش مصنوعی توانست بین ۵۲.۴ تا ۷۵ درصد امتیاز را در آزمون مجوز پزشکی سه قسمتی «USMLE» کسب کند. آستانه قبولی هر سال حدود ۶۰ درصد است.
▬    پژوهشگران شرکت فناوری «آنسیبل هلث»(AnsibleHealth) که این بررسی را انجام دادند، گفتند: دستیابی به نمره قبولی برای این آزمون تخصصی دشوار و انجام دادن این کار بدون هیچ گونه کمک انسانی، نقطه عطف قابل توجهی در بلوغ هوش مصنوعی بالینی به شمار می‌رود.
▬    به گفته کارشناسان، این امتحان پس از آن انجام شد که دیلی میل، پنج حرفه را فاش کرد که بیشترین خطر انقلاب هوش مصنوعی متوجه آن‌ها خواهد بود.
▬    فناوری ChatGPT که توسط شرکت «OpenAI» توسعه یافته، یک ربات مبتنی بر زبان است که می‌تواند پاسخ‌هایی را شبیه به پاسخ‌های انسان ارائه کند.
▬    این فناوری پیش‌تر در دانشکده بازرگانی «وارتون»(Wharton) در «دانشگاه پنسیلوانیا»(UPenn) و دانشکده حقوق «دانشگاه مینه سوتا»(the U of M) مورد بررسی قرار گرفته و امتحانات خود را گذرانده است.
▬    پژوهشگران در جدیدترین بررسی، این فناوری را روی ۳۵۰ پرسش از آزمون ژوئن ۲۰۲۲ USMLE آزمایش کردند. دو پزشک، نتایج را ارزیابی کردند و مغایرت‌ها توسط متخصص سوم بررسی شد.
▬    این آزمون، اطلاعات دانشجویان پزشکی و پزشکان در حال آموزش را ارزیابی می‌کند و از سال ۱۹۹۲ مورد استفاده قرار گرفته است.
▬    مرحله نخست USMLE معمولاً در پایان سال دوم پزشکی، مرحله دوم در سال چهارم و مرحله سوم پس از اتمام دوره پزشکی و نخستین سال رزیدنتی گرفته می‌شود. سالانه بیش از ۱۰۰ هزار دانشجو و فارغ‌التحصیل در این آزمون شرکت می‌کنند.
▬    نتایج این آزمون، از عملکرد مدل موسوم به «PubMedGPT» فراتر رفت. این یک مدل مشابه است که منحصراً با پژوهش‌های حوزه زیست‌پزشکی آموزش داده شده بود و در مجموعه داده قدیمی‌تری از پرسش‌ها به سبک USMLE، امتیاز ۵۰.۸ را کسب کرد.
▬    پژوهشگران بر این باورند که یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهند ChatGPT ممکن است به یک فناوری ارزشمند در آموزش پزشکی تبدیل شود. آن‌ها نوشتند که ربات هوش مصنوعی، توانایی جزئی برای آموزش پزشکی با ارائه مفاهیم بدیع و غیر واضح دارد که ممکن است در حوزه آگاهی یادگیرندگان نباشند. هوش مصنوعی اکنون در موقعیتی قرار گرفته است که به زودی در حوزه بالینی با کاربردهای متنوع در تمام بخش‌های مراقبت‌های بهداشتی در همه جا حاضر می‌شود.
▬    گروه آنسیبل هلث به قدری به ChatGPT اعتماد دارند که پزشکان این شرکت، آزمایش استفاده از آن را به عنوان بخشی از جریان کاری خود برای بازنویسی گزارش‌های سنگین آغاز کرده‌اند. حتی این گروه پژوهشی، از ChatGPT برای نوشتن یافته‌های خود استفاده کردند.
▬    دکتر «تیفانی کونگ»(Tiffany Kung)، از پژوهشگران این پروژه گفت: ChatGPT کمک قابل توجهی به نوشتن گزارش کرد. ما با ChatGPT بسیار شبیه به یک همکار تعامل داشتیم و از آن خواستیم تا پیش‌نویس‌های در حال انجام شدن را ترکیب، ساده‌سازی و ارائه کند. همه پژوهشگران این پروژه، ورودی ChatGPT را تحسین کردند.
مآخذ:...
هو العلیم

 

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 03 فروردین 1402 ساعت 11:06

رصد گسترش عظیم و شتابان پدیده ChatGPT؛ نویسنده سریال طنز «پارک جنوبی» شد

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از ایسنا و دیلی‌میل؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    ربات هوش مصنوعی «ChatGPT» بخش‌هایی از یک قسمت مجموعه طنز پویانمایی آمریکایی «ساوت پارک»(South Park) را نوشته است.
▬    بخش‌هایی از جدیدترین قسمت مجموعه «ساوت پارک» توسط ربات هوش مصنوعی «ChatGPT» شرکت «OpenAI» نوشته شده است.
▬    سازندگان طنز پویانمایی آمریکایی ساوت پارک از ربات هوش مصنوعی ChatGPT شرکت OpenAI برای ساخت جدیدترین قسمت این مجموعه با عنوان «آموزش عمیق» کمک گرفتند. کل قسمت درباره چت‌بات است و چند دقیقه آخر این قسمت را ChatGPT تولید کرده است.
▬    قسمت چهارم فصل ۲۶ این مجموعه چندین پسر از کلاسی که استن (از شخصیت‌های اصلی این مجموعه تلویزیونی) در آن حضور دارد را نشان می‌دهد که از چت بات برای نوشتن مقاله و ارسال پیام متنی برای دختران استفاده می‌کنند و تیتراژ پایانی نشان می‌دهد که این بخش توسط تری پارکر (Trey Parker) و ChatGPT نوشته شده است.
▬    هوش مصنوعی یک سخنرانی ارائه شده توسط استن تولید کرد که به دلیل صدای رباتیک آن این امر قابل توجه است و در آن این پسر استدلال می‌کند که چرا نباید مردم را برای استفاده از ChatGPT سرزنش کرد.
▬    این شخصیت می‌گوید: این شرکت‌های غول‌پیکر فناوری هستند که هوش مصنوعی Open AI را گرفتند، آن را آماده کردند و از آن درآمدزایی کردند و آن را با حداکثر سرعتی که می‌توانستند در اختیار همه ما قرار دادند تا پیشروی کنند.
▬    در این قسمت چندین پیام متنی که استن برای دوستش فرستاده نیز توسط ChatGPT ایجاد شده است.
▬    «یادگیری عمیق» زمانی آغاز می‌شود که دانش آموزان ساوت پارک کشف می‌کنند که می‌توانند از ChatGPT برای انجام تکالیف درسی و مدرسه از آن استفاده کنند.
▬    استن متوجه می‌شود که کلاید اخیراً با دوستانش بسیار خوب صحبت می‌کند و از او می‌پرسد که چگونه اینقدر خوب صحبت می‌کند و از او می‌خواهد به او کمک کند تا با دوست خود وندی آشتی کند.
▬    کلاید گفت: می‌توانید از ChatGPT استفاده کنید. یکسری برنامه‌ها وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید تا برخی کارهای شما را برایتان انجام دهند. مردم از آن‌ها برای نوشتن شعر، نوشتن برنامه‌های شغلی استفاده می‌کنند.
▬    استن در ابتدا مردد است، اما در نهایت از ChatGPT برای ارسال پیامک به وندی استفاده می‌کند. این قسمت همچنین نشان می‌دهد که چگونه دانش آموزان تمام تکالیف خود را با کمک ChatGPT انجام می‌دهند.
▬    بیشتر قسمت توسط پارکر نوشته شده است، اما اعتقاد بر این است که چند دقیقه آخر کار توسط این ربات هوش مصنوعی خلق شده است. در انتها وندی متوجه می‌شود که پیام‌های استن توسط هوش مصنوعی تولید شده است.
▬    استن از ChatGPT می‌خواهد داستانی بنویسد که در ساوت پارک اتفاق می‌افتد، جایی که پسری به نام استن باید دوستش را متقاعد کند که او در مورد استفاده از هوش مصنوعی برای ارسال پیام به او دروغ گفته است.
▬    همه چیز درست می‌شود زیرا او به همه می‌گوید که این تقصیر او نیست و در نهایت همه با او موافق هستند و دوستش کاملاً او را بخشیده است.
▬    تری پارکر و مت استون تهیه‌کنندگان اصلی مجموعه قبلاً به هوش مصنوعی ابراز علاقه کرده بودند، زیرا این دو در دسامبر ۲۰۲۲ مبلغ ۲۰ میلیون دلار را در استودیوی هوش مصنوعی خود به نام Deep Voodoo سرمایه‌گذاری کردند. گرچه این امر پیشرفت هوش مصنوعی را برجسته می‌کند، اما این ترس را ایجاد می‌کند که چت بات آماده است تا مشاغل متعددی را تصاحب کند.
▬    ChatGPT چیست؟
▬    ربات ChatGPT یک ربات مخصوص گفتگو یا چت است که بر روی خانواده مدل‌های زبان بزرگ ساخته شده و با تکنیک‌های یادگیری نظارت شده و تقویتی به خوبی تنظیم شده است.
▬    این ربات در دسامبر ۲۰۲۲ با نظرات مثبتی مواجه شد و به عنوان مثال نیویورک تایمز آن را «بهترین ربات چت هوش مصنوعی که تا به حال برای عموم معرفی شده» نامید و گاردین نیز گفته است که می‌تواند متنی با جزئیات چشمگیر و مانند انسان تولید کند.
▬    ChatGPT آخرین مورد از یک مجموعه هوش مصنوعی است که شرکت سازنده از آن به عنوان GPTs یاد می‌کند و مخفف عبارت «مبدل از پیش آموزش دیده مولد»(Generative Pre-Trained Transformer) است.
▬    یکی از ویژگی‌های کلیدی ChatGPT توانایی آن در ایجاد پاسخ‌های متنی انسان‌مانند به درخواست‌ها است. این باعث می‌شود که برای طیف گسترده‌ای از برنامه‌ها مانند ایجاد ربات‌های چت برای ارائه خدمات به مشتری، ایجاد پاسخ به سؤالات در انجمن‌های آنلاین یا حتی ایجاد محتوای شخصی‌سازی‌شده برای پست‌های رسانه‌های اجتماعی مفید باشد.
▬    این ربات می‌تواند برای کارهای پردازش زبان طبیعی مانند تولید متن و ترجمه زبان استفاده شود و با مدل GPT-3.5 آموزش دیده است که یکی از بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین مدل‌های زبان موجود در حال حاضر است.
▬    ChatGPT از زمان راه اندازی آن در نوامبر سال گذشته به یک موفقیت فوق‌العاده تبدیل شده است. این برنامه هوش مصنوعی که اساساً یک ربات گفتگوگر پیشرفته است، می‌تواند به بزرگ‌ترین و کوچک‌ترین سؤالات زندگی پاسخ دهد و مقالات دانشگاهی، داستان‌های تخیلی و حتی نامه‌های درخواست شغل را تهیه کند.
▬    ChatGPT این کار را با استفاده از آنچه از مقدار حیرت آوری از متون موجود در اینترنت به دست می‌آورد، با راهنمایی دقیق متخصصان انسانی انجام می‌دهد. میلیون‌ها نفر در هفته‌های اخیر سؤالاتی از ChatGPT پرسیده‌اند و این ربات تمام تلاش خود را برای پاسخ دادن به کار می‌گیرد، مگر اینکه بداند نمی‌تواند. پاسخ‌های آن با اعتماد به نفس بالا و روان ارائه می‌شوند، حتی اگر گاهی اوقات به طرز شگفت‌انگیزی اشتباه باشند.
▬    این بدان معناست که اگرچه Chat GPT می‌تواند فیزیک کوانتومی را توضیح دهد یا شعری را بنا به تقاضای فرد بنویسد، اما به گفته کارشناسان، تسخیر کامل دنیا توسط هوش مصنوعی قریب‌الوقوع نیست.
▬    این برنامه جدیدترین برنامه‌ای است که از شرکت OpenAI که یک آزمایشگاه پژوهشی در کالیفرنیا است، پدیدار شده و بر اساس یک برنامه هوش مصنوعی قبلی به نام GPT-3 بنا شده است. هوش مصنوعی که در این زمینه به عنوان یک مدل زبان بزرگ یا LLM شناخته می‌شود، از صدها میلیارد کلمه در قالب کتاب، گفتگو و مقاله‌های وب تغذیه می‌کند و از آن‌ها مدلی را بر اساس احتمال آماری از کلمات و جملات می‌سازد. نحوه کار این ربات کمی شبیه به پیشگویی متن در قسمت نوشتن پیام در گوشی‌های هوشمند است، اما به شدت توسعه یافته است و به آن اجازه می‌دهد تا به جای کلمات واحد، پاسخ‌های کامل تولید کند.
▬    شرکت OpenAI یک شرکت پژوهشی غیرانتفاعی در زمینه هوش مصنوعی است که هدف آن توسعه «هوش مصنوعی بی‌ضرر»(friendly AI) برای خدمت به بشریت است. این شرکت برای همکاری آزادانه با سایر مؤسسات و پژوهشگران، پتنت‌ها و تحقیقات خود را به صورت عمومی منتشر می‌نماید. بخشی از انگیزه‌های بنیانگذاران OpenAI به ویژه ایلان ماسک و سم آلتمن، رسیدگی به نگرانی‌هایی که در رابطه با تهدید هوش مصنوعی برای موجودیت‌های دیگر تصور می‌شود، ذکر شده است.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 03 فروردین 1402 ساعت 10:58

آیا چت‌بات‌ها گوگل را می‌بلعند؟...شاید...

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از اکونومیست؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    چت‌بات شبیه به شخصی است که با اعتمادبه‌نفس بسیار زیادی و بی‌توجه به صحت و درستی معلوماتش، سعی دارد مفهومی را از موضع بالا توضیح بدهد. برخلاف موتورهای جست‌وجویی که اغلب افراد را به صفحات وب دیگری راهنمایی می‌کنند و هیچ ادعایی درباره درستی آن‌ها ندارند، چت‌بات‌ها پاسخ‌های خودشان را به شکل حقیقتی مقدس ارائه می‌دهند. چت‌بات‌ها اینترنت را پایش می‌کنند، و به اتکاء این پایش، پاسخ می‌دهند.
▬    بیش از ۲۵ سال است که موتورهای جست‌وجو در خط مقدم اینترنت قرار داشته‌اند، اما هیچ‌چیز تا همیشه ادامه ندارد؛ به خصوص در دنیای فنّاوری. حالا چت‌بات‌ها هوش مصنوعی را در مرکز توجه قرار داده‌اند. کارهای زیادی که امروزه کاربران از طریق موتورهای جست‌وجو انجام می‌دهند، می‌توانند به شکل بهتری با چت‌بات‌های هوش مصنوعی انجام شوند.
▬    بیش از ۲۵ سال است که موتورهای جست‌وجو در خط مقدم اینترنت قرار داشته‌اند. AltaVista نخستین سایتی که امکان جست‌وجوی متنی را فراهم می‌آورد، به سرعت توسط گوگل برکنار شد که از آن زمان به بعد توانست حاکمیت کل این بازار را در اختیار بگیرد. موتور جست‌وجوی گوگل همچنان قلب تپنده کسب‌وکار مادر خود یعنی آلفابت است که با درآمد ۲۳۸ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۲ و ارزش بازار ۳/ ۱ تریلیون دلاری، یکی از ارزشمندترین شرکت‌های جهان به حساب می‌آید. حال دیگر گوگل تنها یک نام تجاری نیست؛ یک فعل است.
▬    اما هیچ‌چیز تا همیشه ادامه ندارد؛ به خصوص در دنیای فنّاوری. کافی است به IBM نگاهی بیندازید که زمانی حاکم مطلق تجارت کامپیوتر بود، یا نوکیا که زمانی رهبری بازار گوشی‌های موبایل را در دست داشت. هر دوی این شرکت‌ها تخت پادشاهی‌شان را از دست دادند، چون در فرآیند تحولات بزرگ فنّاورانه اشتباه عمل کردند. حالا شرکت‌های فنّاوری مشتاقانه به دنبال یک نوآوری هستند که نشانگر تغییر و فرصتی مشابه باشد. چت‌بات‌های مبتنی بر هوش مصنوعی از طریق گفت‌وگوهای متنی، امکان جمع‌آوری اطلاعات را به کاربران می‌دهند. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک سرمایه‌گذاری UBS، تعداد کاربران ChatGPT که توسط استارت‌آپ OpenAI ساخته شده است، تا پایان ماه ژانویه و دو ماه بعد از معرفی، به بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر رسیده که آن را به یکی از بهترین اپلیکیشن‌های مصرفی از نظر سرعت رشد در تاریخ تبدیل کرده است.
▬    در حال حاضر هوش مصنوعی در پشت صحنه محصولات زیادی مورد استفاده است، اما ChatGPT با فراهم آوردن امکان چت کردن مستقیم افراد با هوش مصنوعی، آن را در مرکز توجه قرار داده است. ChatGPT می‌تواند مقالاتی به روش‌های مختلف بنویسد، مفاهیم پیچیده را توضیح بدهد، متون مطول را خلاصه کند و به سؤالات پیش پا افتاده و کم‌اهمیت هم پاسخ بدهد. این چت‌بات هوش مصنوعی حتی می‌تواند به دقت آزمون‌های حقوقی و پزشکی را هم پشت سر بگذارد و همچنین معلومات تحت وب را با هم ادغام و مرتبط کند؛ برای مثال، مکان‌های تفریحی در تعطیلات را فهرست کرده و آن‌ها را از نظر شاخص‌های معینی کنار هم بگذارد یا منوهای غذا و برنامه‌های سفر را پیشنهاد بدهد. اگر بخواهید این چت‌بات می‌تواند دلایل خودش برای این کارها را توضیح داده و جزئیات بیشتری در اختیارتان قرار بدهد. به‌طور خلاصه، کارهای زیادی که امروزه کاربران از طریق موتورهای جست‌وجو انجام می‌دهند، می‌توانند به شکل بهتری با چت‌بات‌های هوش مصنوعی انجام بشوند.
▬    با این وجود، شرکت‌های رقیب برای ربودن گوی سبقت در این زمینه، معرفی‌های جنجالی برای ارائه چت‌بات‌های هوش مصنوعی خودشان به راه انداختند. روز هفتم فوریه مایکروسافت که بیش از ۱۱ میلیارد دلار در OpenAI سرمایه‌گذاری کرده، نسخه جدیدی از موتور جست‌وجوی بینگ خودش را ارائه کرده که با ChatGPT یکپارچه شده است. ساتیا نادلا، رئیس هیات‌مدیره مایکروسافت، این اتفاق را فرصت خود برای به چالش کشیدن گوگل می‌داند. گوگل هم چت‌بات خود را با نام بارد (Bard) و به عنوان همراهی برای موتور جست‌وجویش، معرفی کرده است. این شرکت همچنین ۳۰۰ میلیون دلار در استارت‌آپ Anthropic سرمایه‌گذاری کرده است که توسط کارمندان سابق شرکت OpenAI راه‌اندازی شده و چت‌باتی به نام Claude را ساخته است. قیمت سهام شرکت بایدو هم - که به عنوان گوگل چینی شناخته می‌شود- بعد از اعلام خبر عرضه چت‌باتش به نام Ernie در ماه مارس، رشد جهشی کرد.
▬    با این حال اما آیا چت‌بات‌ها قابل‌اعتماد هستند و برای بازار جست‌وجوی آنلاین و کسب‌وکار سودمند تبلیغاتش، به چه معنایی خواهند بود؟ آیا آن‌ها نشانه‌ای از یک «توفان شومپیتری»‌(یا تخریب خلاق، مفهومی در اقتصاد که در توضیح نوآوری اقتصادی در چرخه کسب‌وکارها مطرح می‌شود) هستند که در آن هوش مصنوعی، شرکت‌های بزرگ را سرنگون کرده و پرچم رقبای نوپای آن‌ها را به اهتزاز درمی‌آورند؟ پاسخ این سؤالات به سه چیز بستگی دارد: انتخاب‌های اخلاقی، درآمدزایی و اقتصاد انحصاری.
▬    ChatGPT اغلب دچار اشتباه می‌شود. این چت‌بات شبیه به شخصی است که با اعتمادبه‌نفس بسیار زیادی و بی‌توجه به صحت و درستی معلوماتش، سعی دارد مفهومی را از موضع بالا توضیح بدهد. برخلاف موتورهای جست‌وجویی که اغلب افراد را به صفحات وب دیگری راهنمایی می‌کنند و هیچ ادعایی درباره درستی آن‌ها ندارند، چت‌بات‌ها پاسخ‌های خودشان را به شکل حقیقتی مقدس ارائه می‌دهند. چت‌بات‌ها همان‌طور که اینترنت را پایش می‌کنند، با تعصب، پیش‌داوری و اطلاعات غلط، دست‌به‌گریبان هستند. در حالی که پاسخ‌های نادرست و ناخوشایند تولید می‌کنند، اطمینان دارند که جنجالی و انقلابی هستند. گوگل حالا و به خاطر نگرانی‌های این‌چنینی، در فکر به تأخیر انداختن عرضه چت‌بات خودش است؛ اما مایکروسافت حالا دست بالا را در اختیار دارد. ChatGPT در حال حاضر پاسخ‌هایی می‌دهد که «رون دی‌سانتیس» فرماندار فلوریدا آن‌ها را آگاهی غیرقابل قبول می‌داند.
▬    چت‌بات‌ها همچنین باید محتاطانه وارد موضوعات حساس بشوند. وقتی از ChatGPT راهنمایی پزشکی می‌خواهند، جوابش را با یک جمله سلب مسؤولیتی آغاز می‌کند که «تشخیص شرایط پزشکی خاص ممکن نیست». این چت‌بات همچنین از راهنمایی کردن درباره چگونگی ساخت یک بمب هم امتناع می‌کند. با این حال معلوم است که خطوط قرمز آن به سادگی دور زده می‌شوند؛ برای مثال، سؤالی درباره یک سازنده بمب با جزئیات فنی زیادی پاسخ داده می‌شود. در حالی که شرکت‌های فنّاوری درباره موضوعاتی تصمیم می‌گیرند که بسیار حساس هستند، باید مسیری را که خطوطشان را ترسیم می‌کنند، انتخاب کنند. تمام این‌ها، سؤالاتی درباره سانسور، بی‌طرفی و ذات حقیقت را مطرح می‌کنند.
▬    آیا شرکت‌های فنّاوری می‌توانند از این حوزه درآمدزایی داشته باشند؟ OpenAI در حال معرفی نسخه ویژه‌ای از ChatGPT است که دسترسی سریع به آن حتی در زمان اوج استفاده مستلزم پرداخت حق اشتراک ماهانه ۲۰ دلاری است. گوگل و مایکروسافت که در حال حاضر تبلیغات روی موتورهای جست‌وجوی‌شان را می‌فروشند، تبلیغات را در کنار پاسخ‌های چت‌بات نشان خواهند داد. چت‌بات‌ها در پاسخ به درخواست راهنمایی درباره سفر، جواب‌هایشان را در کنار تبلیغات پاپ‌آپ مرتبط نمایش می‌دهند. اما ممکن است این الگوی تجاری، مداوم و پایدار نباشد. اداره و مدیریت یک چت‌بات به نیروی پردازشی بیشتری از ارائه نتایج جست‌وجو نیاز دارد و بنابراین هزینه بیشتر و حاشیه سود کمتری خواهد داشت.
▬    قطعاً الگوهای تجاری دیگری ظهور خواهند کرد: شاید مطالبه پول بیشتر از آگهی‌دهندگان برای امکان نفوذ به پاسخ‌هایی که چت‌بات‌ها ارائه می‌کنند یا مرتبط کردن پاسخ‌ها با وب‌سایت‌های آگهی‌دهندگان. از ChatGPT می‌خواهید یک خودرو پیشنهاد کند و پاسخ آن بسته به نیازهای شما، شامل بسیاری از برندهای خوب خواهد بود. چت‌بات‌های آینده احتمالاً تمایل بیشتری به ارائه پیشنهاد دارند. با این حال اگر آگهی‌دهندگان در بی‌طرفی آن‌ها دخالت کنند، آیا مردم همچنان از چت‌بات‌ها استفاده خواهند کرد؟ آیا چت‌بات‌ها می‌توانند چنین موضوعی را بگویند؟ ببینید؛ کنسرو دیگری از کِرم!
▬    پس موضوع رقابت مطرح می‌شود. خبرهای خوبی وجود دارند که گوگل تلاش خودش را برای مشارکت با شرکت‌های نوپایی مانند OpenAI ادامه می‌دهد. اما مشخص نیست که آیا چت‌بات‌ها رقیبی برای موتورهای جست‌وجو به حساب می‌آیند یا مکمل آن‌ها. در ابتدا به‌کارگیری چت‌بات‌ها به عنوان افزونه‌ای برای جست‌وجو یا شرکای مستقلی برای گفت‌وگوی آنلاین بود و به همین دلیل بعضی پاسخ‌های نادرست آن‌ها قابل اغماض بود. اما با بهبود قابلیت‌های چت‌بات‌ها، آن‌ها می‌توانند به یک رابط کاربری برای انواع سرویس‌ها مانند رزرو هتل و رستوران تبدیل بشوند، مخصوصاً اگر یک دستیار صوتی هوشمند مانند الکسا یا سیری ارائه دهند. اگر ارزش اصلی چت‌بات‌ها به عنوان لایه‌ای در روی دیگر خدمات دیجیتال باشد، آن‌وقت در خدمت شرکت‌های بزرگی خواهند بود که در حال حاضر خدمات این‌چنینی ارائه می‌کنند.
▬    حقیقت این است که شرکت‌های نوظهوری مانند Anthropic و OpenAI (و البته سرمایه) امروزه توجه بیشتری نسبت به گوگل و مایکروسافت جلب می‌کنند که نشان می‌دهند شرکت‌های کوچک‌تر سهمی هرچند کم از رقابت در این زمینه دارند. این شرکت‌های نوپا زیر فشار زیادی برای فروش قرار دارند، اما اگر یک شرکت نوپای ارائه‌دهنده چت‌بات، فنّاوری بهتر و الگوی تجاری جدیدی توسعه داده و به عنوان یک غول تازه ظهور کند، چه؟ این همان کاری است که زمانی گوگل انجام داد. چت‌بات‌ها سؤالات سختی را ایجاد می‌کنند، اما فرصتی برای ارائه مفیدتر اطلاعات آنلاین و دسترسی ساده‌تر به آن‌ها را فراهم می‌آورند. درست مثل سال‌های دهه ۱۹۹۰ که موتورهای جست‌وجوی اولیه ارائه شدند، ممکن است دوباره پاداش بسیار ارزشمندی - برای تبدیل شدن به خط مقدم اینترنت- این‌بار برای چت‌بات‌های هوش مصنوعی در راه باشد.
مأخذ:دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 23 بهمن 1401 ساعت 13:36

مفهوم اجتماعی «شهید» (Martyr|Mártir|शहीद)

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    از ۴۰۰۰ سال پیش، که مفهوم «شهید»، به برکت ادیان ابراهیمی در فرهنگ جهان، جانمایی شد، افق تازه‌ای از «حیات» در فکر انسانی گشوده شده است.
▬    در تمام این زمان طولانی، شهیدان، از ابراهیم و اسماعیل خلیل و یحیی و مسیح و حسین‌ابن‌علی علیهم‌السلام، تا همین زمانه اخیر، سردار «شهید» قاسم سلیمانی، نفوذ اجتماعی و تاریخی شگرفی داشته‌اند، و این پرسش در ذهن‌ها بوده است که چرا شهیدان چنین نفوذ اجتماعی و تاریخی عظیمی دارند؟ پاسخ‌های متعددی در سطوح متفاوت می‌توان به این پرسش داد...
▬    ولی یک پاسخ این است که...
▬    شهید، «حیات» خویش را در افق «لازمان» تعریف می‌کند؛
▬    او باور ندارد که مرگ، «پایان» است؛
▬    برای او، مرگ، «آغاز» یک افق شگرف و عظیم است؛
▬    و او «تصمیم» گرفته است که از «هم‌اکنون»، خویش را در آن افق شگرف و عظیم تعریف کند.
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 25 دی 1401 ساعت 16:14

«صدای ملت»

فرستادن به ایمیل چاپ

گفتگوی KHAMENEI.IR با دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    رهبر انقلاب در دیدار با بسیجیان با اشاره به مصادیقی همچون راهپیمایی ۱۳ آبان و تشییع شهید سلیمانی فرمودند: «می‌گوید صدای ملّت را بشنوید! صدای رعدآسای ملّت در سیزدهمِ آبانِ امسال بلند شد؛ شنیدید؟ شما صدای ملّت را بشنوید. مگر از تشییع‌جنازه‌ی شهید سلیمانی چقدر گذشته؟ آن جمعیت عظیم صدای ملّت ایران بود، آن تشییع‌جنازه‌ی ده‌میلیونی یا شاید به یک معنا بیش از ده‌میلیونی صدای ملّت ایران بود. امروز تشییع‌جنازه‌ی شهدا صدای ملّت ایران است... صدای ملّت این است؛ شما چرا صدای ملّت را نمی‌شنوید؟» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
▬    رسانه KHAMENEI.IR به منظور تحلیل نظری و جامعه‌شناسانه این موضوع به گفتگو با دکتر حامد حاجی‌حیدری، استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران پرداخته است.

▀█▄  آنان که تأکید دارند صدای ملت را بشنوید در حالی که خودشان از شنیدن صدا و حرکت بخش قابل‌توجهی از جامعه دور هستند، چه ویژگی دارند و از چه مشرب فکری متأثر هستند؟
▬    سنجش افکار درست و دقیق و علمی، معمولاً روند پرهزینه، زمان‌بر و پرزحمتی است. این سه قید، یعنی «پرهزینه» و «زمان‌بر» و «پرزحمت»، هر یک، جمعی از تحلیل‌گران اجتماعی را از گردونه اظهار نظر دقیق در مورد جامعه و فرهنگ خارج می‌کنند؛
▬    «پرهزینه» بودن تحقیقات اجتماعی و بویژه آن دسته از پژوهش‌های کمی مبتنی بر پیمایش که خصوصاً برای تعیین گستره پدیده‌ها در جامعه مناسب هستند، موجب می‌شود که معمولاً در سرتاسر جهان، این تحقیقات در اختیار و توان نهادهای دولتی یا شرکت‌های بسیار بزرگ قرار گیرد؛ حالا که «کلان‌داده‌ها»، ارزیابی‌های بسیار دقیق‌تری در مورد جوامع تا حد امکان «کنترل جامعه» ارائه می‌کنند، طوری که در شمار اسناد طبقه‌بندی شده کشورها قرار می‌گیرند، دسترسی عمومی و حتی تخصصی به این داده‌ها بعیدتر و ناممکن‌تر به نظر می‌رسد، و حتی معقول نیست که نظام‌های حکمرانی اجازه تولید و دسترسی و انتشار عمومی این اطلاعات را بدهند، که احیاناً در اختیار دولت‌های متخاصم نیز قرار گیرد.
▬    عامل دوم، یعنی «زمان‌بر» بودن، باعث می‌گردد که در مواردی مانند بحران‌ها، تحلیل‌گران، ضرورت قضاوت سریع و زودتر از موعد را احساس کنند و الزامات سنجش و اندازه‌گیری دقیق را نادیده بگیرند؛
▬    و نهایتاً، «پرزحمت» بودن نیز علتی می‌گردد برای آن که برخی از تحلیل‌گران اصطلاحاً «پشت میز سبز نشین» بشوند و تحلیل‌های نظری عمومی را به سنجش‌های تجربی ترجیح بدهند.
▬    در نتیجه این دشواری‌ها، اخیراً برخی تحلیل‌گران، شبکه‌های اجتماعی را به عنوان الگوهایی برای برآورد افکار عمومی تلقی کرده‌اند. آن‌ها با فرض این که اغلب مردم، عمده زندگی و ارتباطات خود را در متن شبکه‌های اجتماعی برقرار می‌دارند، سنجش شبکه‌های اجتماعی را با سنجش افکار عمومی هم ارز تلقی می‌کنند. البته، هر چند سنجش درست و روشمند شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب که حدود هشتاد درصد افراد بالغ جامعه هدف را زیر پوشش داشته باشند، می‌تواند برآوردی تقریبی از افکار عمومی به دست بدهد، اما واقع آن است که دعاوی انتلکتول‌ها در مورد نظر «مردم»، اغلب، به مشاهدات شخصی‌شان در گروه‌ها و گعده‌های همقطاران خودشان، آن هم در توییتر، که تنها دو میلیون اکانت ایرانی در آن عضو هستند که فقط ششصد هزار آن فعال (و «شاید» واقعی) هستند، محدود می‌شود.
▬    نهایتاً این که در وقایع اخیر، به نظر، علاوه بر نکات فوق، غرض‌ورزی‌ها و پیش‌داوری‌های نسنجیده معمول روشنفکری و انتلکتولیسم ایرانی در اظهارنظرهای جهت‌دار و بدون استناد در مورد «مردم» و «جامعه» مدخلیت داشت؛ متأسفانه طی سده اخیر، انتلکتولیسم ایرانی هماهنگ با مراکز علایق غربی‌اش در ایران ایفای نقش کرده است، و حتی به قراینی می‌توان گفت که در وقایع اخیر، برخی انتلکتول‌ها و نهادهای انتلکتولی، با شبکه‌سازهای سازمان منافقین ارتباطات مالی داشتند. در اعلام اخیر سازمان منافقین آمد و پیش از این اعلام نیز از نوع و الگوی آشنای شبکه‌سازی‌های خشونت‌بار، آشکار بود، که این سازمان در شبکه کردن سلبریتی‌ها و روشنفکران و پیاده‌نظام درگیری‌ها دخیل بوده است. هر چند که پیش از این، برخی کارشناسان سیاسی هشدار می‌دادند، ولی الآن روشن شده است که سیاه‌نمایی‌های مبالغه‌آمیز اخیر در مورد وضع کشور، که خصوصاً در دو/سه سال اخیر تشدید شده بود به چه کار می‌آمده است...

▀█▄  چرا اتفاقاتی همچون تشییع شهید سلیمانی با آن ابعاد بی‌نظیر یا بسیاری از راهپیمایی‌های پرشور ملی توسط بخشی از جریان روشنفکری یا فعالان سیاسی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شود؟
▬    چند ماه پیش از شهادت و تشییع بهت‌آور و عظیم سردار شهید سلیمانی، نظرسنجی مریلند، میزان محبوبیت سردار را، ۸۲ درصد برآورد کرد؛ در جریان تشییع شهید، بی‌گمان، محبوبیت ایشان بسی بیشتر شد. مراسم تشییع، همواره از اهمیت بالایی برخوردار است و در چنین مقیاسی موجب صعود و عروج محبوبیت بیش از پیش چهره‌ها می‌شود. مردمی که به وقت درگذشت عزیزان، تصویر و اعلامیه را هفت روز و چهل روز پشت شیشه اتومبیل یا مغازه خود نگاه می‌دارند، با گذشت چند سال، هنوز تصویر سردار را بر شیشه اتومبیل یا بر آواتار معرفی خود در شبکه‌های اجتماعی نگاه داشته‌اند و هویت خود را با او یکی کرده‌اند. تصویر سردار در جای جای کشور و در زوایای گوناگون زندگی مردم رؤیت می‌شود، و پررنگ‌ترین تصویری است که در چشم جوانان و نوجوانان امروز خودنمایی می‌کند. از این قرار، می‌توان گفت که سردار سلیمانی، تبدیل به قهرمان و چهره آرمانی نسلی گردید که امروز موسوم به نسل «سلام فرمانده» شده است. سردار سلیمانی، نسل متمایز خود را پدید آورده است؛ نسلی که خود را نسل انتظار ظهور معرفی می‌کند.
▬    برای چندین دهه از تاریخ این کشور، ممکن نیست ابرپدیده سردار سلیمانی از مرکز تحلیل‌های اجتماعی فاصله بگیرد. حال، یک تحلیل‌گر یا حتی یک شخصیت محبوب اجتماعی و سیاسی، ممکن است تصمیم بگیرد، از این پدیده مرکزی فاصله بگیرد، ولی مشابه بازنمودی که از دوگانه میدان/دیپلماسی در صحنه افکار عمومی صورت گرفت، چیزی نمی‌تواند این ابرپدیده محوری را به حاشیه براند، و برعکس، خودش به حاشیه می‌رود. این که چرا انتلکتولیسم ایرانی می‌کوشد از کنار این ابرپدیده، با سکوت یواشکی عبور کند، به دشواری‌های ساختاری روشنفکری در ایران باز می‌گردد...

▀█▄  چرا برخی دانش‌ها همچون علوم اجتماعی، علوم سیاسی و... از تحلیل و تبیین وضع دقیق لایه‌های مردم ایران عاجز است و مدل مناسب تحلیلی به مخاطب ارائه نمی‌دهد؟ چه الگویی و چه ابزار و روشی ما را به درک عمیق و همه جانبه از ظرفیت جامعه ایران رهنمون می‌سازد؟
▬    به گمانم، نمی‌توان گفت که این دانش‌ها، اصولاً و ذاتاً از تحلیل مردم ایران ناتوان هستند؛ بلکه باید دقیق‌تر گفت که سنت روشنفکری ایران که مستمراً موجبات آزردگی مصلحان اجتماعی متعهد به کشور و امت، از امیرکبیر گرفته تا جلال آل احمد را به بار آورده است، به دلیل تعهد ناموجه به ارزش‌های لیبرالیستی یا سوسیالیستی یا به علت شیفتگی و تعهد به دولت‌های غربی، مدام دچار اشتباه و طورش و چولگی در تشخیص می‌شود. این «تعهد ناموجه»، یک عارضه و بیماری مزمن در انتلکتولیسم ایرانی است.
▬    «تعهد ناموجه» انتلکتولیسم ایرانی، البته، قدری به پیچیدگی بالای علوم انسانی اصطلاحاً چندسکویی یا چندپارادایمی، و بی‌دقتی‌های معمول در برخی سکوهای نظری، نسبت به مقوله «تعهد ارزشی» مربوط می‌شود. در برخی رویکردهای غیرانتقادی و غیرتحلیلی، توأمان، هم از «تعهد ارزشی» حذر داده می‌شود و هم نسبت به ارزش‌های انقلاب‌های اروپایی و خصوصاً لیبرالیسم و سوسیالیسم سرسپردگی ساز می‌گردد، و انتلکتولیسم ایرانی طی تاریخ خود نشان داده است که در مقابل ایسم‌های اروپایی وامی‌دهد و ارزش‌های موجه اسلامی و ایرانی را که قرن‌های متمادی ارزش بقا داشته‌اند و امتحان خود را پس داده‌اند، وامی‌گذارد.
▬    مسیر درست و بقاعده آن است که نظر به آن که علوم انسانی، مانند سایر علوم، به سمت عملیاتی و تجویزی شدن حرکت کرده‌اند، باید قضاوت‌های ارزشی خود را مدلل و روش‌مند کنند و این ضرورتی است که مدت‌هاست در علوم اجتماعی جهان، با عنوان فن اخلاق توسعه، قاعده‌مند شده است. این علوم، باید مانند فنون عملی دیگر مانند پزشکی یا رشته‌های فنی-مهندسی، تعهدات ارزشی خود را به شیوه تحلیلی و انتقادی، به دقت مشخص و مدلل کنند. با شکست‌های لیبرالیسم و سوسیالیسم که از نقطه عطف ۱۹۶۸، مسجل و معلوم شده است، مسیریابی‌های اخلاقی دینی که به معادنگری دیرپای ادیان ابراهیمی متکی است، بهترین پاسخ‌ها را ارائه می‌دهند و می‌توانند نقاط «تعهد موجه» تحلیل‌گر علوم انسانی را معلوم کنند. این نقاط «تعهد موجه»، اگر با تشخیص‌های روشمند واقعیت اجتماعی همراه شود، می‌تواند علوم انسانی و سنت روشنفکری ایران را با ملت همراه کند، چنان که در بسیاری موارد توانسته است.

▀█▄  گزاره‌هایی همچون انقطاع نسلی که به گفته رهبری انقلاب «حرف‌های روشنفکریِ داخل گعده‌های روشنفکرانه است» هم ظاهراً از درک‌های اشتباه از جامعه ایران است. لطفاً این نکته را تبیین بفرمایید.
▬    تمایزها و حتی انقطاع‌های نسلی، واقعیاتی در دنیای سراسر دگرگونی امروز هستند؛ لااقل از دهه ۱۹۷۰ میلادی، در ایالات متحده و در اروپا و ژاپن و کشورهای رو به توسعه، موضوع تمایز و شکاف نسلی، یک مقوله ثابت در تحلیل اجتماعی بوده و هست. از دهه ۱۹۹۰ نیز، با ظهور رسانه‌های بسیار متحول متکی بر شبکه، این دگرگونی و انقلاب نسلی در فواصل بسیار کوتاهی، بسته به ظهور فناوری‌های ارتباطی یکسره نوین، اتفاق می‌افتد.
▬    بااین‌حال، از معجزات انقلاب اسلامی، و مشخصاً شهیدان انقلاب اسلامی، یکی همین است که انقلاب اسلامی، به وسیله شهیدان خود، مستمراً صورت‌های الگویی تازه‌ای پدید می‌آورد که نسل‌هایی که به لحاظ ساختاری و حتی زبانی دگرگون می‌شوند را بر سر تعهد به ارزش پاینده انقلاب اسلامی ثابت‌قدم نگاه می‌دارد. ما با نسل‌های گوناگون و پی در پی شهیدان انقلاب اسلامی مواجه هستیم؛ شهیدان انقلاب، شهیدان جنگ تحمیلی، شهیدان جبهه سازندگی، شهیدان دفاع از حرم، و شهیدان مدافع امنیت. در هر یک از این نسل‌ها از سرداران رشید اسلام، چهره‌های محوری حضور دارند که نقش الگویی برای هم‌نسلی‌های خود ایفا می‌کنند؛ آن‌ها در عین آمیختگی با قواعد زیست نسل خود، مع‌الوصف، به ارزش‌های بنیادین انسانی و اخلاقی پایبند هستند، و در اوج این پایبندی، شایستگی شهادت می‌یابند. بدین ترتیب، شهادت در جریان نسل‌های متوالی انقلاب اسلامی، نخ تسبیحی شده است که نسل‌ها را به هم می‌پیوندند.
▬    در همین وقایع اخیر، شما با پدیده‌ای به نام شهید آرمان علیوردی مواجه هستید که بدواً به دلیل ددمنشی قاتلان مورد توجه قرار می‌گیرد؛ قاتلانی که همچون اشقیای کربلا و اشقیای منافقین به خشونت خود می‌بالند، تصویر این خشونت خود را منتشر می‌کنند. بله، بدواً شهید به این ترتیب مورد توجه عمومی قرار می‌گیرد و بعد معلوم می‌شود که او طلبه مدرسه بسیار ممتاز مرحوم مجتهدی است که در میان حوزه‌های علمیه تهران و کشور، در رده برترین‌هاست. معلوم می‌شود که او در سن پایین و با این کیفیت درسی، در اردوهای جهادی و در همیاری‌های دوران کوید۱۹ به کمک هم‌وطنان رفته است و در موضوعات اخیر هم بی‌طرف نبوده و کوشیده است تا از کشور در مقابل شبکه‌های منافقین دفاع کند. حالا دیگر «آرمان» یک سمبل و نماد از نسل جدید مدافعان کشور است. او در عین کمال و «آرمان»، شهیدی مظلوم است. انقلاب اسلامی، پی در پی از این دست چهره‌های الگویی و آرمانی در طول نسل‌ها ارائه داده است، و به این ترتیب، خود را به زبان نسل‌های تازه ترجمه کرده است. شاید، یکی از دلالت‌های ضمنی تأکید قرآن کریم، بر زنده بودن شهید همین باشد.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 12 دی 1401 ساعت 18:27

سه کلیدنکته درباره «اعتبارسنجی سایبرمنابع»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ کلیدنکته ۱.
▬    این روزها، برخی، سخنان معمول خود را در توییتر می‌نویسند؛ سپس، از آن یک اسکرین‌شات تهیه می‌کنند، و در سایر شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، گویی، تیتر نیم‌صفحه نخست روزنامه‌های حرفه‌ای است که تحریریه تخصصی به اتکاء تجربه و دانش عمیق، آن را می‌سازند؛ باید بدانیم که فقط به این دلیل که یک وب‌سایت یا یک حساب کاربری وجود دارد، محتوای مندرج در آن، واقعی و ارزنده نیست، و اغلب کاربران در درک و پذیرش چنین مطلبی با دشواری مواجه هستند.
▬    «اعتبارسنجی سایبرمنابع» به دانش وسیعی نیاز دارد که در اختیار اغلب کاربران نیست. به عنوان بخشی از فرآیند یادگیری معمول انسانی، اغلب افراد، آنچه در درون ملموس می‌یابند را بیش از آنچه با استدلال و عمیقاً واقعی قلمداد شود، باور می‌کنند.
▬    این روزها، نه فقط تصویر می‌تواند فوتوشاپی و دستکاری‌شده باشد، نه تنها صوت ممکن است به کمک منحنی‌های اودیشن بازسازی شود، بلکه حتی ویدیوها نیز می‌توانند جعلی یا حاوی قطعات جعلی باشند. برنامه‌های متداولی مانند افترافکت، به سهولت امکان جعل ویدئوها را فراهم می‌آورند. پس، «اعتبارسنجی سایبرمنابع» بسیار دشوار شده است. ما در «ژرفدروغ»ها حیات می‌گذرانیم.

░▒▓ کلیدنکته ۲.
▬    حال که شبیه‌سازی می‌تواند تا این حد منجر به خطا در ادراک شود، با چیزی به نام «آموزش منفی» مواجهیم. این «آموزش منفی» به همان اندازه که «آموزش مثبت» می‌توانست، تمدن‌زا و پیشرفت‌آفرین باشد، می‌تواند تمدن‌زدا گردد و جوامع آماج و هدف را به قهقرا رهسپار کند.

░▒▓ کلیدنکته ۳.
▬    خبر و هشدار جدید آنکه، رسانه جدید بازی‌های رایانه‌ای که تلفیق بازیگر در خلق حقیقت رایانه‌ای را میسر ساخته است، می‌تواند به نوع تازه‌ای از فریفتگی رسانه‌ای و «آموزش منفی» منجر شود که تا کنون کم‌سابقه بوده است. در همه بازی‌های ویدیویی، روابط علت و معلولی که زمینه‌ساز عمل می‌گردند، می‌توانند به شیوه غیرواقعی اما قابل‌باور تصویر شوند و اساساً جذابیت بازی‌های رایانه‌ای یا جلوه‌های ویژه سینمایی از همین باب است. با این خصلت بازی‌های رایانه‌ای، اغلب، این امکان هست که کاربران نتوانند قواعد واقعی علت و معلولی در دنیای واقعی را به درستی تشخیص دهند؛ آن‌ها ممکن است بعد از یک بازی رایانه‌ای خشونت‌بار به خیابان بیایند و گمان ببرند که به همان ترتیب که در بازی رایانه‌ای به دقت و کیفیت بالا شبیه‌سازی شده است، می‌توانند قواعد دنیای واقعی را پشت سر بگذارند. بدین ترتیب، بازی‌های ویدیویی را می‌توان طوری طراحی کرد که بر دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی گیمرها تأثیر بگذارد، بدون اینکه اجازه تأمل آگاهانه به آن‌ها بدهد.
توأم‌بااقتباس‌های‌آزاد
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 02 دی 1401 ساعت 21:34

چشم‌انداز محتمل اجتماعی برای «هشت سال» آتی؛ ۱۴۰۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مطابق برآورد اندیشکده جان‌هاپکینر، تا هشت سال آتی، ۴۷ درصد مشاغل فعلی، در جریان جایگزینی ماشین‌ها و بویژه ماشین‌های هوشمند نابود خواهند شد.
▬    برخی بر این گمان هستند که مانند هر فناوری دیگر تاریخ، در آغاز ظهور فناوری نوین مشاغلی از دست می‌روند، ولی مشاغل تازه‌ای به مقتضای فناوری تازه جایگزین می‌گردند؛ اما، ...
▬    ... ولی، در مورد فناوری هوشمند، این تفاوت مهم با تمام فناوری‌های تاریخ ملحوظ هست که مهم‌ترین وجه ممیز انسان و فناوری را با خود حمل می‌کند: «هوش» و «تصمیم».
▬    از این قرار، شمار مشاغلی که به مقتضای این فناوری جایگزین خواهند شد، بی‌گمان، ناچیز خواهد بود.

░▒▓
▬    پرسش‌های مهم امروز در مورد آینده، سؤالاتی از این دست خواهند بود:

۱.    کدام مشاغل پاینده خواهند ماند؟
۲.    کدام مشاغل، پیشران ساختار اشتغال آتی خواهند بود؟
۳.    توزیع مشاغل به چه ترتیبی صورت خواهد پذیرفت؟
۴.    توزیع «رفاه» و «درآمد»، در فقدان مشاغل به چه ترتیبی خواهد بود تا بتواند عدالت و کارآیی را توأمان  تضمین کند؟
۵.    مفهوم «فراغت» چه تحولی را خواهد یافت؟
۶.    موضوع «ملال» در نبود شغل و کمبود «پراکسیس فراغتی» چه سرانجامی خواهد یافت؟

░▒▓
▬    فی‌الجمله این که:

۱.    یحتمل، و علی الاصول، کلید مشاغل آینده، دو عامل «خلاقیت» و «هنر» خواهد بود؛ دو عاملی که تابع هوش فازی انسان جوان است، و ماشین‌های امروز نه در حیطه‌های تخصصی با تعریف کارآیی مشخص، بلکه در قلمروهای عمومی و کلی و آزاد، توان رقابت با آن را ندارند.
۲.    یحتمل، و علی الاصول، مدیریت خلاقانه و حکمرانی، کارآفرینی، درمان‌گری، الهیات و هنر و عرفان و فلسفه، مشغله‌های اساسی نسل پیش رو خواهد بود.
۳.۴. یحتمل، و علی الاصول، تمرکز دولت‌ها به عنوان نماینده اراده مردم، از توزیع درآمد به توزیع فراغت جابجا خواهد شد. شرح افزون‌تر در: «دکترین دگرگونی در ساختار اشتغال» (http://www.philosociology.ir/daily-articles/4109-1396-01-13-14-07-28.html)
۵.    چیزی شبیه فراغت/Leisure/خودتحقق‌بخشی در مفهوم ارسطویی آن؛ شرح افزون‌تر در: «زمانه فراغت/خودتحقق‌بخشی» (http://www.philosociology.ir/daily-articles/4269-1397-04-26-07-13-43.html) و «قلب سیاست‌های فعال در جهت توزیع اشتغال و فراغت» (http://www.philosociology.ir/daily-articles/4444-1399-04-29-13-32-13.html)
۶.    عناصر مقوم وضعیت ملالت‌بار برای تحلیل‌گران فرهنگی آشنا هستند: اتاق (شهر/ قفس/ زندان/ حلقه/ گور/ شب)، تنهایی (وحشت/ بلوغ/ اضطراب/ بیهود‎گی/ ساده‎لوحی/ زوال)، پرده (مانع دریچه/ تاریکی/ ماندن/ نشستن/ پنجره بسته/ آستانه)، و کنسرت (وهم/ انگیزه‌های بچگی/ تهور/ و نهایتاً خزیدن). این‌ها مؤلفه‌های یک نهیلیسم اندوه‌بار است، که بیشتر به دلیل نحوه نگرش انسان‌ها به جهان حادث شده است، تا محدودیت‌های واقعی محیطی برای داشتن یک زندگی پر امید. زندگی امروز ما، قویاً از کمبود «دیدگاه معنوی» رنج می‌برد؛ شرح افزون‌تر در: «ملال» (http://www.philosociology.ir/daily-articles/4154-1396-03-19-19-28-19.html) و «مردگی، از شنبه تا پنجشنبه... چه شد که سه‌شیفت کار هم حتی مردم امریکا را نیز از فقر نجات نداد؟» (http://www.philosociology.ir/daily-articles/4523-1400-05-03-13-37-40.html)
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 02 دی 1401 ساعت 21:38

«سوداگری تردید»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    «اعتماد» یک مفهوم مرکزی در آماج نبردهای شناختی است.
▬    در نبردهای شناختی معطوف به سلب اعتماد، اغلب، از «سوداگران تردید» استفاده می‌شود؛ انکار، مبهم‌سازی، قاب‌بندی مجدد واقعیت، تعریف مجدد الفاظ، برچسب‌گذاری مجدد امور، و تغییر موقعیت و محیط حقیقت، روش‌های «سوداگران تردید» هستند.
▬    «سوداگران تردید» از ارتش ربات‌ها استفاده می‌کنند و تعصبات، ترس‌ها و نیازهای انسانی را زیر آواری از اطلاعات نادرست بی‌شمار پنهان می‌کنند؛  انبارهای کاه اطلاعات نادرست می‌تواند حقیقت را پنهان کند، یا موجب شود تا گرهی کوچک در جریان امور، قیامت کبری به نظر آید. مهمات این نبرد، خطوط داستانی، کلمات، اعداد، تصاویر، اصوات، و آمار است.
▬    اصرار فعلی و معهود ما به امر ظاهری و تجربی و مشهود، یک زمینه مهم است که می‌تواند مردمان را از درک ریشه‌داری که به سهولت با «نمایش حقیقت» فریفته نشود، باز بدارد. در زمانه ژرفدروغ، تقریباً هر امر نمایشی و ظاهری قابل جعل هر چه سریع‌تر است.
توأم‌بااقتباس‌های‌آزاد
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 28 آذر 1401 ساعت 18:25

صفحه 3 از 406